به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هر از گاهی اتفاق یا موضوعی مباحث مربوط به زنان را در سطح رسانه ها مطرح می کند، مسائل مختلفی که به دلیل وجهه احساسی خاص خود برای موج سواری مغرضانه سیاسی و یا تفسیر به رای رسانه ها طعمه های درجه یکی محسوب می شوند. اتفاقات و سوژه های مشابه ولی بازتاب ها و برداشت های کاملا متفاوت رسانه ای، رسانه های اصلاح طلب را در چند موضوع مهم بررسی می کنیم:

سکانس اول میترا استاد
خبر شوک آور بود، چهره معروف سیاسی اصلاح طلب ضمن حمل و استفاده غیرمجاز از اسلحه با 5 گلوله همسر جوان خود را به قتل می رساند. همه گان منتظرند رسانه ها علت واقعی حادثه را بازتاب بدهند، رسانه های اصلاح طلبی که همیشه از حقوق زنان دم می زدند.

اما قرار بود ماجرا به شکل دیگری رقم بخورد، خبری ازحمایت از زنان نبود، ابتدا اصلاح طلبان سعی کردند در پروژه اول خود نجفی را کارگزارانی معرفی کنند و از اصلاحات جدا کنند، با شکست این پروژه، در پرده دوم این تراژدی اسفناک حملات یکپارچه و برنامه ریزی شده رسانه ای به مقتول (کسی که قدرت دفاع از خود ندارد) شروع شد.

تیتر اول روزنامه ها و صفحات توئیتری پر شده بود از حمله و اتهام به میترا استاد، حملات دامنه داری که او را عامل امنیتی معرفی می کرد و کاملا نوک پیکان را به سمت مقتول می کشاند و گویی فراموش کردند که او زن بوده و قربانی اسلحه ای غیرمجاز است و به سهمگین ترین شکل توسط شوهری با سن پدرش کشته شده است.

پرستو بودن تهمت بزرگی بود ولی شهیندخت مولاوردی، معصومه ابتکار و دیگران منادیان حقوق زن و دیگر مسئولین امر در سکوتی به شدت منفعت طلبانه اجازه دادند رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب هر تهمت ناروایی را روانه کنند.

در اوج بی اخلاقی در بدترین حالت ممکن صدرا محقق روزنامه نگار و دبیر بخش اجتماعی روزنامه شرق اتهام متفاوت و وقیحانه ای به میترا استاد می چسباند و ودر سکوت فعالین حقوق زنان میترا استاد را به ارتباطات ناپسند متهم و به مهدورالدمی محکوم می کند.

این ها بخش کمی از واکنش ها و اقدامات رسانه ها و چهره های رسانه ای اصلاح طلب پس از به قتل رسیدن یک زن هستند که نه تنها در حمایت از حقوق زنان نیستند که کاملا علیه زنان هستند.

سکانس دوم دخترآبی
سحر خدایاری که در رسانه ها  به دختر آبی معروف است، یازدهم تیرماه گذشته در مقابل دادگاه انقلاب تهران اقدام به خودسوزی کرد و پس از گذشت چند هفته در بیمارستان در گذشت. روایت ها،حاشیه ها و شایعات با مرگ سحر خدایاری شروع شد حاشیه های فرا تر از متنی که از پایتخت ایتالیا(باشگاه رم) تا ایالت کاتالانیا دز اسپانیا و از پروانه سلحشوری تا پل پوگبا به آن دامن زند و همه و همه با یک دروغ بزرگ شروع شد، دروغ دختر آبی!

دروغی که رسان ها و چهره های شناخته شده اصلاحات به آتش آن دمیدند، دروغی که دلیل خودکشی سحرخدایاری را صدور حکم شش ماه حبس بخاطر تلاش برای حضور در ورزشگاه بیان کردند. در حالیکه قوه قضائیه رسما اعلام کرد هیچ دادگاهی در این خصوص برگزار نشده و آن مرحومه نیز در لحظه انتحار هیچ محکومیتی نداشته است.واکنش های شبکه ای و معنادار زنجیره ای اصلاح طلبان در حمایت از حقوق زنان و با استفاده از سوژه دخترآبی شروع شد.

پروانه سلحشوری نماینده اصلاح‌طلب تهران در این باره می‌نویسد: «او تنها دختر آبی نبود. سحر دختر ایران بود. در جایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین می‌کنند و ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌ را از آن‌ها سلب می‌کنند، و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی می‌کنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم.»

سلحشوری با تهدید امنیت ملّی  ادامه داد: «مگر سوختن یک دکه‌دار در تونس منجر به انقلاب نشد؟ پس چرا ما اینقدر نسبت به هم بی‌تفاوت هستیم؟ چرا وقتی این همه زنان را تحت فشار قرار می‌دهند، ساکت هستیم و کسی حرفی نمی‌زند؟»

علی مطهری، دیگر نماینده لیست امید نیز که اطّلاعات غلط خود را قاضی کرده بود و در حالی که تصور می‌کرد حکم شش ماه حبس برای سحر خدایاری صادر شده، این‌طور واکنش نشان می‌دهد: «مرگ سحر، دختری که به خاطر ورود پسرانه به استادیوم آزادی بازداشت و در اثر شنیدن محکومیت اش به ۶ ماه زندان خودسوزی کرد، حاکی از بی تدبیری مسئول مربوطه است. فرضا کار او غیرقانونی بوده، کافی بود چند کلمه نصیحت شود نه محکوم به زندان. حفظ نظام به این کارها نیست.»

معصومه ابتکار نیز با انتشار اطّلاعیه‌ای از اقدامات معاونت خانواده و امور بانوان ریاست‌جمهور درباره حادثه خودکشی سحر خدایاری، گزارش داد.

هم این ها در شرایط است که پدر سحرخدایاری در چندین مصاحیه اعلام می کند که دخترش محکوم نشده، سابقه خودکشی ناموفق دارد و از بیماری های روانی رنج می برد و خودکشی دخترش ربطی به مسائلی که در رسانه ها عنوان می شود ندارد.

پدر سحر خدایاری به خبرگزاری مهر گفت:«سحر یک مشکل عصبی داشت تحت تاثیر برخی دوستانش اقدام به خودسوزی کرد و ما افرادی را که از این ماجرا سوء استفاده می‌کنند و آرامش جامعه را به هم می‌ریزند حلال نمی‌کنیم.دختر من از نظر عصبی مشکل داشت و در آن روز هم اعصابش به هم می‌ریزد و فحاشی می‌کند و با مامور نیروی انتظامی درگیر می‌شود.»

خدایاری تصریح کرد: «در این چند روزی که سحر در بیمارستان بستری بود هیچ سلبریتی یا فوتبالیست یا مسئولی به ملاقات سحر نیامدند و من کسی را ندیدم.

وی ادامه داد: هرکسی که می‌گوید سحر قربانی شده بی‌دلیل این حرف را می‌زند، سحر قربانی چه شده؟ یک مشکل عصبی داشته که در روزی که به دادگاه می‌رود باز هم اعصابش به هم می‌ریزد و بعد اقدام به خودسوزی می‌کند.

خدایاری خاطرنشان کرد:« هیچ حکمی مبنی بر زندانی شدن سحر صادر نشده و ما به عنوان خانواده سحر اعلام می‌کنیم که اصلا قرار نبوده سحر زندانی شود.»

سکانس سوم خودکشی زنجیره ای دختران در کهگیلویه و بویراحمد
در همین ابتدای سال 98 خبرهای متعددی از خودکشی های زنجیره ای دختران نوجوان و جوان در استان کهگیلویه و بویراحمد حواشی بسیاری در محافل اجتماعی به دنبال داشت، منطقه محرومی در استان کهگیلویه و بویراحمد در کتر از دو ماه تعداد نزدیک به 10 خودکشی را گزارش می داد.

خودکشی های زنجیره ای که قلب ها را جریحه دار می کرد و منتظر واکنش فعالین حقوق زنان یا مسئولین مربوطه بودند اما هرگز در حد یک توئیت ساده هم بررسی نشد و صدایی از مولاوردی، ابتکار، سلحشوری، مهناز افشار و دیگر مدعیان حقوق زنان نبود، اما ورود زنان به ورزشگاه، دوچرخه شواری و موتور سواری زنان را به عنوان مسائل مهم زنان رسانه ای می کنند.

این سه نوع برخورد رسانه ها و چهره های سیاسی اصلاح طلب در مواجهه با مسائل زنان نشان از سیاسی نگری و نفع طلبی به مقوله زنان است، از جایی که میترا استاد را به مهدورالدمی و خیانت محکوم می کنند تا جایی که دروغ  دختر آبی را بر سر نیزه می کنند و یا نادیده گرفتن چندین خودکشی دختران کهگیلویه و بویراحمدی، همه و همه ناشی از نگاه مغرضانه اصلاح طلبان به مسائل زنان است، خصوصا که انتخابات مجلس نیز در پیش است و موج های رسانه ای زرد و پوچ می تواند موضوعات اصلی را به حاشیه ببرد.

*گزارش از حمزه دستیار