سارا عاقلی
تکلیف باقیِ مطالبات چه میشود؟
اما نمیگفتند که ما آن زمان که باید صدای شما را نشنیدیم؛ نمیگفتند ما اهم و مهم را از یاد بردیم، نمیگفتند ما شکل کار را بر اصل کار اولویت دادیم نمیگفتند ما تلاشی نکردیم برای باز کردن عرصههای اندیشهورزی و تصمیمسازی...
خبرنامه دانشجویان ایران: سارا عاقلی// شوربختانه غیر از تعدادی جلسهی انسانمدارانه و جنسیت نزده! ننگ حضور در جلسات بسیاری را دارم که زنان در آن صرفا تماشاچی بودند.
و نظارهگر پاسکاری بحث درباره مسائل روزِ سیاسی، بین مردان.
ساعتهای جلسه به تایم یک دورهمی دوستانه تا دیر وقت آن هم به صرف شام بیشتر شباهت داشت تا تایم یک جلسهی کاری، در آخر هم یکی از اعضای خانوادهام باید میامد دنبالم.
داخل جلسه اما دیدنی بود؛ بحث آقایان باهم گل میانداخت و بالا میگرفت؛ صدای زنان یا شنیده نمیشد یا اصلا فرصتی داده نمیشد که صدایشان شنیده شود.
شبیه به این حالت را در کلاسهای درس هم زیاد تجربه کردم؛ استاد در کلاسی با حضور ۱۰ دانشجوی پسر و ۲ دانشجوی دختر شروع به بحث داغ سیاسی میکرد و وسط همهمهی مردانه؛ وقتی آن دو دانشجوی دختر برای صحبت، دست بالا میکردند؛ دیده نمیشدند.
وقتی صحبت میکردند؛ صدایشان شنیده نمیشد.
در آخر هم استادِ سیاستمدار داستان ما میگفت: خانمها! صحبتی نداشتند؟!
میگفتم: چرا استاد! داشتیم؛ اما در دنیای سیاست صدای مردان بلندتر است و صدای زنان شنیده نمیشود. اهمیت دادن به زنان برای شما حکم یک تکمله را دارد؛ یک شیِ تزئینی و لوکس که باید باشد تا کلکسیونِ ژستهای مدنیتان کامل به نظر بیاید.
تا دست آخر بگویید ببینید ما توجه کردیم به شما
ما باز کردیم درب آزادی را برای شما
ما زمان را نگه داشتیم برای شنیده شدن صدای شما.
اما نمیگفتند که ما آن زمان که باید صدای شما را نشنیدیم؛ نمیگفتند ما اهم و مهم را از یاد بردیم، نمیگفتند ما شکل کار را بر اصل کار اولویت دادیم نمیگفتند ما تلاشی نکردیم برای باز کردن عرصههای اندیشهورزی و تصمیمسازی...
اما تا توانستیم باز کردیم عرصههای فانتزی را...
ورود زنان به آزادی، آزاد شد؛ این تبریک دارد؛ تبریک به مطالبهگران این عرصه؛ تبریک برای یکی از ده مطالبهای که به کرسی نشست و محقق شد؛ حالا خیلی اهمیت ندارد این مطالبهی دهمی بوده یا اولی یا وسطی.
مهم این است که مطالبه بوده اما تکلیف باقیِ مطالبات چه میشود؟
نکند در غبار این سرگرمی فراموشمان شود؟