تاریخ : 1398,چهارشنبه 22 آبان13:10
کد خبر : 334755 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

محمدامین ایمانجانی

وجدان را دستگیر نکنید

در آخرین نسخه تحریمی آمریکا فرزند مقام معظم رهبری و دو تن از مشاوران ارشد ایشان ازجمله دکتر ولایتی در لیست قرار گرفتند، آمریکا صریحا علت تحریم دکتر ولایتی را همراهی راهبردی و اثربخش وی در حل بحران سوریه می‌داند، اتفاقی که عصبانیت طرف غربی را برانگیخته و محاسبات آنها را دچار تغییرات راهبردی کرده است.

خبرنامه دانشجویان ایران: محمدامین ایمانجانی// منازعه غرب با جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله متفاوتی شده است، از اردیبهشت 98 که فشار افکار عمومی حاصل از روشنگری‌های دلسوزان انقلابی دولت را از انفعال خودساخته که نامش را صبر راهبردی گذاشته بود، خارج کرد مهره مهمی به شطرنج ایران و غرب اضافه شد و ورق بازی برگشت.جمهوری اسلامی ایران متناسب با ظرفیت دولت حسن روحانی گام‌هایی را در راستای کاهش تعهدات برجامی برداشت، گام‌هایی که شاید در جزئیات می‌توانست پرقدرت‌تر و جدی‌تر باشد اما در راهبری کلان معنایش این بود که کشتیبان را سیاستی دیگر آمده است.

ارکان مختلف طرف غربی یعنی اروپا، آمریکا و... از همان اردیبهشت‌ماه به‌رغم همه اختلافات تاکتیکی که با هم داشتند از جنبه راهبردی به یک تصمیم واحد رسیدند و سعی کردند با تقسیم کار مسیر را به‌گونه‌ای طراحی کنند که ایران زیر فشار نظامی، اقتصادی و البته افکارعمومی به میز مذاکره ذلت برگردد. از همان زمان با اجماع نسبی در حاکمیت و با همراهی افکارعمومی متناسب با ظرفیت‌های فکری و اجرایی دولت روحانی در طرف ایرانی هم طراحی صورت گرفت که در مقابل مدل غربی بتواند محاسبات آنها را دچار تغییر کند. ایران در این طراحی چند امتیاز ویژه داشت، دست‌بالا در تحولات منطقه‌ای با محوریت جریان مقاومت، توان بازدارندگی دفاعی و تلاش برای ایجاد اقتصاد درون‌زا و مبتنی‌بر تعاملات حداکثری با همسایگانی که منافع مشترک فراوانی داشتند.

ناظر به این ظرفیت‌ها برخی ایده‌های طرف غربی به دیوار خورد، تلاش برای ترس‌فروشی در داخل با زدن پهپاد فوق‌مدرن آمریکایی و عدم واکنش واشنگتن و همچنین مقابله‌به‌مثل با نفتکش‌های انگلیسی کار را برای طرف غربی به بن‌بست رساند و طراحی غرب برای فروپاشی اقتصاد ایران هم بی‌نتیجه ماند. طبق گزارش نهاد‌های بین‌المللی، اثر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران تقریبا پایان‌یافته و ایران توانسته است اقتصاد خود را به‌رغم همه کوتاهی‌های مقامات دولتی و فشار‌هایی که به مردم وارد شد، بازسازی کند. با این حساب گزینه باقی‌مانده جدی برای غرب عملیات روانی روی افکار عمومی ایران است؛ تحریم مقام‌های ارشد ایرانی آخرین تیر ترکش دونالد ترامپ برای این بازی بود، از تحریم مقام معظم رهبری گرفته تا فرزندان ایشان و برخی مشاوران. 

در آخرین نسخه تحریمی آمریکا فرزند مقام معظم رهبری و دو تن از مشاوران ارشد ایشان ازجمله دکتر ولایتی در لیست قرار گرفتند، آمریکا صریحا علت تحریم دکتر ولایتی را همراهی راهبردی و اثربخش وی در حل بحران سوریه می‌داند، اتفاقی که عصبانیت طرف غربی را برانگیخته و محاسبات آنها را دچار تغییرات راهبردی کرده است. 

گفتیم که این تحریم‌ها اثر چندانی بر اقتصاد ایران ندارد و بیشتر با افکارعمومی ایران کار دارد و عامه‌ مردم هم اگر برخی رسانه‌ها بگذارند هدف‌گذاری طرف مقابل را از این اقدامات می‌دانند.  هنوز چند روزی از این تحریم نگذشته بود که در آستانه سفر مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل به جمهوری آذربایجان که می‌تواند راهبرد تعمیق روابط اقتصادی با همسایه‌ها برای جلوگیری از اثربخشی تحریم‌ها را هم سرعت بخشد، دولت آرژانتین در اقدامی همسو با آمریکایی‌ها از دولت آذربایجان می‌خواهد به بهانه دروغ واهی و قدیمی آمیان، دکتر ولایتی را دستگیر کند! پیشنهادی که مبانی‌اش در همان لیست تحریمی آمریکا ساخته و پرداخته شده، البته خود طرف غربی هم احتمالا به چنین فضا‌سازی‌ای می‌خندد چون پیش‌تر هم چنین درخواست مضحکی را از برخی کشور‌های جنوب شرقی آسیا داشته که مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته بود اما به هر حال همسویی این درخواست و آن اقدام آمریکا جای هیچ‌گونه ابهامی را در این خصوص باقی نمی‌گذارد، البته از طرف غربی و رسانه‌های وابسته به صهیونیسم انتظاری جز این نیست؛ اما چه بگوییم از قصه پرغصه رسانه‌های داخلی. 

هنوز چند ساعتی از نامه طرف آرژانتینی نگذشته است که یکی از سایت‌های خبری نزدیک به دولت خبر را با هیجان و آب‌و‌تاب فراوان با همان تیتر درخواستی صهیونیست‌های آمریکای لاتین کپی می‌کند؛ ولایتی را دستگیر کنید! همزمان با برخی مقامات اجرایی که خیال طرف غربی را از خروج ایران از برجام راحت می‌کند و مهره مهم ایران را می‌سوزاند، تعدادی از رسانه‌های داخلی نسخه فارسی‌زبان صهیونیست‌های آمریکای جنوبی می‌شوند و سر از پا نمی‌شناسند و شوربختانه بعضی رسانه‌های انقلابی هم با اشتباهات سهوی در این پازل می‌افتند و این متن را تکثیر می‌کنند.برادران عزیز بنفش و غیربنفش، ما می‌توانیم با هم اختلاف‌نظر داشته باشیم، اصلا می‌توانیم نقد‌های مبنایی به هم داشته باشیم، می‌توانیم این نقد‌ها را هم در جای خود طرح کنیم، اما خوب نیست بی‌هیچ پیچیدگی تریبون صهیونیست‌ها و کودک‌کش‌ها باشیم و حرف آنان را تکرار کنیم، عرق ملی هم چیز خوبی است، حرمت قلم هم چیز خوبی است.