تاریخ : 1398,شنبه 16 آذر13:38
کد خبر : 337459 - سرویس خبری : یادداشت

اسماعیل کوهی‌مقدم

رخوت فضای دانشگاه به‌دنبال کاهش مشارکت دانشگاهیان

6 ساله زمان کمی نیست و این سال‌های اخیر دانشگاه‌های ما را فرسوده شده‌اند.ممکن است از جملات بیان‌شده چنین برداشت شود که مسائل اجتماعی دانشگاه را با عینکی سیاسی می‌بینیم.

خبرنامه دانشجویان ایران: اسماعیل کوهی‌مقدم// دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت  /   تجربه سپری کردن دوران دانشجویی در دهه 90 و دوره دولت فعلی نشان‌‌دهنده اثرگذاری مستقیم وضعیت اقتصادی و معیشتی جامعه به‌صورت مستقیم روی دانشگاه‌ها است. هرقدر وضعیت اقتصادی نامعلوم‌تر شود، به تبع آن دانشجویان نوع کنش‌گری متفاوتی اتخاذ می‌کنند. دانشجویان در این سن و سال مشغول برنامه‌ریزی برای آینده خود هستند و طبیعی است که هر اندازه پیش‌بینی شرایط آینده اقتصادی برای آنها دشوار شود، آثار خود را به‌صورت‌های گوناگون نشان می‌دهد؛ چه در آمار افسردگی و خودکشی دانشجویان و چه در میزان فعالیت‌های تشکل‌های دانشجویی، لذا این تغییراتی که در جامعه اتفاق می‌افتد، به‌خصوص در عرصه اقتصادی، اثرش به‌صورت کامل در دانشگاه احساس می‌شود.با توجه به اینکه دانشگاهیان نسبت به سایر اقشار آگاه‌تر هستند، تمایل به مشارکت بیشتری دارند. با این ظرفیت می‌توان به دو صورت برخورد داشت؛ می‌توان این ظرفیت را به کار بست و مسائل کشور را به دانشگاه آورد و برای آن راه‌حل یافت و کشور را به جلو حرکت داد.

از طرفی هم می‌توان بدون توجه به مدل نخست، ظرفیت موجود را سرکوب و به یک تهدید تبدیل کرد. قشری که شرایط کشور را می‌بیند و می‌تواند در بهبود آن موثر باشد، صدایش به جایی نمی‌رسد و این صدای فروخورده دانشگاه، به یک تهدید در درازمدت برای کشور تبدیل خواهد شد. استاد و دانشجو دیگر تلاشی برای بهبود وضعیت نخواهند کرد و حتی راندمان و کارآمدی خود را هم در دانشگاه از دست خواهند داد.در فضای کنونی، نه‌تنها در تشکل‌های دانشجویی و دانشجویان بلکه حتی در اساتید هم می‌توان این رخوت را دید. وقتی جامعه به سمتی می‌رود که حرف‌هایی که در آن طرح می‌شود، سطحی و بی‌مایه باشد، نخبگان جای کمتری برای حضور پیدا می‌کنند. چند سالی است که صدای نخبگان در مسائل مختلف شنیده نمی‌شود و تصمیمات مهم و اساسی کشور بدون توجه به فضای دانشگاهی کشور گرفته می‌شود. ما به‌خصوص در 6 سال‌ اخیر مسائل مختلف کلانی را چه در عرصه سیاست خارجی و چه در عرصه‌های اقتصادی و... تجربه کرده‌ایم. نمونه‌های مختلفی از این دست داریم که در اکثر آنها نظرات جامعه دانشگاهی حتی شنیده هم نشده، چه برسد به اینکه موثر باشد و ترتیب اثر پیدا کند.

6سال است اساتید و دانشگاهیان در تشکل‌های دانشجویی در تلاشند نظرات‌شان را در موضوعات مختلف بیان کرده و رویه‌ها را اصلاح کنند، اما اکثر اوقات با دیوار محکم و سختی مواجه شده‌اند که هیچ اهمیتی به آنها داده نمی‌شود. منظور از این تشکل‌ها لزوما، مخالفان و منتقدان دولت نیست و به‌صورت کلی چنین روحی حاکم است. قضیه بنزینی که اخیرا اتفاق افتاد، نمونه‌ای از همین دست بود که اتفاق افتاد و عملا تیر خلاصی برای دانشجویان بود، چراکه هیچ راهی برای پیگیری اعتراض به آن وجود ندارد. در همه موضوعات و نسبت به همه شیوه‌ها و روش‌های بیان انتقادات، هیچ تغییری دیده یا احساس نشد و واضح است که وقتی مشارکت کم ‌می‌شود، طبیعتا چنین رخوتی در فضا دیده شود.

6 ساله زمان کمی نیست و این سال‌های اخیر دانشگاه‌های ما را فرسوده شده‌اند.ممکن است از جملات بیان‌شده چنین برداشت شود که مسائل اجتماعی دانشگاه را با عینکی سیاسی می‌بینیم. در پاسخ باید گفت دقیقا اتفاقاتی که در دانشگاه می‌افتد، متاثر از همین فضای سیاسی بوده است. اگر امید را به‌عنوان مهم‌ترین مولفه اجتماعی در نظر بگیریم، اینکه دانشجویان چقدر امیدوار هستند، کاملا متاثر از فضای سیاسی کشور است. یکی از مسائل بزرگ فعلی، حفظ امید در فضای تشکل‌های دانشجویی است؛ چراکه بسیاری از فعالان دانشجویی رمقی برایشان نمانده تا در موضوعات مختلف اظهارنظر کنند. اگرچه در برخی موضوعات با بسیج افکار عمومی توانستند کاری از پیش ببرند، اما با همان سوژه‌ها هم فضا به شکلی نبود که ساختار و دستگاه‌ها به مباحث دانشجویان ترتیب اثر دهند.تشکل‌های دانشجویی در شرایط کنونی باید مسائل کف جامعه را به اساتید برسانند و راه‌حل‌های دانشگاه را به‌صورت قابل بیان و فهم برای مردم تشریح کنند تا حداقل جامعه متوجه شود کشور در شرایط بن‌بست قرار ندارد. حتی اگر کسانی مسئولیت دارند که نمی‌توانند مسائل و مشکلات را حل کنند، امید به بهبود وضعیت در دل مردم زنده نگه داشته شود.


کد خبرنگار : 16