تاریخ : 1348,پنجشنبه 11 دي07:00
کد خبر : 34267 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

همکلاسی شهید - 27

شهیدی که بعد از پایان تعهد شش ماهه‌اش به شهادت رسید

در چهره وی نور شهادت نمایان بود به طوریکه برادرش گفته بود: که این بار نوبت حسن است و آخرین مرخصی است و چه خوب حقیقت را درک کرده بود مرخصی به پایان می رسد و برای ادامه خدمت و پایان تعهد 6 ماهه به جبهه سفر میکند.

خبرنامه دانشجویان ایران: حسن نیکرفتار در سال 1343 در شب مولود امام حسن مجتبی در خانواده ای متدین و در دامان مادری پرمهر و محبت در شهر مقدس مشهد چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را با مراقبت پدر و مادر به انتها رسانده و سپس در دوران نوجوانی از همان ابتدا نماز و روزه خویش را بجا می آورد و فرا گرفتن قرآن کریم را در سنین 6 الی 8 سالگی آغاز می نماید تا اینکه به درجاتی در قرائت قرآن دست می یابد. تحصیلات خود را در دوران ابتدایی و متوسطه با موفقیت و پشتکار به پایان می رساند .

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در دوران دبیرستان است که انقلاب نوپای اسلامی ایران آتشش شعله ور میشود و بهمراه درس، فعالیتهای انقلابی را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز می نماید. شرکت در راهپیماییهای علیه رژیم را وظیفه خود می داند و در نشر اعلامیهای امام نقش خود را ایفا می نماید و در مساجد از جمله مسجد محل به فعالیت می پردازد و در شعار نویسی و ایجاد اجتماعات شرکت می نماید . تا اینکه در بهمن 57 انقلاب اسلامی پیروز شد.

بعد از پیروزی انقلاب وی همچنان به درس خود ادامه می دهد در کنار درس فعالیتهای جدیدی را از قبیل همکاری در ایجاد کتابخانه ، شرکت در بسیج و گشتهای شبانه و جذب کردن نیروها به این ارگان انقلابی را وظیفه می شمارد و مسوولیت پرسنلی پایگاه مسجد محل را قبول می کند تا اینکه دوران هنرستان را به پایان میرساند و به فکر شرکت در کنکور سراسری فرو می رود و با پشتکار فراوان در رشته عمران قبول شده و وارد دانشگاه می شود. ناگفته نماند که قبولی در دانشگاه مانع از فعالیتهای انقلابی وی نمی شود.

9 مرتبه به جبهه اعزام می شود و هر دفعه هم داوطلب و افتخاری و برای رضایت حق تعالی در جبهه های اهواز، بستان، چزابه، ایلام و کردستان و عملیات مهران و حاج عمران و غیره شرکت می نماید و در کنار همه اینها با واحد اطلاعات سپاه از سال 59 در شناسایی منافقین و گروهک ها نقش بسزایی را ایفا می کند دانشگاه و جبهه را بهم می آمیزد و به درس و پیشرفت علوم عشق می ورزد چنانچه در نامه های ارسالی از جبهه ایشان همواره توصیه ای که تکرار می شود پشتکار در خواندن دروس و تهذیب اخلاق حسنه و پیرو خط رهبر بودن است.

وی عشق خود را در دانشگاه جبهه یافته بود چنانچه که آخرین دفعه ای که به جبهه های نور علیه ظلمت راهی شد همراه با کاروان دانشجویی از دانشگاه مشهد بود که در جبهه کمبود نیروی تخصصی در اطلاعات را درک کرده و به این واحد مشغول خدمتگزاری میشود و تعهد 6 ماهه اش را امضاء مینماید تا اینکه در این بین پسر عمویش به شهادت میرسد و برای ادای احترام به شهید به مرخصی می آید .در چهره وی نور شهادت نمایان بود به طوریکه برادرش گفته بود: که این بار نوبت حسن است و آخرین مرخصی است و چه خوب حقیقت را درک کرده بود مرخصی به پایان می رسد و برای ادامه خدمت و پایان تعهد 6 ماهه به جبهه سفر میکند.

در جبهه درعملیاتها شرکت می نماید و اجرا کننده جلسات دعا و نیایش می باشد و در عملیاتها ذکر یاحسین را برلب دارد. تا اینکه تعهد وی وی به پایان می رسد و حکم ترخیص را میگیرد و جهت خداحافظی از فرمانده خود به دیدار او رفته که فرمانده اش اظهار میدارد که اگر ممکن میشود خواهش ما را پذیرفته و برای عملیاتی که در پیش داریم ما را یاری کن چون به شما نیاز فراوان داریم وی که نیاز را درک کرده بود لباسها و ساک را کنار گذاشته و لباس رزم می پوشد . درست چند روز بعد در جبهه شلمچه با چند تن دیگر از برادران رزمنده برای کسب اطلاعات از دشمن در داخل نیروهای شکست خورده عراقی نفوذ نموده و پس از کسب کردن اطلاعات بسیاری از دشمن هنگام بازگشت از رودخانه اروند مورد اصابت گلوله دشمن قرار می گیرد به شهادت نایل می شود.


کد خبرنگار : 0