خبرنامه دانشجویان ایران: ۸ مارس ۲۰۲۰ دیروز به پایان رسید. این روزها که دنیا درگیر ویروس کرونا شده شاید خیلی از جشن ها و دورهمی هایی که به این مناسبت هر ساله تشکیل میشد نیز تعطیل شده باشد. شاید اگر ۱۶۳ سال قبل این ویروس آمده بود، زنان دست به تجمع نمیزدند و زنان دیگری ۵۰ سال بعد از آن در آتش نمیسوختند و روز زنی نامگذاری نمیشد!
اما نه حقیقت! آن است که ظلم به زن در آن روزهای غرب چنان پُررنگ و واضح بوده که نمیتوان اعتراض به آن را صرفاً یک اتفاق در نظر گرفت. ۸ مارس ۱۸۵۷ یا هر تاریخ دیگری، بالاخره این اعتراض باید از جایی شروع میشد.
اولین اتفاق زنانه این روز تجمع و اعتراض به شرایط نامناسب در کارخانه ها بود و دومین آن منجر به کشته شدن ۱۲۹ زن زنده در آتش شده است... اما چرا زنان ما امروز آن را جشن میگیرند و به یکدیگر تبریک میگویند؟!
زنان امروز حق رای دارند و در کارخانه ها با حقوق برابر دوشادوش مردان کار می کنند یا شاید مدیرش باشند.حق مالکیتشان به رسمیت شناخته شده و گاها حتی تنها زندگی میکنند.برابری را به متن قانون ها برده اند و برای آزارهای جنسی و کلامی مجازات تعیین کرده اند..
ردی از ظلم های سالهای ۱۸۵۷ شاید باقی نمانده است. اما آیا زنان امروز از همه دستاوردهایشان آنقدر شادمان اند و ظلمی نمیشود که معنی این روز را فراموش کرده و آن را جشن می گیرند؟!همانطور که در یادداشت قبلی نیز گفتیم شاید بتوان شروع جنبشی به نام زنان را حرکت شجاعانه و از متن جامعه دانست. اما ادامه آن را چطور؟!
شاید اگر بازی با کلمات و واژگان را کنار بگذاریم آن ظلم ها نه تنها تغییری نکرده اند، بلکه با پیشرفت روز افزون جهان امروزه مدرن تر از قبل شده اند.
زنان ۲۰۲۰ حق رای دارند؛ اما نمیدانند که حتی برای پوشیدن لباس تنشان هم تحت تاثیر تصمیم همان سرمایهدار هایی هستند که روزی آنان را با حقوق کمتر به کارخانهها کشیدهاند..
زنان ۲۰۲۰ حق مالکیت اموال شان را دارند؛ اما نمیدانند از کجای دنیا به بعد فرزندان و خانواده را از خود جدا کردند و امروز تنها در خانه ها قرص اعصاب می خورند؛ به امید آنکه فردا با حال بهتری بتواند سر کار حاضر شوند...
در قانون ها زنان ۲۰۲۰ برابر مردان ۲۰۲۰ رو در روی یکدیگر گاها ایستاده و گاها با هم میجنگند! نه برای زندگی بهتر بلکه برای آن که ثابت کند از هم برتر اند یا حداقل آنها هم می تواند هر کاری را که بخواهند انجام دهند! ولی فراموش کردند که اگر پا در این دنیا گذاشتند نه برای جنگیدن، بلکه برای رسیدن به آرامش و سعادت بوده است..
اصل برابری را جایگزین مکمل هم بودن کرده اند و به آمار رو به رشد زنان شاغل افتخار میکند..اما مگر اشتغال برای زنان بد است؟!
در حد این یادداشت فقط میتوان گفت نه تنها بد نیست بلکه گاها حضورشان در برخی از شغل ها ضروری و لازم است. اما اشتغال به چه قیمتی؟! وقتی تعادل را از زندگی بشر جدا کردیم و تساوی جایگزین عدالت شد، باید هم منتظر قیمت های هنگفت این اتفاق باشیم. زنانی که حالا مجبورند کار کنند و کار کنند و کار کند.. اسم و رسم و سختی و آسانی آنهم مهم نیست، به هر حال باید یک جور زندگی کنند!
اگر آن روزها کارخانهداران و سرمایهداران بر جهان سلطنت می کردند و حقوق نابرابر به زنان می دادند و باعث اعتراض شان می شدند، چرا ما فکر میکنیم آنان دیگر وجود ندارند؟چرا فکر میکنیم دلشان برای ما می سوزد و حاضرند برای آسایش ما هرکاری کنند؟!
سرمایه داری اسم و رسم پیچیده ای است که مطالعه آن ساعتها وقت طلب می کند اما، آنچه مسلم است این است که هر لحظه و هر جا حضور دارد. در کنار هر تصمیم و هر انتخاب ما، پیشاپیش شعار هر جنبش وابسته به بشر!
هر آنچه که صرفاً به نفع آسایش و راحتی طلب شده باشد. هر آنچه اهدافش در این دنیای خاکی خلاصه شده باشد.تاریخچه روز زن را یک بار دیگر با دقت مطالعه کنید از اولین قدم هایش تا تک تک گامهایی که منحرف شده و القاب زیبایی که این روزها به زنان هدیه می کنند..
معادلات جهان را یک بار دیگر آن جور که هست نه آن جور که میخواهند باشد، حساب کنید!
* گزارش از لیلا عبدالهی