تاریخ : 1398,چهارشنبه 28 اسفند15:17
کد خبر : 349348 - سرویس خبری : یادداشت

فاطمه فیروزآبادی

دوگانگی علم و دین تا جایگاه دانشگاه

اگر ایمان، اعتقاد و دین را ناکارآمد نشان بدهند، تمام سوسوی امید را از جامعه می گیرند و این جامعه ی بی روح به زمین میخورد. دست مایه ی این روز ها برای تخریب دین، دوگانه سازی است. بازهم همان دوگانه ی قدیمی را بالباس جدید به بازار اجتماع آورده اند، دوگانه ی علم و دین.

خبرنامه دانشجویان ایران: سیده فاطمه فیروزآبادی*// این روز ها دین است که دارد جامعه ی ایران را نجات می دهد. دین با تمام آرمان هایش به میدان مبارزه آماده است. اندیشه ی ایثار و جهادش در جان کادر های درمانی نشسته و اندیشه ی حمایت تمام قدش از علم نافع، در خدمت به مردم به نمایش در آمده است. صحنه گردانی این روزهای جامعه ی ایران، اعتقاد و ایمان است اگر بگذارند.

میدانید تنها سلاحی که بشر را از سخت ترین پیچ ها نجات میدهد “امید” است، وامید مفهومی است که فقط در بطن ایمان و اعتقاد متجلی می شود. واضح است که تنها یک راه برای گرفتن جان این جامعه وجود دارد، آن هم تخریب تکیه گاهی چون ایمان است.

اگر ایمان، اعتقاد و دین را ناکارآمد نشان بدهند، تمام سوسوی امید را از جامعه می گیرند و این جامعه ی بی روح به زمین میخورد. دست مایه ی این روز ها برای تخریب دین، دوگانه سازی است. بازهم همان دوگانه ی قدیمی را بالباس جدید به بازار اجتماع آورده اند، دوگانه ی علم و دین.

این روزها را به این شکل تصور کنید. مساجد، حرم ها،هیئت هاو مراکز مذهبی به دلیل حفظ سلامت مردم تعطیل است. از آن طرف علم پزشکی تمام قد به کمک جامعه آمده است و سخت در حال جهاد است. واضح است که بهترین فرصت است تا علم را در برابر دین عَلَم کنند. دین را تحریف کنند و به آن تهمت مخالفت باعلم بزنند و به این بهانه که “دینتان دردی دوا نکرد و تعطیلش کردند، حالا علممان دارد نجاتتان میدهد” ایمان را بربایند و کشتی امید ملت را به گل بنشانند.

جواب این دوگانه را ازبان علامه طباطبایی میخوانیم که فرمودند؛”قرآن مجید در آیات بسیارى به تفکر در آیات آسمان و ستارگان درخشان و اختلافات عجیبى که در اوضاع آنها پدید مى آید و نظام متقنى که بر آنها حکومت مى کند، دعوت مى کند… و به سیر در اقطار زمین و تدبر در آثار گذشتگان و کنجکاوى در اوضاع و احوال ملل و جوامع بشرى و قصص و تواریخ ایشان، اصرار تمام دارد و بدین ترتیب، به تعلیم علوم طبیعى و ریاضى و فلسفى و فنون ادبى و بالاخره همه علومى که در دسترس فکر انسانى است و تعلم آنها به نفع جهان بشرى و سعادت بخش براى جامعه انسانى مى باشد، دعوت مى کند.”

جواب برای پفکی نشان دادن این دوگانه بسیاراست وشاید این گفتار نتواند تمام حق مطلب را ادا کند. اما بحثی که بیش از پیش مطرح است، جایگاه دانشگاه در تبیین این گفتمان در جامعه است.

سالهاست جامعه ی ایران در انتظار تحقق دانشگاهی است که در آن علم “خلقت” خوانده شود و عالم بنده ی خدا، اما هنوز هم می بینیم در بسیاری از مجامع علمی ما، علم را “طبیعت” میخوانند و معلوم است در طبیعتی که نشانه ای از خالق ندارد، عالم میتواند ملحدانه جولان دهد و برای جامعه ی دین دار، شمشیرتیز کند. بسیاری از دانشجویان متعهد و متخصص ما سالهاست در دانشگاه ها در مقابل فضایی که هنوز رنگ و بوی اسلامی شدن نگرفته است شمشیر می زنند. وساختار ها و مسئولانش هرروز بهانه ای بر تعلل های قبلی سوار می کنند تا به این فضا دامن بزنند.

بگذارید یک مثال در دسترس بزنیم، جامعه ی علمی ما تا چه اندازه توانسته است برای این روزهای پر حادثه، ابزاری از جنس تفریح و نشاطی لایق یک جامعه ی اسلامی ایجاد کند؟

پیشرفت ها قابل انکار نیست، خودکفایی های علمی چشم پوشیدنی نیست. ولی خوانشی که از علم در ذهن دانشگاهی هایمان کرده ایم دارد برای همه ی ما دردسر ساز می شود.

سند دانشگاه اسلامی، مصوبه ای از شورای عالی انقلاب فرهنگی است که سالهاست در مسیر تحقق، مانده است.

امروزه بسیاری از درد های دانشگاه از لابه لای ساز و کار هایی میگذرد که شورا نتوانسته است به خوبی از آزمون و خطای آنان بربیاید. از ماجرای علم نافع، آیین نامه ی ارتقای اساتید تا تک تک خط های سند دانشگاه اسلامی. نزول مباحث فرهنگ اسلامی و رکود فضای آزاداندیشی از گره ای آغاز میشود که منشاء آن دانشگاهِ اصلاح نشده است. و سرریزش در دل جامعه ای میریزد که علومش را از دانشگاه تغذیه و نیروهای کاری اش را از دانش آموخته های آن طلب می کند.

اگر چه که تا به حال بحث های زیادی بر فلسفه ی اسلامی کردن دانشگاه ها، امکان و یاعدم امکان آن ها صورت گرفته است. اما کمتر گفتاری در خصوص چالش های عملیاتی ساختن این امر در جامعه ی امروز منتشر شده است.

نشریه ی مرثیه ای بر فرهنگ تلاش کرده است، با بررسی ساختار هایی که قرار بود دانشگاه را اسلامی کنند، به گوشه ای از ضعف های ساختاری شورای اسلامی شدن دانشگاه ها، نهاد های اجرایی و شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازد.

از مرثیه همین بس، که اعضای شورا حتی هنوز ننوانسته اند به اجماعی برسر شاخص های سنددانشگاه اسلامی برسند و درنتیجه هیچ پایش متقنی از شرایط فعلی دانشگاه در دست نیست. این شروع دردنامه ای است که با هزاران کم کاری از ناحیه ی مسئولان عملیاتی کردن سند، چون وزارت علوم، وزارت بهداشت، نهاد رهبری و جهاد دانشگاهی مکمل میشود و با نظارت ضعیف شورا تیر خلاص رکود را به فضای دانشگاه ها میزند.

حال آنکه تمامی متولیان عملیاتی شدن این امر، امروزه درمقابل تک تک درد هایی که از لحاظ فکری و فرهنگی جامعه ی اسلامی را مورد هجوم قرار داده مسئول هستند.

ان شاءالله این شروع مسیری بلند است...

* مسئول واحد فرهنگی دفتر تحکیم وحدت


کد خبرنگار : 16