کد خبر: 146956

حسین شهبازی زاده

منطق مذاکراتی کربلا

خبرنامه دانشجویان ایران: حسین شهبازی زاده*// حقیر هیچ گاه تفسیر فیزیکال برای حزب اللهی بودن یا نبودن نداشته ام. نه این که ظاهر مهم نباشد، خیر، ظاهر مهم است اما اگر از یک محتوا نشات گرفته باشد، نه این که فقط از یک نَسَب یا کلیشه ها یا عرف... حزب اللهی بودن یک روش و منش است نه یک نوع آرایش، که مثلا یک نفر ریش بگذارد، تسبیح بچرخاند، العجل العجل بگوید و شب تاسوعا شام بخورد، ظهر عاشورا سینه بزند، سخنرانی گوش کند، آقا را خیلی خیلی دوست داشته باشد! و... وهمین، تمام! دیگر هیچ، این پایت را بینداز روی پای دیگرت و منتظر باش تا عزرائیل ببرتت بهشت! که بزرگی در این باب می فرماید: بهشت؟... زپلشک! این ناشی از فهم چپکی! از دین است.

یک مصداق برای این که قدری به فاصله ی آنچه ما می پنداریم دین است، و آنچه که واقعا دین است پی ببریم عرض کنم و بگذرم: رئیس مذهب جعفری(ع) می فرمایند: ما روزه می گیریم که فاصله فقیر و غنی را کم کنیم... این جمله ایشان یعنی چه؟

نکته ۱: یعنی این که فلسفه دنیوی و اثر اجتماعی روزه، باید کاهش شکاف طبقاتی باشد. یعنی این که نمی شود روزه بگیری و اثر نخوردن! تو ؛ خوردن دیگران نباشد. یعنی امکان ندارد یک جامعه از روزه داران و یک کشور متشکل از روزه داران باشد و هر سال پس از ماه رمضان شکاف طبقاتی در آن کشور کاهش نیابد.

نکته ۲: جز خوردن و آشامیدن و دروغ بستن به معصومین علیهم السلام شاید چیزهای دیگری نیز از مبطلات روزه باشد.... مناسک دینی اگر منتج به اثرات اجتماعی نشوند ، از دین جز کالبد باقی نخواهد ماند.

!نتیجه: شاید دین جز آن چیزی باشد که عده ای میپندارند... و مناسک مقدمه کارهای عمیق تری هستند

و اما بعد

امام حسینی (ع ) که میشود تولید کرد ،امام حسینی(ع) که هست :

آن چه در آن واقعه ی غم انگیز بر یاران شهید و خانواده اسیر ابا عبدالله رفت را چگونه میشود تفسیر کرد؟ تکلیف ما پیرامون این واقعه چیست ؟

هر هفته دوشنبه ها + ده روز از محرم هیئت برویم و تا میتوانیم بر این واقعه اشک بریزیم و نعره غم بر آوریم و آخرش هم قیمه بخوریم و راضی باشیم که تکلیفمان را انجام داده ایم ...

چهار شنبه ها برویم پارک، جمعه ها برویم کوه ، دوشنبه ها هم برویم هیئت...

دینی که محصور در ((دوشنبه های هیئت)) بشود ، بلافاصله و قهرا ((دوشنبه های هیئت)) را هم به اندازه ((چهارشنبه های پارک )) پوچ و بی هدف خواهد کرد...

در این شرایط ،برای حال کردن میروبم پارک ، برای حال کردن هم میرویم هیئت ؛ این ((حال)) است که تکلیف ((کجا بروم؟)) های ما راروشن میکند نه وظیفه دینی

منشا پیدایش هیئت سکولار همین نوع نگاه به دین است ، نگاهی که هیئت را خلاصه در هیئت میکند و ارتباط هیئتی را با مسائل پیرامونش قطع میکند و اجتماعات مذهبی را ایزوله و بی خاصیت میکند

کربلا محصور در چند یا چند ده کیلومتر مربع نمیشود...که تمام اراضی گیتی کربلایند و عاشورا خلاصه در یک نیمروز نمیشود...که هر روز و ساعت و تمام پهنای تاریخ عاشوراست

مکان و زمان که همان باشد حتما پیکار نیز همان است فقط ادوات و ابزار فیزیکی مبارزه روز آمد شده...

خود را که در هر مکان ( کل ارض..) و در هر زمان ( کل یوم...) ، با امام حسین (ع) هماهنگ کنی ، حتی اگر سربازت شش ماه بیشتر نداشته باشد  دنبال بهانه برای فرار از مبارزه و تعامل سازنده با عمر سعد و  خالی کردن شانه از مسئولیت نمیگردی

آری ، کربلا به ما درس مذاکره میدهد! اما متن مذاکرات طرف ایرانی کماکان همانی است که در صحیفه امام جلد نوزدهم ، صفحه هفتاد و چهارم آمده :

«اگر پیاده شد آقای کارتر از آن عرشی که دارد آمد روی زمین نشین ها تفاهم کرد، ما هم با او تفاهم می کنیم و به استثنای اینکه – باید- آن ظلم هایی که به ما کرده است باید جبران بکند… تفاهم کند با ما، اینطور نباشد که من در کاخ سفید نشستم و شما در کوخ نشستید و کاخ نشین با کوخ نشین باید ارباب و رعیت باشد- این – اگر این کلمه را بردارند و ما را همانطور که هستیم، بفهمند، ادراک کنند ماها را، ما با آنها چرا رابطه ای نداشته باشیم؟ با دولت آمریکا هم رابطه پیدا می کنیم، با همه جا و اما اگر وضع اینطور باشد، ما می خواهیم چه کنیم که پیشقدم بشویم برای اینکه نوکری کنیم ؟! پیشقدم بشویم برای اینکه هم نوکری کنیم هم همه چیزمان را تقدیم کنیم؟! آنوقت نوکر که می­گرفتند یک اجرتی به او می دادند، اینها نوکر می گیرند و همه چیزش را هم می گیرند، ما می‌خواهیم چه کنیم با اینها رابطه داشته باشیم؟ هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم.»

*دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی