کد خبر: 154326

نگاهی نقادانه به مشکلات تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی؛

تحصیلات تکمیلی چندان هم تحصیلات را تکمیل نمی‌کند

با اتمام مقطع کارشناسی همه هم و غم درصد زیادی از دانشجویان، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد می شود، با انگیزه های متفاوت. انگیزه عده ای ارتقای جایگاه علمی است، برای برخی دیگر گرفتن مدرک آن و بالاخره برای جماعت بی کار، امیدی برای یافتن شغلی مناسب، هدف و دلیل خوبی است.

خبرنامه دانشجویان ایران: با اتمام مقطع کارشناسی همه هم و غم درصد زیادی از دانشجویان، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد یا همان تحصیلات تکمیلی می شود، با انگیزه های متفاوت. انگیزه عده ای از پیوستن به جمع دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی ارتقای جایگاه علمی است، برای برخی دیگر گرفتن مدرک آن، برای آن دسته که وارد بازار کار شده اند، ارتقای رتبه شغلی و طبعا افزایش حقوق و بالاخره برای جماعت بی کار، امیدی برای یافتن شغلی مناسب، هدف و دلیل خوبی است. اما گذر از سد کنکور کارشناسی ارشد و پذیرفته شدن در یکی از رشته های دانشگاهی نه همه ماجرا است و نه پایان کار، بلکه شروعی است برای طی مسیری سخت که همراه است با مشکلات بسیار.

به گزارش خبرنگار صنفی - آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در این گزارش، به برخی از مشکلات دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی به روایت دانشجویان پرداخته شده است. مشکلاتی شامل افزایش پذیرش دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی و مسائل ناشی از آن تا کمبود امکانات آموزشی در دانشگاه ها، ناکافی بودن سطح علم و دانش استادان و ...

به نظر می رسد افزایش پذیرش دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی مهمترین مشکل این روزهای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی است. افزایش پذیرش دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی هر چند شانس حضور برای افراد بیشتری در دانشگاه و ادامه تحصیل را فراهم می سازد، اما از سوی دیگر باعث ایجاد مشکلاتی می شود که مهمترین آن کاهش سطح کیفیت آموزش است و البته اشتغال در سال های فراغت از تحصیل.

نگرانی از روند روز افزون تاسیس رشته در دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها و افزایش پذیرش دانشجو باعث شد که مهر ماه امسال کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی خبر از برگزاری نشستی با مسئولان وزارت علوم به منظور بررسی این موضوع دهد و اعلام کردند که بررسی این موضوع جزء دغدغه های کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس است و اینکه به اعتقاد آنها، افزایش رشته های دوره کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاه ها و مراکز علمی، آینده اشتغال دانش آموختگان را با مشکل مواجه می کند.

در همین زمینه عبدالوحید فیاضی، یکی از اعضای این کمیسیون می گوید:«این که دانشگاه ها با هدف تحصیلات تکمیلی برای جذب دانشجوی بیشتر تلاش کنند، نه تنها گره ای از مشکلات بی کاری باز نمی کند بلکه بر تعداد دانش آموختگان بی کار با داشتن مدارک عالی آموزشی نیز می افزاید. برای اشتغال افرادی که دارای مدرک دیپلم در جامعه هستند می توان برنامه ریزی کرد، اما برای دانش آموختگان دوره های تحصیلات تکمیلی با مشکل مواجه هستیم.»

رضا عامری، رئیس مرکز نظارت و ارزیابی وزارت علوم هم همزمان با آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها با ارائه آماری  در خصوص تعداد رشته محل ها در مقاطع تحصیلی مختلف، سهم مقطع  کارشناسی ارشد را 7 هزار و 350 رشته محل اعلام و تایید کرد که تعداد رشته محل های تحصیلات تکمیلی با شیب تندی در حال افزایش است:«در واقع اگر آمارهای مقایسه ای داشته باشیم تعداد رشته محل ها در تحصیلات تکمیلی به شدت رشد داشته است.»

پرویز فتحی، دانشجوی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه جذب دانشجوی بیشتر در دوره تحصیلات تکمیلی از اعتبار این دوره تحصیلی کاسته، به خبرنگار ما می گوید:«تا چند سال پیش تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد کاری سخت بود ولی به لطف سیاست های برخی دانشگاه ها کار به جایی رسیده که الان برای دانشجوی مقطع دکترا هم ارزش چندانی قائل نیستند. چرا که در دوره تحصیلات تکمیلی پذیرش دانشجو بدون در نظر گرفتن کیفیت آموزشی افزایش یافت. این مشکل در دانشگاه آزاد نمود بیشتری دارد و بعضا دیده می شود که کلاس های ارشد با حضور 40  دانشجو برگزار می شود! این سیاست افزایش جذب دانشجو بدون در نظر گرفتن سطح کیفی آموزش باعث پایین آوردن ارزش این مدارک و جایگاه تحصیلات تکمیلی می شود. معتقدم باید اعتدالی در روند پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد توسط وزارت علوم به وجود بیاید.»

بهاره رضایی، دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران نیز کم بودن تعداد کتاب های کتابخانه و در دسترس نبودن استادان به دلیل داشتن مشغله های دیگری جز تدریس در دانشگاه را از جمله مشکلات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانست و به نکته جالبی اشاره کرد:«افزایش ظرفیت رشته محل کارشناسی ارشد به شرطی خوب است که از امکانات و پشتوانه علمی مناسب نیز برخوردار باشد. تازه وضعیت دانشگاه ما خوب است. شنیدم برخی از واحدهای دانشگاه علوم و تحقیقات در برخی شهرستان ها در واحدهای مسکونی رهن و اجاره ای تشکیل می شود که فاقد هر گونه امکانات آموزشی چون هیات علمی و استادان مورد تایید، فضای آموزشی مناسب و ... است.»

گلایه های دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد از وضعیت و شرایط موجود در حالی است که همین چند وقت پیش حمید میرزاده، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی طی اظهار نظری اعلام کرده بود که وجود 5225 رشته محل در مقطع کارشناسی ارشد از مهم ترین دستاوردهای دانشگاه آزاد اسلامی بوده است!

ریحانه رمضانی، دانشجوی رشته آموزش زبان انگلیسی دانشگاه تهران نیز در دسترس نبودن منابع به روز، فیلتر بودن سایت های معتبر خارجی و حتی برخی سایت های داخلی، کم کار بودن استادان سر کلاس و دادن پروژه های بی شمار به دانشجویان برای هر درس را از جمله مشکلات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانست و گفت: «استادان عموما فرصتی برای  خواندن تحقیق هایی که طی ترم سفارش انجام آن را به دانشجو می دهند، ندارند و نکته مهم این است که نمره آن ها در نمره پایان ترم بی تاثیر است.»

«کسی را می شناسم که با میانگین منفی در حال تحصیل در مقطع فوق لیسانس در دانشگاه آزاد است و می خواهد استاد دانشگاه هم شود. به غیر از این مورد موارد دیگری را هم می شناسم که با این روند در حال تحصیل در دانشگاه هستند.» این جملات، حرف های گلایه آمیز آرش حبیبی است که خود دانشجوی ارشد است و معترض به اینکه امثال همین دانشجوها بعدها در کسوت استاد قرار می گیرند بدون اینکه علم و دانش لازم را دارا باشند و صرفا به واسطه اینکه به جایی وصل بوده اند، توانسته اند به عنوان استاد جایی در دانشگاه برای خود باز کنند:«استادی که تجربه تدریس دانشگاهی در مقطع کارشناسی را ندارد چگونه در مقطع کارشناسی ارشد می ‌تواند تدریس کند؟ از طرفی در کلاس های دوره تحصیلات تکمیلی باید امکان بحث دو طرفه بین دانشجو و استاد نسبت به دوره کارشناسی بیشتر باشد تا به ارتقای سطح علمی کلاس ها کمک کند که متاسفانه هنوز هم در غالب موارد کلاس ها توسط استادان یک طرفه و به شیوه سخنرانی اداره می شود و فرصت مشارکت دانشجو در بحث از او گرفته می شود. در کلاس های دوره کارشناسی ارشد باید ارتباط دو طرفه بین استاد و دانشجو وجود داشته باشد تا ابهامات علمی و عملی دانشجو بر طرف شود و مفاهیم تئوری ارائه شده در دوره کارشناسی باید با جزییات بیشتری مورد بررسی قرار گیرد و از ارائه مفاهیم تئوری در مقطع کارشناسی ارشد پرهیز شود و دانشجو باید با کار عملیاتی آشنا شود تا وقتی وارد بازار کار می شود بتواند از آموخته هایش استفاده کند.»

زهرا فقیهی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه دماوند نیز ناکافی بودن سطح علم و دانش استادان را مشکل مهم دانشگاه ها و دانشجویان می داند و می گوید:«استاد در صورت سواد کافی می تواند زمانی را که صرف خواندن متنی از روی کتاب برای جزوه برداری دانشجویان می کند به ارائه مطلبی مفید و جدید در ارتباط با درس خود بپردازد و دانشجویان را به چالش و بحث بکشاند که متاسفانه این گونه نیست. بعضا دیده می شود که استادان سواد و دانش کافی ندارند و خود  از اطلاعات دانشجویان برای ارتقای سطح معلومات خود استفاده می کنند. در مرحله سپردن موضوعات تحقیق هم این روند حاکم است؛ یعنی به نظر می رسد استادان با سپردن موضوعات مختلف برای کار تحقیق و پژوهش به دانشجویان خود نیز گام به گام با آنها پیش می روند و به نوعی می خواهند از اطلاعات دسته بندی شده دانشجویان برای بالا بردن سطح دانش خود نیز استفاده کنند.»

به اعتقاد فقیهی، استفاده از استادان غیر مرتبط نیز از دیگر مشکلات دانشجویان است:«درس زبان انگلیسی تخصصی ما را در دانشگاه، استادی درس می داد که به گفته خودش رشته اش اصلا زبان نبوده و همه تاکیدش سر کلاس به دانشجویان این بود که من اصلا به تلفظ ها کاری ندارم و فقط ترجمه متن برایم مهم است. در صورتی که اگر از استاد زبان انگلیسی برای این درس استفاده می شد روی تلفظ ها هم دقت می شد و این کلاس این قدر بی اهمیت برگزار نمی شد.»

سعیده خسروی هم با انتقاد از ارائه کنفرانس توسط دانشجویان به پیشنهاد اساتید در کلاس آن را دلیلی بر ضعف علمی استاد می داند و می گوید: «من مقطع کارشناسی را حدود 10 سال پیش به پایان رساندم و وقتی در مقطع کارشناسی ارشد قبول شدم با کمال تعجب دیدم هنوز هیچ تغییری در شیوه های تدریس استادان دانشگاه به وجود نیامده است. هنوز هم در مقطع کارشناسی ارشد استادان از شیوه کنفرانس به وسیله دانشجو استفاده می کنند؛ شیوه ای که نشان دهنده عدم وظیفه شناسی استاد در ارائه مناسب درس به دانشجویان است و به واسطه کنفرانس در قبال دریافت یکی  دو نمره مسئولیت درس دادن را به عهده دانشجو می گذارد و وقت کلاس خود را به این شیوه پر می کند. استاد یکی از درس های ما جلسه سوم کلاس اعلام کرد که هر کسی که علاقمند است می تواند کتابی را که منبع درسی و امتحان پایان ترم ما است و خود چند صفحه ای از آن را درس داده بود، را کنفرانس دهد و بابت آن 2 نمره در پایان ترم برای او منظور می شود و بچه ها هم به طمع نمره این کار را قبول کردند و استاد همه فصل های کتاب را بر اساس برنامه ای برای کنفرانس بین دانشجویان تقسیم کرد. جالب اینکه شیوه جزوه نویسی هنوز هم متاسفانه در دانشگاه ها مرسوم است. به این ترتیب که استاد از روی متنی بخواند و دانشجویان بنویسند. که به اعتقاد من این امر نشان دهنده ضعف علمی استاد در ارائه مطالب درسی و اداره کلاس است.»

دادن پروژه های زیاد به دانشجو به شرط دریافت نمره در پایان ترم یکی دیگر از مشکلات دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی به اعتقاد خسروی است، در حالی که واقعا انجام این پروژه ها نقش چندانی در دریافت نمره بیشتر ندارد:«بیشتر استادان به همان نمره برگه امتحانی در پایان ترم اکتفا می کنند و صرفا کاری بی نتیجه و بی حاصل را بر گردن دانشجو به انگیزه دریافت نمره می گذارند. البته اینکه دانشجو به انجام کاری پژوهشی و تحقیقی ترغیب شود و دنبال این امر برود اتفاق خوبی است به شرطی که اصول پژوهش و تحقیق را هم به دانشجو یاد بدهند.»

حمایت از طرح های پژوهشی و پایان نامه های دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی اتفاقی است که در مقام حرف مورد تایید بسیاری از سازمان های دولتی است و هر یک با تصویب آیین نامه و تعیین سقفی مالی با عنوان جایزه، سعی بر جدی جلوه دادن این امر در سازمان خود دارند؛ اتفاقی که در مقام عمل با موانع و مشکلات بسیاری برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی علاقمند به این حوزه مواجه است.

بهار مقربی که دانشجوی ترم پایانی رشته جامعه شناسی دانشگاه اصفهان است، تجربه جالبی در این خصوص دارد:«من برای انجام یک طرح پژوهشی در سازمانی دولتی دعوت به همکاری شدم. سازمان مربوطه با انجام هزینه هایی و تشکیل تیمی پژوهشی ما را مشغول انجام پروژه ای 6 ماهه کرد که چون طرح ابتدایی آن مربوط به دوره دولت محمود احمدی نژاد بود و مسئولان فعلی آن سازمان با آن مخالف بودند، نیمه کاره رها شد و تمام پروژه کنسل شد. یعنی به همین راحتی نتیجه 6 ماه کار یک تیم چند نفره پژوهشی تحت تاثیر مسائل سیاسی تعطیل شد.»

مقربی معتقد است که وارد شدن دانشجوی دوره تحصیلات تکمیلی در کارهای پژوهشی ای که مورد حمایت سازمان های دولتی باشد، نیاز به دو عامل مهم دارد:«نخست اینکه دانشجو باید پشتوانه علمی داشته باشد و دیگر اینکه باید به جایی وصل باشد تا بتواند مورد حمایت سازمانی خاص قرار گیرد. اینکه وابسته به کجا باشی و اندیشه ات چه باشد برای تایید پایان نامه و طرح پژوهشی دانشجو توسط سازمان و ارگانی دولتی مهم است در غیر این صورت ایده های دانشجو راه به جایی نخواهد برد و حمایتی از آنها نخواهد شد. یکی از دوستان من بابت پایان نامه دوره کارشناسی ارشد خود با زحمت و دوندگی های بسیار بالاخره توانست در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد مبلغی حدود 950 هزار تومان از سازمان ملی جوانان دریافت کند. ولی این اتفاق برای چند دانشجو می تواند تکرار شود؟ مگر یک دانشجو چقدر می تواند برای پیگیری این کار وقتش را در روند طولانی و خسته کننده بوروکراسی اداری بگذراند تا بتواند در نهایت مبلغی را به عنوان پاداش بگیرد؟»

* گزارش از سعیده محبی

مرتبط ها