خبرنامه دانشجویان ایران: «استحاله»؛ این کلمه ای بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با مسئولان صدا وسیما به آن اشاره کردند، هشداری که با کمی جست و جو در بیانات رهبر انقلاب طی دو دهه گذشته، به این نتیجه میرسیم که ایشان مسئله «استحاله» فکری را در بازه زمانی دوره اصلاحات به بیشتر شکل تکرار کرده بودند. این در حالی است که ایشان تا قبل از این دیدار کلید واژه «نفــوذ» را درباره روند فعلی فضای سیاسی و اقتصادی کشور مطرح می کردند. در ادامه به چرایی این مسئله میپردازیم.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ گفتمان جمهوری اسلامی بهعنوان یک الگوی هویتی و ارزشی متفاوت، همواره در مقابل گفتمان نظام سلطه قرار داشته است. پس سیاست مهار و مدیریت ایران با چشمانداز حداکثری تغییر نظام همواره در دستور کار آمریکا قرار داشته است. این موضوع البته در مقاطعی با رویکرد سخت نظامی و در مقاطعی مانند فتنهی ۸۸ با استفاده از الگوی براندازی نرم، پیگیری شده است. بر همین اساس، نباید انتظار داشت که حتی پس از توافق هستهای نیز ایالاتمتحده به روند دشمنی و سیاستهای مبتنی بر مهار، نفوذ، تغییر رفتار و براندازی نظام جمهوری اسلامی خاتمه دهد، بلکه بهعکس، شواهد نشان میدهد که نظام سلطه مترصد فرصتی است تا از فضای سیاسی و اقتصادی ناشی از برجام حداکثر استفاده را ببرد و طراحیهای خود را علیه جمهوری اسلامی ایران تعمیق بخشد. درست به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار خود با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (۲۵ شهریور) با اشاره به نیت شوم دشمنان سلطهگر برای بازگشت و نفوذ در ایران اسلامی فرمودند: «در زمینهی سیاسی نیز بیگانگان بهدنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و ارادهی بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.»
بحث استحاله از درون دوباره پس از سالها به زبان مبارک مقام معظم رهبری جاری شد.اولین باری که چنین اصطلاحی در میان مجامع انقلابی محل بحث قرار گرفت اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بود. درست زمانی که مذاق بسیاری از سیاستمداران و دانشگاهیان ایرانی تغییر کرده و گرایش شدیدی به لیبرالیسم فرهنگی وسیاسی پیدا کرد.
حضرت آیتالله خامنهای بعد از بیان خطرات به مراتب بیشتر و نگرانکنندهتر جنگ نرم در مقایسه با جنگ سخت فرمودند: جنگ نرم فقط مخصوص ایران نیست اما در موضوع ایران، هدف اصلی از این جنگ نرمِ فکرشده و حسابشده، استحالهی جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است.
ایشان با تأکید بر اینکه تغییر باطن و سیرت به معنای تغییر انگیزهها، شعارها، معارف انقلابی و اهداف بزرگ است، افزودند: در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمینکنندهی اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکهی قدرت جهانی باشد.
رهبر انقلاب اسلامی، مسئولان و مردم را آماج اصلی چنین جنگِ نرمی دانستند و خاطرنشان کردند: در مورد برنامهریزی که در جنگ نرم برای مسئولان وجود دارد با آنان صحبت کرده و خواهم کرد اما مخاطبان اصلی جنگ نرم مردم بهویژه نخبگان، دانشگاهیان، دانشجویان، جوانان و عناصر فعال هستند.
از سوی دیگر با روی کار آمدن دولت جدید، متاسفانه عرصه برای فعالیتهای طیف خاص فکری پرورش یافته در دهه هفتاد دوباره فراهم شد. رشد زنجیروار رسانه های مکتوب و دیجیتالی منتسب به جناح روشنفکری بیمار، که از همان ابتدا هدفش را مقابله با نظام اسلامی و تغییر اهداف و باورهای آن به سوی همگرایی با غرب و آمریکا و گذر از اسلامی انقلابی و ولایت مطلقه فقیه، بزرگترین مصداق بیرون خزیدن آنها از محفلهای خصوصی خود به درون اجتماع و بی پرده سخن از مقابله با نظام می زنند.
مضحکانه باید گفت که طیف مذکور امانتداری در استراتژی های برانداز را حتی رعایت نمیکند! فتح پستهای کلیدی نظام بر اساس استراتژی پیاده شده جاسوس آمریکایی در لهستان- گارتن اش- موسوم فتح سنگر به سنگر دوباره زیر زبان عده ای خاص مزه داده است.
افرادی که طی دو دهه پیشینه چپ گرایی و ضدآمریکایی داشتند متأثر از جاذبههای تمدن غرب به اندیشههای رفورمیستی و لیبرالی تغییر گرایش دادند و در مواضع سیاسی و فکری دست در دستان گروههای لیبرال گذاشتند.
چه عواملی باعث شد عناصری که امروز به عنوان تجدیدنظرطلب از آنان یاد میشود و زمانی پرچمدار اصلاحطلبان بودند، در مقطعی بعد از انقلاب به تدریج دچار استحاله فکری و دگراندیشی شوند؟
آنچه مسلم است، فراموش نکردن عملکرد بازیگران پنهان و آشکار در تاریکخانههای اصلاحات، میتواند از به دام افتادن و گزیده شدن مجدد نسل جوان جلوگیری کند.
مهمترین هدف دشمن از دید رهبر معظم انقلاب، در درجهی اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود. هدف بعدی این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود. در این زمینه خیلی تلاش کردند؛ که آخرین نمایشنامهی آنها که روی صحنه آمد، همین فتنهی ۸۸ بود. در حقیقت، یک تلاشی بود. یک عدهای در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام - از این قبیل امراض خطرناک نفسانی - اسیر این توطئه شدند.
حقیقت اینست که استحاله دو صورت دارد: 1) فرهنگی 2) سیاسی
آنها میخواهند با ابزارهای سیاسی، با ابزارهای فرهنگی و با دستنشاندگان فرهنگی و سیاسی، نظام اسلامی را از حقیقتش، از روحش و از هویت واقعیاش تهی کنند.
در مطالب بعدی، ابتدا به اهداف و برنامه های دشمنان برای استحاله درونی نظام اسلامی می پردازیم، سپس با وارد شدن در مصادیق جریان شناسی نفوذی ها و غیرخودی هایی که از درون به دنبال اجرای برنامه ریزی های دشمن هستند را ارائه می کنیم.