کد خبر: 204032

شعر طنز:: فیش نامه

فیش من! جانم به قربانت! شدی افشا چرا بی وفا این دیرتر می خواستی حالا چرا

خبرنامه دانشجویان ایران:

فیش من! جانم به قربانت! شدی افشا چرا
بی وفا این دیرتر می خواستی حالا چرا

عُمر ما مهلت نداده تا شما را بشمریم
سنگدل ارقام تو بسیار شد بالا چرا؟

نازنینا! ما به ناز تو ریاست داده ایم
دیگر اکنون با فریدون ناز کن با ما چرا

فیش گیتا! راه تو چون راه سبز خاوری ست
پس نرفتی کشور سرسبز کانادا چرا

شغل من سخت ست و این دریافتی،حق من است
هی حسودی می کنی بر جیب من، بابا چرا!

فوق فوقش چند ده میلیون تومان فیش من است
اینهمه در نزد مردم می کنی غوغا چرا

وه! که با این فیش های خوشگل و با اعتبار
اینهمه گیر سه پیچ بد به من، تنها چرا

تو فضول مردمی اصلا مگر؟! خوب است من
هی بگویم با شما: آقا چرا؟ آقا چرا؟

من شکایت می کنم در سازه ی بین الملل
هی مرا در پیش مردم می کنی رسوا چرا

دلهره دارد مرا از هست ساقط می کند
"در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا"

عزل کردن گرچه باشد آبروداری ولی
من که می باشم ز نزدیکان حاجاقا چرا

شهریارا شاعری کردیم بی مزد و حقوق
زندگی طنزیم شد بر فیش دولتها چرا