خبرنامه دانشجویان ایران: انتخابات ایالات متحده آمریکا با تمام حواشیاش تمام شد و حال؛ باید منتظر پیامدهای آن باشیم. انتخاباتی که در آن دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه پیروز شد و تا ۴ سال کرسی اول کاخ سفید در اختیار او خواهد بود. اما چه شد که ترامپ انتخاب شد؟ و مهم تر از آن، ترامپ دیوانه (به اذعان خود آمریکاییها) چه در سر دارد و چه نقشهای برای کشورش و صدالبته نظام بینالملل کشیده است؟ کمی به قبلتر برمیگردیم.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، سیدمحمدامیر گنجعلیخانی//* انتخابات ایالات متحده آمریکا با تمام حواشیاش تمام شد و حال؛ باید منتظر پیامدهای آن باشیم. انتخاباتی که در آن دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه پیروز شد و تا ۴ سال کرسی اول کاخ سفید در اختیار او خواهد بود. اما چه شد که ترامپ انتخاب شد؟ و مهم تر از آن، ترامپ دیوانه (به اذعان خود آمریکاییها) چه در سر دارد و چه نقشهای برای کشورش و صدالبته نظام بینالملل کشیده است؟ کمی به قبلتر برمیگردیم.
چه شد که ترامپ آمد؟
نظام سیاسی آمریکا از دو حزب قوی تشکیل شده است(1). هر حزب، بر سر یک نماینده توافق و آن را به عنوان کاندیدا معرفی خواهند کرد. در انتخابات اخیر، هیلاری کلینتون انتخابات درون حزبی (حزب دموکرات) را از برنی سندرز برد و از آن طرف، دونالد ترامپ در رقابت با تد کروز انتخابات درون حزبی (حزب جمهوریخواه) را با پیروزی پشت سر گذاشت. کلینتون و ترامپ، رقابتهای انتخاباتی خود را شروع کرده و پس از مدتی تا همین اواخر، کلینتون پیشتاز آرا نظرسنجی بود. حتی در داخل ایران نیز، عدهای از لیبرالهای وطنی کلینتون را پیروز انتخابات معرفی کرده بودند! اما چه شد که به یکباره و در حالی که کمتر از یک ماه به انتخابات آمریکا مانده بود، ریزش آرا کلینتون شروع شد و با نزدیک شدن به انتخابات روز به روز فاصله ترامپ و کلینتون کمتر شد؟
پاسخ سوال را می توان در مناظرات بین دو نامزد جستجو کرد. آنجایی که ترامپ، رک و بیپرده، واقعیات جامعه آمریکا را بازگو میکرد. از ۴۰ میلیون گرسنه، از جنبش ۹۹ درصد، از تبعیضات نژادی و… گفت و گفت. و این همان چیزی بود که مقبول مردم افتاد. طرف مقابل ترامپ را پوپولیست خواند اما همین حرکات و سخنان پوپولیستی ترامپ بود که او را پیروز کرد. مردم آمریکا این حرفها را دیدند و شنیدند و رای دادند. به درست یا غلط رای مردم آمریکا کاری ندارم چرا که سگ زرد برادر شغال است اما رای آوردن ترامپ نشان از خیزش فرودستان بر علیه کسانی که مدعی مدیریت جهان هستند بود. کسانی که در فکر اداره جهان هستند اما حال میبینند نمیتوانند بر خاک خود تسلط داشته باشند. همان یک درصدی که حال، رگههایی از آن ۹۹ درصد شکستشان داد.
اتفاقی که رخ داد این بود که ظاهرا بخش هایی از مردم بهویژه کارگران تصمیم گرفته اند اجازه ندهند دیگران به جای آنها رییس جمهور انتخاب کنند. سرعت ریزش رای کلینتون چنان زیاد بود که هیچ کس توان تخمین آن را نداشت. پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات امریکا، اعتراف امریکا به ضعف، تباهی و فروپاشی داخلی است. این بحران واشنگتن است، در مقابل کوچه پس کوچه های کارگرنشین و درمانده میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا. این نکته را به یاد داشته باشید، رای مردم به ترامپ مردم، در اصل، رای “نه” آنها به "الیت واشنگتنی"(2) است. حال، زین پس چه خواهد شد؟
ابتدا، ترامپ
شاید دیگر شاهد آن ترامپ دیوانه نباشیم! فردی که مدعی اخراج مسلمانان و پاره کردن برجام بود؛ به احتمال قوی، با ورود به کاخ سفید وعده های خود را تعدیل کرده و کم کم از آن دور خواهد شد. زیرا سیستم سیاسی ایالات متحده اجازه این همه تغییر را نخواهد داد؛ همانطور که اوباما هم نتوانست تمام ایدههای خود را عملی کند.
همین طور برخلاف افکار عمومی، بسیار بعید است وی عکس العمل تندی در برابر برجام نشان بدهد و بخواهد آن را پاره کند. چرا که برجام، یک مدل موفق از فشار و نفوذ به ایران است که هر سیاست مداری (حتی ترامپ) نیز مفید فایده بودن آن را درک خواهد کرد. امروزه حتی در بین جمهوری خواهان و مدیران ارشد رژیم صهیونیستی نیز، برجام مدافعانی را پیدا کرده و قطعا یک سیاستمدار باهوش به فکر تکثیر برجام است نه فنای آن. بدون شک ترامپ به استفاده بهتر و بیشتر از برجام فکر خواهد کرد. چیزی که در مواضع آتی ترامپ خواهیم دید.
جبهه مقاومت
قطعا آمریکا دشمن است! و تفاوت اوباما و ترامپ در “نحوه و شکل” اعمال دشمنیست. اما در مقام مقایسه میان این دو، واقعیت این است که خروجی و عملکرد ترامپ برای جمهوری اسلامی ایران بهتر خواهد بود چرا که وی نسبت به اوباما کم تجربه تر، غیر سیاسی تر و بی روتوش است! ترامپ برخلاف کلینتون و اوباما، نه فهمی از «قدرت و فشار نرم» را دارد و نه سابقهی قابل ملاحظه ای در این باره! بلکه یک بساز و بفروش بوده که سازوکارهای اقتصادی درون سیستم امریکا را خوب می داند و طبیعی است تمرکزش نیز بیش از حوزه سیاست خارجی در همین باره باشد.
رویکرد ترامپ، بیشتر اهمیت دادن به داخل است و همین فرصتی غنیم برای انقلاب اسلامی برای افزایش و تثبیت قدرت منطقهای است. آنچه امروز بهویژه در سوریه تعیین کننده است، عرصه میدان است نه میز مذاکره. هر طرفی که در عرصه میدانی دست پر تری داشته باشد در عرصه دیپلماسی هم توانمندتر خواهد بود و این یک فرصت بی نظیر برای جمهوری اسلامی است که حداقل در ابتدای دوره ترامپ که بخشی از زمان او به «آزمون و خطا» های احتمالی خواهد گذشت، هم در عرصه میدان و هم در عرصه دیپلماتیک، نفوذ و قدرت خود را بیش از پیش تثبیت کند.
لیبرال های وطنی
از تاسف و ناراحتی لیبرالهای وطنی و غمشان از بابت انتخاب نشدن کلینتون که بگذریم؛ تلاش دولت فعلی و جریان لیبرال در داخل کشور برای بهرهگیری از این اتفاق جهت پیروزی روحانی در انتخابات سال ۹۶ است. از این به بعد رسانه ها، چهره ها و حتی شاید برخی مقامات ارشد دولت یازدهم با صراحت بیان کنند که از آنجایی که ترامپ به عنوان یک جمهوری خواه جنگ طلب در آمریکا روی کار آمده، پس نیمی از مقدمهی جنگ و درگیری نظامی ایران و امریکا آماده شده و در صورتی که در انتخابات سال ۹۶ نیز گزینه ای غیر از جریان اعتدال (یا همان لیبرال و غربگرا) انتخاب شود، جنگ با آمریکا قطعی است!
ترساندن مردم از جنگ دیگر قدیمی شده و تجربه نشان میدهد اگر بنا به جنگ بود، دورهی احمدی نژاد-بوش پسر مناسب ترین زمان برای این اتفاق بود. دوره ای که توانمندی نظامی ایران از امروز کمتر و قدرت آمریکا از امروز بیشتر بود اما هزینه های غیر قابل تصور این اقدام احمقانه، حتی جورج بوش نئوکان را نیز برای حمله به ایران متقاعد نکرد چه رسد به دنیای ۲۰۱۶ که آمریکا سالهاست در جنگ نیابتی با ایران در سوریه نیز موفق نبوده است.
هرچند که تجربه نشان داده انفعال و تضعیف منابع قدرت کشور بیشتر طرف مقابل را برای حمله نظامی به ایران ترغیب می کند و در صورتی که دولت فعلی در انتخابات سال آینده پیروز شود، بدون تردید سایه جنگ بیشتر به کشور نزدیک میشود تا آنکه دور شود! و العاقبه اللمتقین…
مخلص کلام؛ برای ایران دشمنی آمده و دشمنی رفته. آنکه رفت دشمنی با برنامه و حاذق بود، این که آمده هالویی است حالا باید فوت و فن دشمنی را یاد بگیرد؛ و یاد خواهد گرفت.
1.آمریکا دارای یک نظام چند حزبی است و در انتخابات اخیر، ۶ کاندیدا وجود داشت، نه ۲ کاندیدا.
2.الیت به معنی نخبه سیاسی و در اینجا مراد از آن، هیلاری کلینتون است.
*دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان