کد خبر: 223867

مهسا شمس کلائی؛

میثم تمّار و مختار؛ دو یار ولایت در تفسیر حقیقت و شجاعت

میثم تمّار را باید افشاگر حقایق دوران خود دانست که هیچگاه چشم بر حقیقت نبست، مختار نیز محب ولایت که شجاعت و تیزهوشی وی در مدیریت جنگ مثال زدنی بود، تمّار و مختار هر دو از یاران ولایتند؛ یکی در انتشار دین با تفسیر حقیقت و دیگری با سیاست و شجاعت مردانه.

خبرنامه دانشجویان ایران:مهسا شمس کلائی*// میثم فرزند یحیی و از سرزمین «نهروان» است، سرزمینی میان عراق و ایران، لقب تمّار را از این جهت به او داده‌اند که در کوفه خرما می‌فروخت، او شیعه علی(ع) بود و بدون توجه به خطراتی که جانش را تهدید می‌کرد، نام مولایش را به زبان می‌آورد و از فضائلش سخن می‌گفت.

میثم تمّار؛ افشاگر حقایق دوران
میثم را باید به نوعی افشاگر حقایق دوران خود دانست، با وجود تهدیداتی که از جانب دشمنان می‌شد هیچگاه چشم بر حقیقت نبست، در دوره‌ای که همه سکوت کرده و عافیت ‌طلب شده بودند و سر در گریبان داشتند، میثم با درایت و شجاعت به روشنگری و دفاع از حق می‌پرداخت و باکی از اینکه چه بر سرش می‌آید نداشت.

همان‌گونه که حضرت علی(ع) به خود میثم گفته بود روزی فرا ‌رسید که بالای نخل آویزانش کردنند و شاید نخلی که مدتها  خرمایش را می‌فروخت این‌بار شاهد شهادت یکی از بهترین یاوران امیرمؤمنان بود، برای میثم تمار انجام وظیفه و مسئولیت مهم بود نه سیاست و جایگاه اجتماعی و نه اینکه در آینده چه اتفاقی برای او خواهد افتاد.

مختار از علی(ع) لقب کیاست داشت
از این جهت شاید بتوان میثم تمّار را نقطه مقابل مختار ثقفی دانست، مختار مردی سیاستمدار و سرداری شجاع بود که لقب کیاست را از علی(ع) به عنوان پیشینه‌ای پربار به همراه داشت، اما شیوه این دو مجاهد و یار راستین ائمه‌اطهار(ع) به ویژه در زمان حضرت امام حسین‌(ع) قابل تأمل و عبرت‌انگیز است.

مختار محب ولایت، و شهرت شهامت و شجاعتش در شمشیر زنی مثال‌زدنی بود، قدرت عمومی مختار در بازوانش و تیزهوشی در مدیریت جنگ بود اما به علت درنگ در وقت‌شناسی به ابزار بصیرت مجهز نبود، تمّار و مختار هر دو از یاران ولایتند یکی در انتشار دین با تفسیر، بیان حقیقت و کلام و دیگری با سیاست و شجاعت مردانه.

مختار، پیروز میدان توبه
شاید مهمترین تفاوت مختار و تمّار در خط تردید است که یک آدم تهی دست مانند تمّار به عمقی از بصیرت می‌رسد که کیسه‌های زر، دارهای آویخته، دست و پای بریده و زبان از کام کشیده، او را نمی‌ترساند و همانطوری که به  مولایش علی(ع) قول داده است در اثر فشار ابن‌زیاد به فحاشی روی نمی‌آورد، اما خط  تردید، مختار اشراف‌زاده را چنان می‌شکند که چاره‌ای جز توبه و جبران گذشته برایش باقی نمی‌ماند و چنانچه تاریخ گواه است توبه خود را در عمل نیز جاری می‌سازد.

نگاهمان به ولی زمان باشد و لاغیر
اکنون بعد از هزار سال نام تمّار همچنان در فراروی بصیرت شیعی می‌درخشد و اما مختارها که جا ماندند از ناله‌های زینب(س) چار‌ه‌ای جز جبران گذشته و محو کردن تردید خود ندارند، مختار در این راه پیروز شد و خود را در تاریخ جاودانه ساخت، باید دید مختارهای امروز چگونه راه توبه پیش می‌گیرند.

امروز ولایت کسانی را می‌خواهد که امان نامه از دشمن نگرفته باشند هرچند که بعد پشیمان شوند ولایت یارانی می‌خواهد که نه تندتر از ولی و نه کندتر از او حرکت کنند، در این عرصه که سخت است درست را ازغلط و حق را از باطل تشخیص دادن، بهترین راه این است که نگاهمان به ولی زمان باشد و لاغیر.

* دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب