کد خبر: 241800

شهرام کرمی؛

«مفیستو» الگویی برای تئاتر دانشگاهی سیستماتیک

مسعود دلخواه جزء آن دسته از کسانی است که تئاتر را به درستی می‌شناسد و من همیشه از تماشای کارهای او لذت برده‌ام و با خیال راحت وارد سالن نمایش‌های او شده‌ام. گروه دلخواه آنقدر با شوق کار کرده است که همین شوق را به مخاطب منتقل می‌کند.

خبرنامه دانشجویان ایران: شهرام کرمی// متاسفانه اکثر فعالیت‌های دانشگاهی تئاتری ما سیستماتیک نیستند. «مفیستو» می‌تواند الگویی برای کار سیستماتیک باشد؛ این نمایش مراحل تولید و اجرایش را به درستی طی کرده است، فراخوان داده و گروهی با شوق آمده‌اند، گزینش شده‌اند و تمرین سخت و طاقت‌فرسایی را پشت‌سر گذاشته‌اند.

تئاتر می‌تواند در حالت‌های مختلفی تولید و اجرا شود. این روزها خیلی از تئاترها اسیر هیجان‌های کاذبی شده‌اند که گاهی حتی نمی‌توانند نیم‌ساعت هم تماشاگر را در سالن نگه دارند اما نمایش سه ساعته «مفیستو» به‌خاطر ریتم خوب اجرا و ارتباطی که با مخاطب می‌گیرد او را به خوبی درگیر اثر می‌کند.

این نمایش از چند جهت برای من قابل احترام است؛ نکته اول، نگاه دلخواه به نمایش و نمایشنامه آرین منوشکین که بسیار اندیشه‌محور با آن برخورد کرده است. وی درک درستی از نمایش دارد و ارتباط خوبی با مخاطب برقرار می‌کند و مخاطب در هر شرایطی به اندیشه‌ای که در پاتکس کار است رجوع می‌دهد. نکته دوم، کار با گروه بزرگی از دانشجویان جوان شکل گرفته که ترکیب نهایی گروه، یعنی چند بازیگر حرفه‌ای با بازیگران جوان و مبتدی، ترکیبی یکسان و قابل باور است.

این بازی و اجرای یکدست نتیجه هنر مسعود  دلخواه است. همچنین کارگردان اثر نمایشنامه‌ای را انتخاب کرده که جزء آثاری است که تفکری سیاسی پشت آن قرار دارد. تفکر سیاسی نه به معنای درود و مرگ، بلکه تفکری که جامعه، انسان و دستگاه‌های سیاسی را به چالش می‌کشد و در آن انسان‌گرایی اهمیت بالایی دارد.

همچنین فضاسازی خوب «مفیستو» بسیار قابل دفاع است و با اجرای این کار ما شاهد معرفی چند چهره جوان به تئاتر کشور هستیم.

مسعود دلخواه جزء آن دسته از کسانی است که تئاتر را به درستی می‌شناسد و من همیشه از تماشای کارهای او لذت برده‌ام و با خیال راحت وارد سالن نمایش‌های او شده‌ام. گروه دلخواه آنقدر با شوق کار کرده است که همین شوق را به مخاطب منتقل می‌کند.

سال‌هاست کاری که مسعود دلخواه با هنرجویان و دانشجویان در این اثر کرده، فراموش شده است و بیش از 10 سال بود که من چنین جریانی را ندیده بودم. فعالیت دانشجویی مبتنی‌بر رابطه استاد با دانشجوهاست و همه دانشگاه‌های ما باید این جریانی را که ایشان به را ه انداخته است، ادامه دهند. مگر یک دانشجو چه زمانی می‌تواند کار عملی درست و کامل ارائه دهد؟

متاسفانه اکثر فعالیت‌های دانشگاهی تئاتری ما سیستماتیک نیستند. «مفیستو» می‌تواند الگویی برای کار سیستماتیک باشد؛ این نمایش مراحل تولید و اجرایش را به درستی طی کرده است، فراخوان داده و گروهی با شوق آمده‌اند، گزینش شده‌اند و تمرین سخت و طاقت‌فرسایی را پشت‌سر گذاشته‌اند و نهایتا به این اجرای نهایی رسیده‌اند. امیدوارم چنین جریان‌هایی باز هم ادامه یابند.