به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، جنبش عدالتخواه دانشجویی نسبت به کشتار مسلمانان میانمار طی نامه ای واکنش نشان داد. متن بیانیه:
جنایت کشتار مسلمانان میانمار قلب جهانیان را آزرده کرده است. در این بین، فضای رسانهای کشور متأثر از انتقاداتی جدی به نهادهای حقوق بشری، سازمان کنفرانس اسلامی و نقشآفرینی قدرتهای سرمایهداری شرق و غرب در این نسلکشی است. لذا لازم است در این باره مسائل و سؤالات اساسی که در مورد وظایف نهادهای داخلی کشور وجود دارد، مطرح شود.
در حالی که مقامات کشور ترکیه با دیپلماسی عمومی به بحران میانمار ورود و نقش موثری ایفا کرده اند و همچنین القاعده و گروههای جهادی، فتوای جهاد برای حضور در میانمار دادهاند، سوال اینجاست که چرا نهادهای مختلف نظام اعم از قوه قضاییه، دستگاه دیپلماسی و وزارت امور خارجه کشور و نهادهای امدادی بهعنوان حامی اصلی مستضعفین و مسلمانان عالم بهجز ابراز تأسف و اعلام مواضع دیپلماتیک چه کنش فعالی در این ماجرا داشتهاند؟ نیروی قدس و سایر دستگاههای مرتبط باسیاست خارجی در کجای این تحولات و مسلمانکشی به سر میبرند؟
آیا صداوسیما که کماکان با ترجمه کردن تصاویر آرشیوی موجود در اینترنت به پوشش تحولات میانمار میپردازد، خبرنگار منطقهای به میانمار ( مرکز بحران) اعزام کرده است و نقش اول اطلاع رسانی از این مسلمان کشی بین رسانه های منطقه ای را دارد یا خیر؟ ارائه تصویری دور از واقعیت و عدم بیان همه حقیقت ِصحنهی میانمار از سوی دستگاههای تبلیغاتی و رسانههای رسمی کشوری، ضربهای جبرانناپذیر به اعتماد مردم از سویی و خط اصولی انقلاب اسلامی در دفاع از محرومین جهان از سویی دیگر میزند. اتخاذ چنین روندی در روایت سازی از ظلمهای گسترده در جغرافیای جهان، نهتنها در راستای اهداف انقلاب نیست، بلکه خدمتی بزرگ به ظالمان و مستکبران جهان است.
قطعاً سیاست جمهوری اسلامی دشمنی با آمریکا و دوستی با روسیه و چین نیست، بلکه منطق ثابت ما، تاختن بر هر ظلمی در جهان است که متأسفانه سیاستگذاریهای غلط و تصمیمسازیهای جاهلانه، همواره مواضع اصولی انقلاب ما را تضعیف کرده است.
به نظر میرسد که دولت ایران، بر خلاف اصل 154 قانون اساسی، به خاطر بده بستانهای سیاسی با چین و روسیه در قضایای هستهای، قصد ورود جدی به مسئله میانمار و ایستادن جلوی این کشورها را ندارد. با چنین عملکردی شعار «نه شرقی نه غربی» به باد هوایی شبیه خواهد بود و چهبهتر که این شعار از سردر وزارت امور خارجه برداشته شود تا دولت نیز با آرامش خاطری بیشتر به انجام فعالیتهای خود بپردازد.
از طرفی به کار گرفتن ادبیات «امنیت ملی» بههیچوجه پاسخگوی برآورده کردن آرمان «تشکیل جبهه مستضعفین جهان» نیست. چراکه در قضیهای همچون کشتار مسلمانان میانماری، امنیت ملی ایران بههیچوجه خدشهدار نخواهد شد. همچنین گفتمان امنیت ملی اساساً به دلیل منحصر کردن امنیت به خطوط مرزی و جغرافیایی کشور، توان مواجهه با چنین اتفاقاتی را ندارد و جز انفعال دستاوردی برای جمهوری اسلامی نخواهد داشت؛ بنابراین دکترین سیاست خارجه جمهوری اسلامی باید از تأمین «امنیت ملی» به تأمین «امنیت مستضعفین جهان» تبدیل شود. در این صورت است که ادامهی روند فاصله گرفتن جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی متوقفشده و جمهوری اسلامی در صراط انقلاب بهدرستی حرکت خواهد کرد.
همچنین برخورد گزینشی با شعاری همچون دفاع از مظلوم، ابهامات آفتزایی را در عرصه سیاسی متوجه جمهوری اسلامی خواهد کرد. ملتهای مسلمان و مستضعف جهان که چشم امید خود را به جمهوری اسلامی بستهاند نهتنها کورسوی امید خود را از دست خواهند داد، بلکه برداشتشان جز همپیاله شدن جمهوری اسلامی با سرمایهداری شرق و غرب، چیز دیگری نخواهد بود.
در چنین وضعیتی به نظر میرسد جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجه، به نام حمایت از «مستضعفین جهان»، حمایت از «مستکبرین جهان» را در دستور کار خود قرار داده است. لذا ضروری است جمهوری اسلامی یکبار برای همیشه تکلیف خود را با شعارهایش مشخص کند؛ یا دفاع از مظلومین و تشکیل جبهه مستضعفین عالم یا لابی با قدرتهای سرمایهداری شرق و غرب و تأمین منافع مستکبرین عالم.
به امید ظهور عدالتگستر گیتی