کد خبر: 249370

حسین شیخ‌الاسلام

چرا سفارت را اشغال کردیم؟

در سال 57 و بعد از مقاله‌ای که علیه امام نوشته شد، علاقه مردم به رهبر مبارزاتی‌شان باعث انفجار آنها ‌شد و انقلاب خروشید و روزی مثل امروز، دانش‌آموزان سال 57 همراه دانشجویان در داخل دانشگاه تظاهرات کردند که آنجا هم آنها را به تیر بستند؛ این است آمریکا.

خبرنامه دانشجویان ایران: حسین شیخ‌الاسلام// اگر بخواهم درباره ‌انگیزه‌های دانشجویان برای تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 بگویم، ‌باید به اقدامات چندین‌ساله دولت این کشور علیه ملت ایران اشاره کنم. بعد از اینکه دولت دکتر مصدق توسط کودتای آمریکایی ساقط شد، برای اینکه قدرت‌نمایی کنند، از دو نفری که کودتا کردند خواستند شرح کودتا را به چند زبان ازجمله فارسی بنویسند و ترجمه‌های آن را به زبان‌های مختلف در دنیا به صورت کتاب منتشر کردند. چند ماه بعد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا خواست به ایران بیاید که در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، به او دکتری افتخاری حقوق بدهند و این به‌رغم اقداماتی بود که در 28 مرداد انجام دادند، آدم کشتند، جنایت کردند، زندانی کردند، حکومت را ساقط و خواست مردم را پایمال کردند. به‌دنبال آن دانشجویان ما تظاهرات کردند و بعد جنایت‌ها ادامه پیدا کرد، ساواک را ساختند و الی‌آخر و شکنجه و زندان و آزادی‌های مردم صلب ‌شد. این ادامه یافت تا خرداد 42 که چقدر مردم را شهید کردند و بعد از آن، مرداد سال 43 قانونی را به مجلس بردند که طبق این قانون موسوم به کاپیتولاسیون، آمریکایی هر کاری کند، دادگاه نمی‌رود. در پی آن، امام‌خمینی متوجه شد و سخنرانی معروف خود را در آبان 43 ایراد کرد و همان سخنرانی باعث شد شاه، امام را تبعید کند

در سال 57 و بعد از مقاله‌ای که علیه امام نوشته شد، علاقه مردم به رهبر مبارزاتی‌شان باعث انفجار آنها ‌شد و انقلاب خروشید و روزی مثل امروز، دانش‌آموزان سال 57 همراه دانشجویان در داخل دانشگاه تظاهرات کردند که آنجا هم آنها را به تیر بستند؛ این است آمریکا. در سال 57 خدا می‌داند که چقدر جنایت کردند تا اینکه انقلاب پیروز شد. همان سال، کارتر به ایران آمد. انقلاب خروشید و آمریکایی‌ها خواستند از شاه دفاع کنند اما نتوانستند. آمریکا‌، هایزر را به ایران فرستاد تا با نظامی‌ها صحبت کند که آیا می‌تواند کودتا کنند یا نه، در حالی که باید از بختیار هم پشتیبانی می‌کردند. هایزر، معاون فرماندهی اروپایی آمریکا بود که با ارتشی‌های ما رابطه خوب و گسترده‌ای داشت. انقلاب پیروز شد و بلافاصله ایران را تحریم کردند. تمام قطعاتی که خریده بودیم و مال ما بود و مراحل قانونی آن تمام شده بود، جلویش را گرفتند و شروع به اعمال فشار به ایران کردند. اینها گذشت و شاه را به آمریکا بردند. ما می‌دانستیم که این انقلاب مثل نهضت ملی نیست، ما می‌دانستیم که امام، دکتر مصدق نیست اما آیا آمریکایی‌ها هم می‌دانستند؟ درواقع اقدام دانشجویان در سال 57 واکنشی طبیعی بوده است.

انقلاب خودش قانون خودش را می‌نویسد و تصمیم خودش را می‌گیرد و وظیفه‌ آن اول این نیست که از قانون بین‌المللی پیروی کند بلکه باید از خودش پیروی و از ملت و دستاوردها و انقلاب خود محافظت کند. قانون بین‌المللی را پولدارها و گردن‌کلفت‌ها نوشته‌اند یعنی دولت‌ها نوشته‌اند و چون خیلی از آنها مستبد بوده‌اند، به‌گونه‌ای ننوشته‌اند که نفع ملت‌ها در آن باشد. مثلا به یک جنایتکار، پناهندگی سیاسی می‌دهند.

دانشجویان به‌مناسبت روز دانش‌آموز و تبعید حضرت امام، تجمعی در دانشگاه تهران داشتند که قرار شده بود لانه جاسوسی را بگیرند و تصمیم‌شان این بود کاری کنند تا شاه را محاکمه کنند. آنها در نظر داشتند که اگر حضرت امام پشتیبانی کردند، بمانند و اگر نه بیرون بیایند و این کار را هم کردند. آنها اگر این کار را نمی‌کردند، نمی‌دانیم چه توطئه‌ای برای بردن شاه به داخل آمریکا علیه ایران اتفاق می‌افتاد. در نتیجه مردم ایران خود را نمی‌بخشیدند که از یک سوراخ دوبار گزیده شده‌اند. به نظر من این اقدام، دفاع مشروع از خود بوده و با توجه به تجربه و شناختی که از آمریکایی‌ها داشته‌اند، کار کاملا درستی بوده است.

مرتبط ها