کد خبر: 298242

صادق فرامرزی

در جستجوی دوگانه سوز!

اگر در نسخه روحانیونی که قدرت را انتخاب کرده اند انحراف مذموم به بی‌حجابی و کنسرت و... محدود میماند در نسخه روحانیونی که حریت از قدرت را پیشه راه قرار داده اند انحرافات صرفا محدود به هر آنچه که مخاطبش حکومت باشد میگردد!

خبرنامه دانشجویان ایران: صادق فرامرزی// مرحوم مطهری روحانیت را ناگزیر در انتخاب میان دوگانه "حریت" و "قدرت" میدانست. روحانیون هروقت حریت و جدایی از دستگاه قدرت را انتخاب کرده اند آزادانه و در راستای طلب عدالت از حکومت بر آمده اند اما چون پشتوانه‌شان مردم بوده توانایی ایستادن مقابل خرافات و انحرافات عوام را نداشتند.

در مقابل هروقت قدرت را انتخاب کردند پیشرو مبارزه با بدعت ها و خرافات شده اند اما زبانشان در برابر بی عدالتی ها و ظلم حکومت ها به لکنت افتاده.

عمده روحانیون محبوب شده در چندسال اخیر سعی کرده اند با زاویه گیری از حکومت(حداقل در فضای عمومی) ادبیات عدالتخواهانه ای ایجاد کنند، رو به انتقادات تند و ساختاری بیاورند، حتی در جایگاه آلترناتیو قرائت رسمی بنشینند، اما زبانشان برای گفتن انحرافات مردم به لکنت میافتد، ناگفته از بازگو کردن بدعت های اجتماعی گذشته اند و رو به سانسور آورده اند، اقتضا این حریت چنین است چرا که گفتن این حرف ها باعث ریزش مخاطبان آنها میشود... روحانی ای که فصل مشترک با احمد خاتمی پیدا کند نمی تواند چندان "نوین" شناخته شود که بگویند حسابش از باقی آخوندها جداست... پس زبان تندش در برابر قدرت به کندی علیه مردم به زبان در می آید، اگر در نسخه روحانیونی که قدرت را انتخاب کرده اند انحراف مذموم به بی‌حجابی و کنسرت و... محدود میماند در نسخه روحانیونی که حریت از قدرت را پیشه راه قرار داده اند انحرافات صرفا محدود به هر آنچه که مخاطبش حکومت باشد میگردد!

جالب است بدانیم که مرحوم مطهری این مباحث را مدتها قبل از تجربه جمهوری اسلامی به زبان آورده بود و جالب تر از آن همین است که با گذر چهل سال هنوز این دوگانه بر قامت روحانیت می نشیند و جز معدودی از این قشر به ندرت یک روحانی مصلح پیدا میشود که از مطالبه عدالت در برابر قدرت و مواخذه بدعت در میان ملت ابایی نداشته باشد، نه از واکنش حکومت بترسد و نه از نارضایتی جماعت، هیچکدام را فدای دیگری نکند... نه بی عدالتی را برای حفظ حکومت مشروعیت ببخشد و نه امام معصوم را واسطه تهیه مشروب برای کسب رضایت همه سلایق بداند، روحانیتی که انحراف خط قرمزش باشد نه جایگاه منحرف!