کد خبر: 306955

علی پیروی‌نژاد؛

جوانان؛ طلایه‌داران آینده‌

جوانان امروز هستند که باید انقلابی در انقلاب ایجاد کرده، بسیاری ساختارهای کشور را بازسازی کنند، زمین را برای استقبال از حجت خدا آماده کنند و آرمان انقلاب که همان زمینه‌سازی ظهور است را میسر کنند.

خبرنامه دانشجویان ایران: علی پیروی‌نژاد*// امروز پس از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی مردم ایران، تجربه‌ای گران‌بها از دلاوری‌ها و رشادت‌ها، جهاد مخلصانه در عرصه‌های مختلف، موج عظیم و عجیب معنویت زایی در بین قشر جوان، موج عظیم مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و موفقیت در حفظ و آبادانی سرزمین بزرگ ایران پیش روی ماست. نگارنده اینجا بنا ندارد که پیشرفت‌های ایران اسلامی در عرصه‌های مختلف را به‌تفصیل بیان دارد، چراکه حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است اما به این نکته بسنده می‌کنم که امروز اگر پیشرفت‌ها و گام‌های روبه‌جلوی ملت ایران درراه عزت و استقلال این مملکت در چهل سال گذشته بازخوانی نشود و قشر جوان ایران از خیانت‌های رژیم خائن و سرسپرده پهلوی مطلع نباشد(که نیست) هر چه که از امید به آینده صحبت کنیم گویی آب در هاون کوبیده‌ایم.

موج عظیم دمیدن در پمپاژ ناامیدی و سرخوردگی رسانه‌های مزدور غربی و صهیونیستی فارسی‌زبان در سرتاسر جهان و البته بی‌عرضگی و منفعت‌پرستی بعضی مدیران مملکت پس از این برهه چهل‌ساله، باعث شده تا امروز هنگامی‌که در یک وسیله نقلیه عمومی طی طریق می‌کنی نتوانی از خون هزاران شهیدی که درراه استقلال و آزادی و عزت این مملکت فدا شده است دفاع کنی، چنان هجمه‌ای پدید آمده که گویی جمهوری اسلامی جز رسوایی و فساد و رانت هیچ اندوخته‌ای نداشته است. این‌گونه موارد معلول کاهلی و کوتاهی جریان معتقد به انقلاب در راستای آشنا کردن مردم با تحقیر تاریخی است که پهلوی‌ها بر این ملت تحمیل می‌کردند، ملتی که روزگاری فرمانده نظامی‌اش تحت تحقیر مستشار دون‌پایه آمریکایی قرار می‌گرفت؛

امروز متخصصین و مهندسینش به‌راحتی پهپاد آمریکایی متجاوز به آسمان‌های کشور را به زمین می‌نشانند و قدرت فنی و مهندسی خود را به رخ جهانیان می‌کشند، این البته تنها یک نمونه از خدمات جمهوری اسلامی به مردمان این آب‌وخاک است، اما حافظه تاریخی مردمان این سرزمین همواره روبه‌زوال بوده و هست. شوربختانه اما نسلی از مسئولین این کشور پس از دفاع مقدس رویه‌ای را پیش گرفتند که دیگر بوی صمیمیت و خلوص سال‌های ابتدایی انقلاب به‌تدریج از سپهر سیاسی کشور رخت بربست؛ آنگاه‌که مسئولین مانور تجمل را شعار خود قراردادند و بدون هیچ ابایی خاطرات گردش و استراحت اشرافی خود در سد لتیان را به رشته تحریر درآوردند، هنگامی‌که خواستند طی ۸ سال امام و تفکراتش را یکسره به موزه ببرند، هنگامی‌که از اعتماد مردم سوءاستفاده کردند و با وعده‌های توخالی مردم را فریفتند و هنگامی‌که همین اخیراً آب خوردن مردم را منوط به جوهر امضای چند قدرت جهانی کردند و چیزی عایدشان نشد، هیچ‌وقت به این فکر نمی‌کردند که همچون تبری به ریشه این انقلاب می‌کوبند، دریغ از این‌که مردم و جوانانی همیشه درصحنه حاضر بوده‌اند که هر چه آن ریش‌سفیدان قوم به راه و مشی امام و انقلاب شک کردند، آنان مستحکم‌تر و باایمان تر شدند تا آنجا که برای مراسم ازدواج خودشان سه روز روزه می‌گیرند تا در آن گناه نشود.

در تمام این مدت که موسفیدان خوش یقه‌ی عافیت‌طلب، آبروی این نظام را دستمایه منافع خود قراردادند، جوانانی متولد شدند که باوجود این‌که امام خوش‌نفس و قوی انفس خود را مشاهده نکرده بودند و چیزی از میدان جنگ به خاطر نداشتند، شوق شهادت همواره مستشان کرده بود و هنگامی‌که موسم جان‌فشانی در حریم حضرت زینب فراهم شد، بی‌تابانه کوله‌بار خود را برداشته از همه‌چیز دل بریدند و خود را فدای آرامش میهن اسلامی خود کردند. حال آنچه که رهبر انقلاب در آستانه آغاز دومین چله انقلاب بر آن تاکید دارند و در بیانیه خود موسوم به "گام دوم" بیشتر از هر واژه‌ای از آن استفاده کرده‌اند واژه "جوان" است. رهبری انقلاب قویاً بر این نکته تاکید دارند که بار اجرای عدالت در جامعه، مبارزه با فساد اعتماد شکن، پیشبرد علمی جامعه و غنای علمی و اقتصادی، و هر مؤلفه‌ای که در جهان امروز جزء فاکتورهای قدرت یک مملکت به‌حساب می‌آید، باید بر دوش جوان قرار بگیرد و از ریش‌سفیدان محافظه‌کار دیگر امیدی برای تغییر باقی نمانده اَست.

جوانان امروز هستند که باید انقلابی در انقلاب ایجاد کرده، بسیاری ساختارهای کشور را بازسازی کنند، زمین را برای استقبال از حجت خدا آماده کنند و آرمان انقلاب که همان زمینه‌سازی ظهور است را میسر کنند و این اتفاق نخواهد افتاد مگر زمانی که جوان امروز مملکت امید و انگیزه برای ادامه کار داشته باشد (که دارد) اما باید دل به حال روزی سوزاند که قشر جوان و فعال یک کشور نیز غرق در ناامیدی و بی‌تفاوتی شود؛ آنگاه است که می‌توان ضربان نامنظم قلب یک کشور را دانه‌دانه شمرد تا متوقف شود و پرواضح است که نقش تقویت معنویت و بعد روحانی انسان تا چه اندازه می‌تواند مهم واقع شود و سرنوشت یک ملت را جابجا کند. در پایان آنچه که اینجا باید موردتوجه قرار بگیرد این نکته است که جوانان ایرانی امروز در هر نقطه از این کره خاکی ابتدا باید به سلاح ایمان و سپس به سلاح علم کاربردی مسلح شوند تا بتوانند تعهد و تخصص را کنار هم آورده و شانه‌های خود را جایگاه سنگینی بار پیشرفت این کشور قرار دهند و پیام‌آور روزی باشند که قدوم حضرت صاحب‌الامر و الزمان نوید آغاز سروری مستضعفان در زمین و پایان کار مستکبرین باشد.

*دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز