کد خبر: 312035

احمد نادری

آقازادگی طبقاتی؛ شهر به مثابه «بودن»

اعتراض ناشی از انباشت تدریجی نارضایتی است.در جامعه ای که آقازادگی طبقاتی باعث شده است تا شهر محیطی برای زندگی و «شدن» نباشد بلکه شهر بستری برای نمایش «بودن» های غیراکتسابی شود.

خبرنامه دانشجویان ایران: احمد نادری*// اعتراض ناشی از انباشت تدریجی نارضایتی است.در جامعه ای که آقازادگی طبقاتی باعث شده است تا شهر محیطی برای زندگی و «شدن» نباشد بلکه شهر بستری برای نمایش «بودن» های غیراکتسابی شود.

وجود معضلات اقتصادی، یکی از ریشه ای ترین دلایل بروز اعتراضات اجتماعی است. همواره در بررسی های اجتماعی میان محرومیت اقتصادی و تنش های اجتماعی همبستگی مثبتی وجود دارد. متقابلا؛ افزایش تولید، کاهش تورم و کاهش بیکاری کمک شایانی در جهت مهارسازی پتانسیل اعتراضات اجتماعی است. متاسفانه در چند سال اخیر با تورم افسارگسیخته و تلاطمات اقتصادی، فاصله اقشار بسیار برخوردار و بسیار نیازمند در ایران زیادتر از قبل و به مرحله نگران کننده ای رسیده است. در حالیکه وجود مسائلی همچون؛ «ماشین های لوکس» که واردات شان گویی با بیشتر شدن تحریم ها، افزیش هم می یابد، تفاخرطلبی در قالب «زندگی لاکچری» اقشار بسیار ثروتمند که فضای مجازی را بستر توزیع خوبی یافته است (مانند صفحات اینستاگرامی بچه پولدارهای تهرانی و …)، پذیرش واقعیت فقر اقتصادی را برای طبقات پائین تر جامعه دشوار و دشوار تر می سازد. چه اینکه این موارد نشانه های آشکاری از زنگ خطر شکاف اقتصادی در اجتماع ایران است.

در همین راستا است که متخصصین رابطه «تحرک طبقاتی» و نارضایتی اجتماعی و شورش اجتماعی را معنی دار می دانند. تحرک طبقاتی به معنی جبران پذیر بودن فاصله های اقتصادی میان لایه های طبقاتی جامعه است. هرگاه تحرک طبقاتی جامعه بالا باشد و با تلاش و کسب و کار و کسب دانش بتوان از یک طبقه اقتصادی به طبقه بالاتر رفت، نشاط و امید به آینده در میان اقشار پایین وجود خواهد داشت. اما در جامعه کنونی، وجود تورم به مثابه یک «ظلم ساختاری» هرگونه تحرک اجتماعی را دشوار و امید به آینده را از بین می برد.

امروزه تورم یک ظلم ساختاری است. تورم منادی اشرافیت در شهرهای بزرگ است. اگر روند اشرافیت به همین منوال پیش رود، شهرهایی نظیر تهران از شهر «شدن» تبدیل به شهر «بودن» خواهد شد. به عبارت دیگر با گسترش اشرافیت های قارون گونه در شهر تهران، از وضعیت ممدوح بودن اکتساب و تلاش و کوشش (من معلم شدم، من دکتر شدم، من زحمت کشیدم تاجر موفقی شدم و …) به حالت ممدوح بودن انتساب ها (من پسر فلان سرمایه دار هستم، من بچه فلان محله گران قیمت هستم، من فلان ماشین و فلان قطعه زمین را به ارث بردم و …) می رسد. شهر باید مزیتی برای «شدن» و «پیشرفت معنوی و مادی» افراد را فراهم کند. نباید «بودن» های غیراکتسابی، معیار برتری و ترجیح اجتماعی شود. متاسفانه نشانه های چنین پدیده های خطرناک در اجتماع ایران در قالب مسئله «آقازادگی طبقاتی» نیز بروز کرده است.

* استادیار گروه انسان شناسی دانشگاه تهران