کد خبر: 359910

زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند

افرادی که در کودکی در معرض انواع خشونت قرار گرفته‌اند، کسانی هستند که اعتماد به نفس پایینی دارند. تجربه خشونت در کودکی در خانواده و یادگیری آن، از عوامل مهم بروز خشونت خانگی در بزرگسالی است.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از  برنا ؛ خشونت خانگی به معنای رفتار خشونت‌آمیز و سلطه‌گرایانه یک عضو خانواده علیه عضو یا اعضای دیگر همان خانواده است. این نوع خشونت‌ها مصادیق مختلفی از جمله همسرآزاری، کودک آزاری و سالمند‌آزاری دارند.

خشونت خانگی اغلب موضوعی خصوصی تلقی می‌شود که خانواده‌ها به صحبت کردن درباره آن تمایلی ندارند. بسیاری از افراد زمانی که در معرض خشونت‌های فیزیکی قرار می‌گیرند، خود را قربانی خشونت به حساب می‌آورند اما زمانی که این خشونت‌ها جنبه روانی، محرومیت و محدودیت پیدا می‌کند، این رفتارها را طبیعی می‌دانند و در بسیاری از مواقع آنها را تحمل می‌کنند.

ارتقاء آگاهی عمومی باعث می‌شود تا افراد زمان برخورد با انواع خشونت، رفتارهای مناسب‌تری جهت حفاظت از خود انجام دهند.

خشونت‌های خانگی الزاماً شامل زنان و دختران نمی‌شود.

خشونت خانگی اشکال مختلفی دارد که شامل موارد زیر می‌شود:

_ خشونت فیزیکی مانند کتک زدن، سوزاندن، قطع عضو و قتل

_ خشونت جنسی مانند سوءاستفاده جنسی و تجاوز

_ خشونت روانی مانند توهین، تحقیر، تهدید، حسادت، شک و باج‌خواهی

_ محرومیت و محدودیت مانند از بین بردن استقلال شخصیتی، ایجاد محدودیت‌های مالی و اقتصادی و بی‌توجهی.

این خشونت‌ها می‌تواند بر هر یک از اعضای خانواده اعمال شود و الزاماً شامل بانوان و دختران نمی‌شود.

خشونت معمولاً بازتابی از پایین بودن سطح تحمل افراد جامعه، حس پرخاشگری و آسیب روانی است. افرادی که در کودکی در معرض انواع خشونت قرار گرفته‌اند، کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، برای خود احترام و ارزش ویژه‌ای قائل نیستند و یا افرادی که خلق افسرده‌ای دارند، انواع خشونت را نسبت به خود بیشتر تحمل می‌کنند.

زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند

خشونت در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی و در بین هر دو جنس زن و مرد دیده می‌شود. اما زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند و در گروه‌های آسیب‌پذیر ناشی از خشونت بیشتر دیده می‌شوند. این مسئله متاثر از از علل و عوامل مختلفی است. از جمله عوامل روانشناختی موثر در مورد اعمال خشونت علیه زنان، عزت نفس پایین، درماندگی آموخته شده، دلبستگی اضطرابی، امید به بهبود شرایط در آینده، ترس از تنهایی، وابستگی عاطفی به همسر و پذیرش خشونت با هدف حمایت از فرزندان است.

دسته‌ دیگری از این عوامل شامل عدم پذیرش از سوی خانواده پدری، سرزنش‌ها و تحقیرهای خانواده، عدم حمایت و طرد شدن از سوی خانواده، وابستگی اقتصادی به همسر و نداشتن شغل مناسب است. همچنین برخی از بازدارنده‌های اجتماعی مانند حفظ آبروی اجتماعی و ترس از تضعیف جایگاه اجتماعی و یا برچسب‌های جامعه باعث می‌شود، زنان بیشتر در معرض این نوع آسیب‌ها قرار بگیرند.

نقش رسانه‌ها در اصلاح رفتار اجتماعی و روابط خانوادگی

در بروز خشونت عوامل مختلفی مانند عوامل روانشناختی و اخلاقی، علل مذهبی و اعتقادی، مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی تاثیرگذار است. برخی از این عوامل باعث ایجاد خشونت و برخی دیگر موجب شدت گرفتن و گاهی استمرار آن می‌شود. یک عامل مهم در بروز خشونت خانگی عدم پایبندی به اخلاق می‌باشد. اسلام شاخص‌هایی مانند تکبر، خودخواهی، تعصب، حسد و ... را جزء انواع بدخلقی می‌داند. بیماری‌های روانی همچون افسردگی، خودبیمارانگاری، شخصیت ضداجتماعی، بدگمانی، روانگسیختگی، شیدایی در بیشتر موارد موجب خشونت مردان علیه زنان می‌شود. برخی عوامل اجتماعی مانند بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر، الکل، سیگار، دخالت اطرافیان در زندگی مشترک، دهن بینی و الگوبرداری رفتاری مرد (از پدر، برادر و دوستان) نیز در بروز خشونت‌های خانگی تاثیرگذار است.

رسانه‌ها معمولاً به شکل‌های مختلف بر روابط اعضای خانواده تاثیر می‌گذارند و به علت نفوذپذیری بالا و گستردگی آنها در میان جوامع به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی و یادگیری محسوب می‌شوند. در این بین کودکان و نوجوانان بیش از ارتباط با والدین خود با رسانه‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و الگوهای رفتاری را در قالب فیلم و سریال و ... از آنها دریافت می‌کنند.

رسانه‌ها ابزاری قدرتمند در فرهنگ‌سازی و اصلاح رفتارهای اجتماعی و روابط خانوادگی هستند. بنابراین با ارائه برنامه‌های آموزشی در قالب بررسی تحلیلی و ریشه‌ای اتفاقات تلخ مانند زندگی رومینا اشرفی (دختر 13 ساله‌ای که قربانی خشونت پدرش شد) به صورت مستقیم و یا ساخت سریال‌ها و فیلم‌ها با محتوای روابط خانوادگی سالم بین والدین و فرزندان یا روابط بین همسران به صورت ضمنی و غیر مستقیم نقش مهمی در تحکیم روابط خانوادگی داشته باشند.

آموزش مهمترین مؤلفه در بحث مهار و کاهش خشونت خانگی است

برای کمک به قربانیان خشونت خانگی باید دو دسته اقدام انجام شود. این اقدامات شامل جنبه‌های مختلف می‌شود. بخشی از آنها شامل اقدامات حمایتی است و برخی دیگر شامل اقدامات آموزشی و ارتقاء آگاهی عمومی.

ایجاد خطوط تلفن بحران، ایجاد مکان‌ها و خانه‌های امن و گسترش مراکز مشاوره نقش مهمی در کاهش این آسیب‌ها دارد. هنگام مواجهه با افرادی که قربانی خشونت خانگی شده‌اند، در درجه اول باید فضایی فراهم شود تا فرد بدون نگرانی و در احساس امنیت به بیان مشکلات خود بپردازد و هیچ نگرانی نسبت به قضاوت و ارزیابی دیگران نداشته باشد.

بیشترین قربانیان خشونت خانگی، شامل زنان هستند که عموماً دغدغه‌های مختلفی برای پنهان کردن خشونت اعمال شده نسبت به خود دارند. در بسیاری از مواقع افراد برای حفظ آبرو به این خشونت‌ها تن می‌دهند و در برخی مواقع هم به دلیل نداشتن افراد حامی، تحمل بد را به بدتر ترجیح می‌دهند.

آموزش مهم‌ترین مؤلفه در بحث مهار و کاهش خشونت خانگی است. بنابراین در هنگام مواجهه با این افراد بهتر است در مرحله اول آنها را به یک روانشناس و مشاور ارجاع دهیم. آموزش مهارت‌های زندگی به این افراد کمک می‌کند تا در مورد شرایط خود تصمیم بهتری بگیرند و در صورت نیاز به دریافت خدمات حمایتی به این مراکز ارجاع داده شوند.

ارتقاء فرهنگ زناشویی از آغاز ازدواج، مشکلات بعدی را کمتر می‌‎کند.

برای مقابله با پرخاشگری یکی از اعضای خانواده، افراد قربانی باید دو دسته اقدام را انجام دهند.

بحث اول اقدام موقتی و لحظه‌ای جهت کاهش آسیب و برقراری آرامش در موقعیت است. معمولاً در این شرایط افراد بهتر است از ادامه بحث و جدل خودداری کرده و سکوت کنند و از موقعیت خارج شوند اما در قدم بعدی فرد باید به دنبال یک راه‌حل دائمی برای برطرف کردن مشکل خود باشد. مراجعه به یک روانشناس متخصص و بررسی کردن ریشه مشکلات و وضعیت سلامت روان فرد پرخاشگر کمک مهمی به درمان این افراد می‌کند.

موضوع خشونت‌های خانوادگی به منزله بخشی از مسائل در آموزش زندگی خانوادگی و روش‌های حل مسالمت‌آمیز اختلافات باید کانون توجه قرار گیرد و این کار از تعارض پیشگیری می‌کند.

آموزش مسائل خانوادگی به زن و شوهرها از مهمترین اقدامات پیشگیرانه در این زمینه است. مسائلی مانند راه‌های حل مسئله و شیوه‌های مذاکره، استفاده از روش‌های تفاهم‌آمیز، چگونگی برخورد با همسر، روش مناسب نقد با حفظ احترام متقابل و توجه به نیازهای همسران می‌تواند از موضوعات مهم برای آموزش خانواده‌ها باشد. در مجموع اگر سطح فرهنگ زناشویی از آغاز یا اوایل ازدواج ارتقاء داده شود، مشکلات بعدی کمتر خواهد بود.

تجربه خشونت در کودکی از عوامل مهم بروز خشونت خانگی در بزرگسالی است.

خانواده‌ها می‌توانند با پرورش همدلی در کودکان خود به پیشگیری از خشونت کمک کنند. تجربه خشونت در کودکی در خانواده و یادگیری آن، از عوامل مهم بروز خشونت خانگی در بزرگسالی است. پرورش همدلی می‌تواند حالتی مخالف خشونت را در کودکی و بزرگسالی پدید آورد. همدلی فرآیندی است که شخص احساس دیگران را در موقعیت‌های آنها درک می‌کند و سپس قادر می‌شود به شیوه‌ای دلسوزانه به آن پاسخ دهد.

همدلی نیازمند آن است که عواطف و احساسات را بشناسیم و بفهمیم که چگونه احساسات، برداشت فرد را از تجربه‌هایش نشان می‌دهد. سپس به گونه‌ای عمل کنیم که از مواجهه مناسب فرد با موقعیت‌های زندگی حمایت کنیم. کودکان نیازمند تجربه‌های فراوان در زمینه دوست داشته شدن و مهار هیجان‌ها و کنترل واکنش‌ها به موقعیت‌های زندگی‌اند. اگر به کودکان اهمیت داده نشود، احساسات خود را کشف نخواهند کرد و این فرصت را از دست می‌دهند که افراد دلسوز و با محبتی شوند.

خانواده‌هایی که فضای سالم و فرصت‌های مناسبی برای گفت‌وگوی آزاد دارند، زمینه را برای بیان مشکلات و برطرف کردن آنها فراهم می‌کنند.

هر کسی در زندگی خود ممکن است قربانی خشونت شود. خشونت همه افراد را نگران می‌کند. اما باید توجه کرد که همواره برای از بین بردن خشونت می‌توان اقدامی انجام داد. این مسئله بسیار مهم است که حتی اگر گفت‌وگو در مورد آنچه واقع شده دشوار است‌، اما افراد قربانی در خواست کمک کنند.

مراکز مشاوره نیروی انتظامی در سراسر کشور آمادگی لازم جهت ارائه خدمات مشاوره‌ای به افراد آسیب دیده را دارند. بنابراین بهتر است در این مواقع افراد به جای تحمل خشونت به دنبال راه حل مناسب برای رفع مشکل خود باشند.

مرتبط ها