کد خبر: 363655

امیرعلی یگانه

ایران؛ شرق و غرب

فارغ از جزییات قرارداد جامع همکاری با چین که در آینده نزدیک به بیرون درز پیدا خواهد کرد همین که برای اولین بار سمت گیری اساسی سیاست خارجی نظام ایران برای بلند مدت طرح ریزی شده است و با تغییر دولت های مختلف دیگر شاهد دگرگرونی سیاست خارجی به مثابه تغییر ریل ایستار های بین المللی دولت های چپ و راست نخواهیم بود.

«خبرنامه دانشجویان ایران» امیرعلی یگانه// در فضای بین المللی کشور های توسعه یافته همواره در پی تشکیل گروه های اقتصادی و همپیمانان جدید برای خود هستند تا زنجیره اقتصادی خود را تکمیل تر نمایند . در ایران هم سال ها بین نخبگان و تصمیم گیران بحث و جدل در باب اینکه باید به غرب متصل شویم یا شرق ، جز بحث های حساس و ریشه دار بوده است . حاکمیت ایران با تجربه تقریبا دودهه مناقشه با غرب بر سر مسائل اختلافی ، در سال 1394 به توافقی رسیدند و کشور به سمت حل وفصل مسائل با غرب کشیده شد . رویای برجام خواب و خیال بسیاری از مسئولین شده بود و همه ی آنها مسحور تیم های تجاری متعدد چند صد نفره کشور های غربی بودند و همه ی آنها با هم برای بازار تجاری 80 میلیونی ایران رقابت می کردند .دولت ایران با فروش نفت بالای دوملیون بشکه در روز غره از این پیروزی هر روز به سند برجام افتخار می کرد . آن روز کسی نپرسید که اگر برجام از بین برود چه باید کنیم .

برجام اساسا قراردادی میان مدت و بین طرف های اساسا بدبین به هم بسته شده بود ( البته تیم مذاکراتی ایران به فلسفه بدبینی به غرب کم توجه بود ) .

این رویا بیشتر از دوسال دوام نداشت و با روی کار آمدن رییس جمهور دیگری در ایالات متحده همه ی رشته های خواب رویایی مسئولین خوش خیال نقش بر آب شد و این سوال برای تصمیم گیران کشور باز هم ایجاد شد که حال باید چه کنیم؟

راه الترناتیو ایران در مواقعی که از جبهه غرب ناامید می شود نگاه به شرق است که این منطق همواره باعث کدورت کشور های چین و روسیه بوده است البته چون نگاه ایران در بلوک بندی معارض با ایالات متحده جای دارد راه نزدیکی نیز با این کشورها هموار بوده است. در سال 2016 که هنوز برجامی وجود داشت دلسوزان کشور سعی در ایجاد راه های بلندمدت همکاری با کشور چین به سبب اهمیت استراتژیک دومین قدرت اقتصادی دنیا برای ایران نمودند که مقدمات همکاری 25 ساله با این کشور به توافق رسید . جای گله و شکایت اینجاست که رویای برجام مانع تکمیل و اجرایی نمودن این همکاری ها شد و تا سال قبل که مجددا باب این همکاری باز شد و دستگاه حاکمیت در تکمیل پازل نگاه به شرق شروع به پی ریزی مجدد این همکاری نمود

سیاست خارجه نظام ایران در دو دهه گذشته معطوف بر آزمودن مسیر های مختلف سمت گیری های بین المللی بوده است . اولین مسیر سمت گیری مربوط به هم افزایی با کشور های جنبش عدم تعهد و تاکید بر رویکرد مستقل نسبت به کشور های قدرتمند بود که اوج آن برگزاری نشست جنبش عدم تعهد در تهران و صدور قعطنامه نهایی آن بر مبنی بر حمایت کشور های این جنبش با برنامه هسته ای ایران بود که بعد از مدتی اهمیت این سمت گیری در دستگاه حاکمه جمهوری اسلامی تنزل یافت و با انتخابات ریاست جمهوری 1392 و در پیش گرفتن رویکرد نزدیکی با غرب سمت گیری رسمی عدم تعهد به پایان رسید.

حال بعد از کش و قوس های فراوان و عدم دستیابی به هدف های برنامه برجامی سیاست خارجی ایران ، تغییر ملموسی دربرنامه های رسمی و بلند مدت کشور در حال وقوع است . برنامه بلند مدت همکاری جامع با چین اولین نمونه تغییرات ملموس سمت گیری اساسی سیاست خارجه ایران است که بهتر است با عنوان چرخش از نگاه عدم تعهد به اتخاذ سمت گیری ایجاد ائتلاف و تشکیل اتحاد های استراتژیک با کشور های شرق نام برد که قطعا محدود به کشور چین نمی ماند.

فارغ از جزییات قرارداد جامع همکاری با چین که در آینده نزدیک به بیرون درز پیدا خواهد کرد همین که برای اولین بار سمت گیری اساسی سیاست خارجی نظام ایران برای بلند مدت طرح ریزی شده است و با تغییر دولت های مختلف دیگر شاهد دگرگرونی سیاست خارجی به مثابه تغییر ریل ایستار های بین المللی دولت های چپ و راست نخواهیم بود .امید است سیاستگذاران نظام با جدی گرفتن این امر تلاش کنند قرارداد های مشابه و متنوع بلند مدت دیگر را طرح ریزی کنند که منافع ملی ایران را تامین نماید.

مرتبط ها