کد خبر: 400454

گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» از یک مدیر پرحاشیه؛

از انتصاب یک جاسوس تا خاطره‌سازی جعلی از امام خمینی!

جالب توجه اینجاست که کلانتری یک سال و نیم بعد از فرار کاوه مدنی جاسوس دوتابعیتی که به عنوان معاون سازمان محیط زیست منصوب شده بود، او را بزرگوار و دانشمند نامید و با رد جاسوس بودن و دوتابعیتی او، به خاطر از بین رفتن فرصت همکاری با مدنی ابراز تاسف کرد!

به گزارش خبرنگار فرهنگی و اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مسئولین هر کشور همواره باید نسبت به عملکرد و رفتارهای خود با مردم کشورشان پاسخگو باشند و در اغلب موارد یکی از موارد دلخوری مردم نسبت به مسئولان دولتی نحوه پاسخگویی آنان به مردم نسبت به امور می باشد. این روزها نیز پس از حادثه تلخ تصادفی که برای اتوبوس خبرنگاران اعزامی دریاچه ارومیه اتفاق افتاد و متاسفانه منجر به درگذشت دو خانم خبرنگار شد، نحوه پاسخگویی و نشستن غیر متعارف «عیسی کلانتری» معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست کشور در مقابل خانوده داغدار باعث انتقاد خیلی از مردم در فضای مجازی شد.

این انتقادات تا جایی پیش رفت که برخی کاربران به طور طنز تلخ در شبکه های اجتماعی بازتاب داشت و برخی از کاربران تصویر کلانتری با همان حالت نشستن را در مقابل برخی دیگر از حوادث محیط زیستی مانند آتش سوزی جنگل و از بین رفتن پرندگان و ... قرار دادند. درواقع این انتقادات از کلانتری برای این بود که حالت نشستن رئیس سازمان محیط زیست نه تنها از نظر اخلاقی درست و شایسته یک مسئول نیست بلکه نشان دهنده یک انسان متاثر از یک واقعه تلخ و تصادف نیست!

کلانتری نیز در واکنش به این انتقادات با بیانی تند عنوان کرده است: «نحوه نشستن همیشگی من همین‌طور است؛ چه عذرخواهی؟ برای چه؟ چه اتفاقی افتاده که عذرخواهی کنیم؟ شما با خبرنگاران صحبت کنید، شیطنت کردند. این‌ حرف‌های مزخرف را بعضی همکاران شما در می‌آورند. نحوه نشستن من مثلا چطور بود؟»

ایجاد دوقطبی در سازمان محیط زیست

حاشیه های کلانتری تنها به این موارد ختم نمی شود. وی در ابتدا که به این سمت منصوب شد دوقطبی آب و پلنگ را بوجود آورد و عنوان کرد که موضوع آب از پلنگ و یوز ایرانی در کشور مهمتر است. این درحالی بود که در زمان مدیریت «معصومه ابتکار» در سازمان محیط زیست به موضوع انقراض یوزپلنگ ایرانی پرداخته شد و حتی کار به طراحی لباس تیم ملی فوتبال با طرح یوزپلنگ کشیده شد. اما کلانتری به محض وارد شدن به محیط زیست اقدامات مدیریت قبلی را که در همین دولت رخ داد خارج از اولویت خواند و دوقطبی یوزپلنگ و آب بوجود آورد که به باور کارشناسان اصلا وجاهتی نداشت که مطرح شود.

انتصاب یک جاسوس

همچنین در شهریور ۹۶، «کاوه مدنی» با حکم عیسی کلانتری، معاون سازمان محیط زیست شد. نکته قابل تأمل اینجاست که باوجود اینکه رسانه های معاند که از کوچکترین التهاب و آشوب و هرج و مرج در ایران ذوق زده شده و همواره در مهیاکردن فضا برای تحریم و فشار به مردم ایران از چیزی کم نمیگذارند، از انتصاب کاوه مدنی به شدت استقبال کرده و تاکید کردند که یک «جوان نخبه» در دولت ایران مشغول به کار شد. ولی بازهم با وجود ذوق زدگی رسانه های معاند در این خصوص تاملی نشد و کاوه مدنی همچنان در یکی از بالاترین سمت های سازمان محیط زیست ماندگار شد. فردی که مشخص شد یکی از نفوذی‌هاست و وقتی پایش به یک پرونده جاسوسی باز شد از کشور فرار کرد.

جالب توجه اینجاست که کلانتری یک سال و نیم بعد از فرار کاوه مدنی جاسوس دوتابعیتی که به عنوان معاون سازمان محیط زیست منصوب شده بود، او را بزرگوار و دانشمند نامید و با رد جاسوس بودن و دوتابعیتی او، به خاطر از بین رفتن فرصت همکاری با مدنی ابراز تاسف کرد!

کاوه مدنی درواقع از همان روزهای ابتدایی حضور خود در سازمان محیط زیست برای پیوستن ایران به معاهده خسارت بار پاریس نیز تلاش بسیاری کرد. در حالی که حتی آمریکا هم زیر بار تعهدات تحمیلی این معاهده نرفت و اعلام کرد برای حفظ آمریکا و منافع مردمش از این معاهده خارج می‌شود. خروج آمریکا از معاهده پاریس در دولت اوباما پیگیری و در دولت ترامپ قطعی شد.

خاطره ای جعلی از امام (ره)

از دیگر حاشیه های کلانتری می توان به اردیبهشت سال گذشته در گفتگویی با انتساب مطلب خلاف واقع به امام خمینی(ره) مدعی شد که حضرت امام آواز خواندن زنان را حرام نمی‌دانستند! در همین رابطه، «حمید انصاری» قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در واکنش به انتساب مطلب خلاف واقع به امام خمینی(ره) از سوی عیسی کلانتری گفت: «آنچه که در این اظهارات در رابطه با گفتگوی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی (سید محمد خاتمی) با امام خمینی(ره) و ادعای «دستور حضرت امام به ایشان در استفاده از آواز تک خوانی زن در برنامه های ارشاد»، بیان گردیده است بنا به اسناد این مؤسسه و همچنین بنا به تکذیب سید محمدخاتمی در پاسخ به استفسار موضوع از ایشان، صحیح نبوده و با واقعیت امر تفاوت فراوان دارد.

بیان این خاطرات جعلی درحالی بود که رسانه ها با انتقاد از نسبت دادن این موارد غیرواقع به بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی عنوان کردند وی باید پاسخگوی عملکرد و مواردی همچون مسئله کاوه مدنی باشد. اما حالا این اظهار نظر اخیر کلانتری نشان می دهد که مدیران اصلاح طلب و دولتی اصلا بنای پاسخگویی ندارند.

اهانت به دانشجویانی که انقلاب دوم را رقم زدند

عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست با ادبیاتی تند به دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی حمله کرده است. او می‌گوید که «اصل تسخیر لانه جاسوسی را قبول ندارم.» اقدامی که مورد تأیید صریح امام (ره) قرار گرفت و از این حرکت تحت عنوان «انقلاب دوم» نام برد. کلانتری سپس نظرش را که معلوم نیست از چه جایگاهی بیان می‌شود، تشریح می‌کند: «من اصل این موضوع یعنی تسخیر سفارت را قبول ندارم. چرا که ما بالاخره در یک جامعه جهانی زندگی می‌کنیم و یک اصولی را پذیرفته‌ایم. شما خیلی راحت می‌توانستید با امریکا قطع رابطه کنید. می‌توانستید سفیر امریکا را از کشور اخراج کنید، می‌توانستید سفارت امریکا را تعطیل کنید. ولی اینکه یک مشت (!) دانشجو بخواهند از دیوار بالا بروند و... دانشجو که نماینده مردم نیستند، نماینده ملت نیستند. اگر در این سفارتخانه جاسوسی می‌کردند جاسوس‌ها را بیرون می‌کردید. ما حق نداریم به کشوری بگوییم بیایند در کشور سفارتخانه باز کنند و بعد بخواهیم بریزیم تسخیر کنیم، اشغال کنیم، گروگان بگیریم

این اهانت به دانشجویان درحالی بود  که از جمله دانشجویانی که در این تسخیر حضور داشتند و کلانتری از آن‌ها نام می‌برد، معصومه ابتکار و حبیب‌الله بیطرف هستند. و خود کلانتری کسی است که در همین دولت در سال ۹۶ موفق شد که جایگزین معصومه ابتکار در سازمان محیط زیست شود و نام بردن کلانتری از ابتکار در این گفتگو جالب توجه است. از سویی ادبیات او در این نام بردن هم از احترام همکاری خالی است: همین الان هم در دولت، خانم ابتکار و آقای بیطرف توجیهی برای این کار ندارند که چرا سفارت را گرفتند، بیخود گرفتید!

روحانی مدیر مظلومی است

عیسی کلانتری، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست نیز روحانی را یک مسئول مظلوم نامیده که جمع اشتباهاتش به پنج درصد هم نمی رسد! کلانتری همچنین مدعی شده است: اگر مدیریت آقای روحانی نبود ما نمی‌توانستیم از این دوره گذر کنیم.

وی در گفتگویی با یکی از روزنامه ها گفته بود: برخلاف آنچه رسانه‌‌ها منتشر می‌کنند، اگر مدیریت آقای روحانی نبود ما نمی‌توانستیم از این دوره گذر کنیم. به نظر من روحانی یک مدیر مظلوم در جمهوری اسلامی بوده است. اگر چه نمی‌توان انکار کرد که ممکن است تصمیم‌گیری‌‌های اشتباهی هم در دولت او وجود داشته باشد، اما جمع آن 5درصد هم نبوده است و به واقع 95درصد از این مشکلات به خوبی از طرف ایشان حل و فصل شده‌‌‌اند. ا به یک فرد بسیار عاقلی مثل آقای روحانی نیازمندیم. کسی که هم بتواند سکان هدایت اجرایی کشور را در دست داشته باشد و هم بتواند با دنیا تعامل داشته باشد.

فرزند ناخلف آمریکا

آذرماه سال گذشته هم کلانتری طی گفتگویی با جسارت به ساحت مقدس بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در کمال تعجب همگان و در جمله‌ای عجیب امام خمینی (ره) را فرزند ناخلف آمریکا دانست که آمریکا پشت شاه را خالی کرد و امام هم از این فرصت برای پیروزی انقلاب استفاده کرد!

از همه بیمه هستند تا خودت بمال

این نوع اظهار نظرات اگرچه عجیب است اما چندان در دولت و برخی از مسئولان خصوصا افراد ریشه دار اصلاح طلب غریب نیست چون در حادثه برخورد قطار تهران مشهد در ایستگاه سمنان نیز «عباس آخوندی» وزیر وقت راه و شهرسازی عنوان کرده بود که «نگران نباشید مسافران بیمه هستند» و همین جمله داغ  دل خانواده های کشته شدگان حادثه را بیشتر کرد.

یا در واکنش عجیب دیگر یکی از بیمارانی که نسبت به هزینه های درمان به «قاضی زاده هاشمی» وزیر وقت بهداشت  انتقاد داشت در پاسخ با به تمسخر گرفتن آن بیمار از واژه خود بمال استفاده کرد و بازهم مورد انتقاد بسیاری از مردم قرار گرفت. از این نحوه پاسخویی در دولت روحانی از طول ۸سال گذشته بارها تکرار شده و پاسخگویی درستی برای مردم نداشتند.

درواقع یک حالت کامل و جالب را از مدیریت و پاسخگویی از جریان اصلاح طلب مشاهده می کنیم که پس از انتخابات ریاست جمهوری در حالی که ۸ سال کشور در دستشان بوده علم انتقاد برداشته اند و به جای پاسخگویی به مردم از دولتی که هنوز مستقر نشده است مطالبه می کنند اما به ماجرای فوت خبرنگاران که خود این جریان مربوط می شود، سکوت می کنند.

کلانتری ۶۹ ساله علاوه بر دولت روحانی در سه دولت هاشمی، میرحسین موسوی و خاتمی مسئولیت داشته است و به طور کل از جمله مدیران ریشه دار اصلاحات است.  معاون رئیس جمهور در دولت‌های پیشین بیش از ۱۲ سال وزیر کشاورزی ایران بوده است. وزیر کشاورزی در سال پایانی دولتهای میر حسین موسوی، وزیر در دولت‌های اول و دوم اکبر هاشمی رفسنجانی و همچنین وزیر کشاورزی در ۳ سال اول دولت اول محمد خاتمی، ازجمله سوابق دوران مسئولیت وزارت کشاورزی وی می باشد.

به هر حال جریان اصلاحات در ۸ سال گذشته با راهبرد و مدیرانی که در سطوح بالای و میانی کشور فعالیت کردند وضعیت فعلی را بوجود آوردند که همچنان مشکلات این نوع مدیریت ادامه دارد و تا زمان استقرار دولت جدید نیز تداوم خواهد یافت اما جالب اینجاست که حتی در روزهای آخر نیز این افراد با رفتارشان بازهم ریشه و نوع تفکر خود را نشان می‌دهند.

گزارش از مسلم خلخال

مرتبط ها