کد خبر: 486665

نگاهی به عملکرد صداوسیما در پوشش خبری و روایت عملیات «طوفان الاقصی»

شاید هدف صحنه‌گردانان این برنامه که رابطه خوبی هم با چهره‌های سیاسی دعوت شده دارند، ایجاد یک «وحدت ملی پیرامون مسئله فلسطین» بوده باشد؛ اما چگونه ممکن است جریانی که از دل آن «نه غزه نه لبنان» متولد شده، بتواند افکار عمومی جامعه را با مسئله فلسطین همراه کند!

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» ۱۵ مهرماه، طوفانی در فلسطین اشغالی به حرکت درآمد و خیلی زود به تیتر یک رسانه‌های جهان تبدیل شد. رسانه‌هایی که هرکدام سعی می‌کردند با پوشش اخبار غزه، روایت خاص خود را به مخاطبشان ارائه دهند. در واقع هم‌زمان با نبرد شکوهمندانه مجاهدان حماس، یک نبرد بزرگ‌تر میان حامیان فلسطین اشغالی با حامیان رژیمِ کودک کش در فضای رسانه‌ای و افکار عمومی جهان آغاز شد؛ نبردی بر سر ایجاد روایت غالب و خدشه بر روایت طرف مقابل. در این میان اما عملکرد صداوسیمای جمهوری اسلامی، به‌عنوان رسانة مهم‌ترین کشور حامی مردم فلسطین، قابل‌تأمل است.

صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از همان لحظات ابتدایی دفاع هجومی حماس به شهرک‌های اشغالی، به پوشش زنده اخبار پرداخت. رسانه ملی با شروع درگیری‌ها، تصاویر زنده از درون غزه را به‌صورت شبانه‌روزی از طریق شبکه خبر و خبر ۲ پخش کرد تا بمباران وحشیانه رژیم کودک کش به‌صورت زنده به مخاطب ایرانی نمایش داده شود.

البته که نمی‌توان صداوسیما و شبکه الجزیره را که بر اساس سیاست‌های خود سعی در انحصار اخبار غزه داشته و بنا به آمار موجود، از ۳۲ فرستنده ماهواره‌ای در غزه، ۳۱ فرستنده را در اختیار دارد، در این پوشش زنده و نوع آن مقایسه کرد. بااین‌حال اما خبرنگاران صداوسیما به‌سرعت به دمشق و بیروت اعزام شدند تا از نزدیکی‌های مرز فلسطین اشغالی، اخباری دست‌اول ارائه داده و گزارش‌هایی متفاوت تهیه کنند؛ اقدامی که در جای خود قابل‌تحسین است.

ویژه‌برنامه تحلیلی سیما در اختیار حامیان «نه غزه نه لبنان!»
باوجود پوشش زنده اخبار و حضور خبرنگاران میدانی اما جای خالی یک ویژه‌برنامه اصلی حول محور طوفان الاقصی احساس می‌شد. بعد از یک تأخیر ده‌روزه، شبکه افق با همکاری سازمان اوج، برنامه «افق فلسطین» را راهی آنتن کرد. برنامه‌ای که به ادعای مجریان آن (المیرا شریفی مقدم و سید حسین حسینی) هدفش پاسخ به شبهات و ناگفته‌ها بود.

آنچه «به افق فلسطین» را در بدو شروع موردتوجه قرارداد، اعلام رسمی موضع ایران توسط وزیر خارجه در قبال رژیم صهیونیستی بود. امیر عبداللهیان در یک گفت‌وگوی زنده، نکات مهم و کمتر شنیده‌شده‌ای در خصوص سفرهای خود و همچنین دیدار با رهبران مقاومت بیان کرد و گفته‌های او بازتاب فراوانی در رسانه‌های داخلی و خارجی داشت.

اما هرچه این برنامه پیش رفت از هدف اصلی‌اش دور شد و رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت. در این برنامه از همان قسمت اول، تریبون‌های یک‌طرفه‌ای به یک جریان شکست‌خوردة داخلی داده شد تا چهره زشت خود را بازسازی کنند.

حضور پرتکرار افرادی از یک جناح خاص که در زمان مسئولیتشان شمشیر بر گردن جبهه مقاومت گذاشته بودند، صدای بسیاری از کارشناسان حوزه مقاومت را نیز درآورد.

آش دعوت یک‌طرفه از یک جریان سیاسی خاص آن‌قدر شور شد که حتی محمدعلی ابطحی که چند روز قبل در یک پیام تصویری، جمله «امام‌زمان (عج) با مردم غزه است» را به سخره گرفته بود و همراه با دشمن اسرائیلی درصدد تشدید دوقطبی شیعی و سنی بود نیز به این برنامه دعوت شد. جالب آنجاست که محمدعلی ابطحی از عناصر فعال فتنه ۸۸ است. همان فتنه‌ای که برای اولین‌بار شعار «نه غزه نه لبنان» در آن سر داده شد.

در دیگر اقدام بحث‌برانگیز، این ویژه‌برنامه از محمدجواد آذری جهرمی که در روزهای اخیر واکنش خاصی به اتفاقات فلسطین نداشته و صرفاً یک تماشاگر بود، برای حضور در قامت کارشناس دعوت کرد و مطابق انتظار تمام زمان برنامه توسط آذری جهرمی به بحث‌های سیاسی و متلک‌های جناحی به هدررفت. اتفاقی که صدای مجری برنامه را هم درآورد.

محمد قوچانی، سعید لیلاز، علی مطهری، مجید انصاری، علی ربیعی و عباس عراقچی از دیگر چهره‌های سیاسی بودند که در این برنامه حاضر شدند. اما سؤال اینجاست دعوت از این چهره‌های سیاسی با چه هدفی صورت‌گرفته است؟

شاید هدف صحنه‌گردانان این برنامه که رابطه خوبی هم با چهره‌های سیاسی دعوت شده دارند، ایجاد یک «وحدت ملی پیرامون مسئله فلسطین» بوده باشد؛ اما چگونه ممکن است جریانی که از دل آن «نه غزه نه لبنان» متولد شده و همیشه به دنبال سنگ‌اندازی بر مسیر جبهه مقاومت بوده، بتواند افکار عمومی جامعه را با مسئله فلسطین همراه کند!

مسئله فلسطین نقطه کانونی توجهات مردم جهان است و هر رسانه‌ای سعی می‌کند در این فرصت طلایی به برساخت روایت خود از این مسئله علاوه بر پوشش خبری صرف بپردازد؛ اما صداوسیما تا به امروز در مواجهه با این مسئله ارزش‌افزوده‌ای ویژة روایی در فضای افکار عمومی جامعه ایرانی پدید نیاورده است.