کد خبر: 492529

دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر مطرح کرد؛

اگر دشمن جنگی راه انداخت،‌ باید شکست بخورد تا سمت ما نیاید

شفیعی اقدم افزود: تهدیدات مقامات ایرانی در چهارمین سال پس از شهادت حاج قاسم به سر می‌برد و آنچه عینیت یافته عدم تغییر ملموس در نقاط و لحظات حساس و بحرانی است و دشمن صهیونیستی با خیال راحت بدون هراسی از وقوع جنگ منطقه‌ای، فرماندهان بزرگ مقاومت را، یکی پس از دیگری ترور می‌کند.

علی شفیعی اقدم، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در گفتگو با خبرنگار تشکل های دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران» با اشاره به سالگرد شهادت سردار سلیمانی گفت: چهار سال است که روز شهادت حاج قاسم سلیمانی برای همه‌ ما، یکی از تلخ‌ترین روزهای سال است. روزی که با بهت و حیرت خبر ترور و شهادت بزرگترین سردارمان را شنیدیم، احساس کردیم دیگر هیچ پشت و پناهی نداریم. سرداری که آمریکا را از عراق اخراج کرده بود، ریشه داعش را در سوریه خشکانده بود تا آرزوی‌مان آزادی قدس را رقم بزند، بدست سفاک‌ترین فرد روزگار به شهادت رسید و هیچکس و هیچ مکانیسمی نتوانست جلوی این اتفاق را بگیرد.

شفیعی اقدم افزود: تهدیدات مقامات ایرانی در چهارمین سال پس از شهادت حاج قاسم به سر می‌برد و آنچه عینیت یافته عدم تغییر ملموس در نقاط و لحظات حساس و بحرانی است و دشمن صهیونیستی با خیال راحت بدون هراسی از وقوع جنگ منطقه‌ای، فرماندهان بزرگ مقاومت را، یکی پس از دیگری ترور می‌کند.

وی گفت: دلیل اصلی این اتفاقات را باید در ضعف سیستم بازدارندگی ایران جست و جو کرد نه چیز دیگری. بنظرم در ابتدا باید سیستم فعلی بازدارندگی ایران را بشناسیم.

دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر با اشاره به سیاست های بازدارندگی آن را بر دوپایه ۱-عدم جنگ در داخل مرزهای خود ۲-توسعه موشکی استوار دانست و گفت: سیاست عدم جنگ در داخل مرزهای خود، بگفته سردار حاجی‌زاده حاصل تجربه ما در جنگ هشت ساله است و باعث شد ما متوجه بشیم اگر هر جنگی داخل مرزهای ما اتفاق بیافتد چندین سال عقب ماندگی خواهیم داشت، پس نباید وارد هیچ درگیری مستقیمی بشویم. از این جهت بود که پس از قتل دیپلمات‌های ایرانی در کنسولگری ایران در مزار شریف و حمله آمریکا به عراق که اصلاح‌طلبان‌‌ اصرار داشتن ایران را وارد نبرد با طالبان و آمریکا کنند، رهبر انقلاب با دستور قاطع از اتفاق افتادن این فاجع‌ها جلوگیری کردند.

علی شفیعی اقدم گفت: سیاست عدم جنگ در داخل مرزهای خود، روی دیگری دارد که ضامن سیاست اصلی می‌باشد. درست است که نباید هیچوقت وارد نبرد مستقیم در داخل مرز‌های خود با دشمن شویم اما اگر دشمن در فرای مرزهای ما جنگی به راه انداخت،‌ باید شکست بخورد تا در قدم بعدی به سمت ما نیاید. از این جهت باید اسرائیل در لبنان، آمریکا در افغانستان و عراق، داعش در سوریه، عربستان در یمن و امروز آمریکا و اسرائیل در اوکراین و غزه شکست بخورند تا امنیت ما تامین شود.

وی ادامه داد: سیاست توسعه موشکی هم برای زمانی است که دیگر کار از کار گذشته است و ما نتوانستیم دشمن را در خارج از مرزهایمان زمین گیر کنیم و احتمال کشیده شدن جنگ به داخل ایران بالا است. آن زمان به دشمن می‌گوییم درست است که احتمالا جنگ را شروع خواهی کرد و موجب عقب افتادگی ما می‌شوی اما موشک‌های ما هم توانایی خسارت متقابل را دارد پس عقب بکش.

دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) گفت: این کلیت سیاست بازدارندگی ایران بود که تا امروز به خوبی توانسته است خطر جنگ را از ایران دور نگه دارد اما این بازدارندگی ناقص است و این سیاست یک مشکل بزرگ دارد که اطمینان کردن و ادامه دادن آن بدون هیچ تغییری نامناسب است‌. آن مشکل این است که این سیاست پسینی است. یعنی ما در شرایط بحرانی و خاص نمی‌توانیم دشمن را وادار کنیم از سیاست خود دست بردارد و زمانی که فعل آن اتفاق می‌افتد، سپس ما با آن مقابله می‌کنیم. ابتدا آمریکا به عراق حمله می‌کند سپس ما با تکنیک‌های جنگ نامنظم و ترکیبی آن را شکست می‌دهیم، نمی‌توانیم جلوی حمله زمینی اسرائیل را به غزه بگیریم اما اگر حمله کند آن را تبدیل به باتلاق رژیم صهیونیستی می‌کنیم. بله آمریکا شکست خورد و احتمالا اسرائیل هم شکست بخورد اما این سیاست کامل و قابل اطمینانی نیست، اگر غزه شکست خورد چی؟ اگر دفعه بعدی نتوانستیم چی؟ همه این‌ها نشان می‌دهد که ایران باید هرچه زودتر تغییری در سیاست خود بدهد تا در مواقع بحرانی بتواند از شروع بحران جلوگیری کند بجای اینکه بحران را با پیروزی که همراه ضرباتی است بگذراند.

وی افزود: در ماجرای ترور سردار سلیمانی، سیدرضی و صالح العاروری، این نقص سیستم بازدارندگی ما بشدت مشهود است و اگر ایران بخواهد پاسخ سهمگینی به ترورهای بزرگ بدهد، این پاسخ می‌تواند به جنگ تمام عیار میان ایران و آمریکا تبدیل شود چیزی که ایران به مراتب بیشتر از آمریکا از آن هراس دارد. زیرا که در جنگ با فرض عقب راندن آمریکا، چیزی از ایران و اصلا خاورمیانه باقی نخواهد ماند. کشور و منطقه تبدیل به ویرانه‌ای تمام عیار می‌شوند و در ازای‌ش تنها آمریکا با دریافت ضربه‌ای سنگین از ابر قدرتی می‌افتد؛ زیرساخت‌ها، مردم و بخش مهمی از متحدین و شریان‌های اقتصادی‌اش از حملات نظامی در امان خواهد ماند. در مقابل ایران و محور مقاومت تمام زیرساخت‌ها، بخش مهمی از جمعیت و اقتصادشان را از دست خواهند داد به طوریکه بقایشان در خطر خواهد بود. غیر از این، چه تضمینی وجود دارد روسیه و چین به خاورمیانه‌ی نابود شده با وجود آمریکای عمیقا ضربه دیده مسلط نشوند؟ با کدام قدرت قرار است جلویشان گرفته شود؟ آیا سرنوشت محور مقاومت بدون وجود پایگاهی آباد و قدرتمندی مانند ایران، جز نابودی خواهد بود؟

شفیعی اقدم در ادامه گفت: حال ما در این وضعیت باید چیکار بکنیم؟ دست روی دست بگذاریم تا یکی یکی از بزرگانمان ترور شود؟ خیر. سیستم بازدارندگی ما باید به گونه‌ای شود که همانطور که آمریکا و اسرائیل زمانی که تصمیم به ترور سردار سلیمانی، سیدرضی و صالح العاروری می‌گیرند ترسی از وقوع جنگ ندارند ما هم وقتی می‌خواهیم طرح انتقام بریزیم، ترسی از وقوع جنگ نداشته باشیم که اگر اینطور بود هیچ وقت این شهدای گرانقدر شهید نمی‌شدند.

علی شفیعی اقدم، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در پایان گفت: اگر قرار باشد ما هم ترسی از وقوع جنگ نداشته باشیم؛ باید تهدید عملی داشته باشیم که دشمن را از اندیشه حمله یا شروع به جنگ باز دارد. این تهدید باید پیامی صریح داشته باشد و آن پیام باید تهدید به رنج و آسیب متقابل باشد در نتیجه این پیام باید طوری باشد که اگر دشمن، جنگ را آغاز کند، بداند بهای بسیار سنگینی‌تری را خواهد پرداخت. از آن‌‌جایی که در دنیای امروز سلاح‌های هسته‌ای بالاترین میزان درد و رنج را ایجاد می‌کنند، تنها راهی که باعث می‌شود از وقوع جنگ جلوگیری کرد و دیگر از پاسخ سهمگین نهراسید و عملا قبل از اینکه دشمنان ما تصمیمی برای اقدامی علیه ما، به مانند جنگ یا ترور بزرگترین سردارمان بگیرند، رسیدن به بازدارندگی کامل یا همان بازدارندگی هسته‌‌ای است.

مرتبط ها