تلاش برای حضور آیت الله مصباح یزدی در نشست وحدت اصولگرایان که 19 همین ماه برگزار می شود، بهانه گفت وگو با او بود. تقوی تاکید دارد که آیت الله مصباح یک شخصیت مورد احترام در تمام بدنه اصولگرایی است. شاید تصمیم تقوی موجب شود جبهه پایداری که حالا تبدیل به حزب شده است، همگرایی بیشتری با اصولگرایان داشته باشد و درنهایت از ارودگاه اصولگرایان دو دود سفید بلند شود.
تقوی امیدوار است نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این طیف را بیدار کرده باشد. با او درباره شرایط این روزهای اصولگرایان، پایان دوران ریش سفیدی و مدلی که فکر می کند اصولگرایان برای وحدت باید به آن برسد، گفت وگو کردیم.
تقوی دارای تحصیلات حوزوی و همچنین دارای مدرک کارشناسی الهیات از دانشگاه تهران است و پیش از این عهده دار مسئولیت های سیاسی نظیر رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور، نماینده مردم دامغان و تهران در دو دوره مجلس شورای اسلامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه از سال 1379 با حکم رهبر معظم انقلاب بوده است. مشروح این گفت به شرح زیر است:
***
حاج آقای تقوی با توجه به حضور آیت الله مصباح یزدی در نشست اصولگرایان، آیا همه گروه های اصولگرا قرار است در این نشست حضور داشته باشند؟
کسی از گروه های اصولگرا این دعوت را رد نکرده است.
با توجه به اینکه آیت الله مصباح یزدی به عنوان رهبر معنوی حزب پایداری شناخته می شود، دلیل مشخص دعوت از ایشان برای این همایش چه بود؟
چه کسی گفته است ایشان منتسب به یک گروه است؟
به هر حال آیت الله مصباح جزو شورای فقاهتی این گروه سیاسی است و در افکار عمومی هم جبهه پایداری را با آیت الله مصباح می شناسند.
ما اگر برای وحدت اصولگرایان از ایشان دعوت کنیم،عیبی دارد؟ هدف اساسی ما همگرایی اصولگرایان است. آیت الله مصباح شخصیتی فراتر از این دارد که در داخل یک جناح یا گروه اصولگرا تعریف شود. ایشان مربوط به کل اصولگراها است
با توجه به فعالیت های شما در چند ماه گذشته برای همراه کردن اصولگرایان، فکر می کنید چند درصد باید به همگرایی این طیف در انتخابات مجلس امیدوار بود؟
واقعا ما الان بحث انتخابات را نداریم و بیشتر دنبال همگرایی اصولگرایان هستیم. تا انتخابات هنوز فاصله داریم، اما در مورد همگرایی اصولگرایان تا حدود زیادی موفق بودیم و مورد استقبال واقع شده است. البته در این میان برخی گروه ها، اما و اگر هایی داشتند، ولی در استانها با استقبال مواجه شد. حتی گروه هایی که در نشست های وحدت اصولگرایان شرکت نکردند، وفاق را تائید می کنند و همگرایی را نیاز جدی اصولگرایی می دانند. کسی تا حالا این کار را رد نکرده است.
برخی ممکن است تردید داشته باشند که این کار به آن نتیجه مورد نظر می رسد، یا خیر که من معتقدم هر قدر به آن نتیجه نزدیک شویم، این خودش پر برکت است.
جامعه روحانیت مبارز کمیته ای سیاسی برای انتخابات سال آینده تشکیل داده است و جنابعالی هم یکی از اعضای آن هستید...
این کمیته هم برای وحدت اصولگرایان است. همگرایی اصولگرایان مهمترین بحث ما است و کسی دنبال بستن لیست و امور انتخابات و ... نیست.
اصولگرایان از انتخابات مجلس دوره هفتم هر دوره ای به مدلی برای تعیین نامزدهای خود رسیدند. 5+6، 7+8 از جمله روش هایی بوده است که اصولگریان در نهایت تصمیم گرفتند که برای تعیین لیست های نهایی خود انتخاب کنند. فکر می کنید این اضلاع باید بیشتر شود یا خیر. چون این نگاه امروز در میان طیفی از اصولگرایان مطرح است که علاوه بر جامعتین که به شکل سنتی هدایت گری را در اصولگرایان بر عهده داشته اند، طیف های دیگر هم در حوزه و دانشگاه هستند که وابستگی به این گروه ها ندارد، اما دارای نقطه نظرهای جدیدی هستند و باید نگاه انها هم مورد توجه قرار بگیرد. شما شخصا چقدر با این ایده همراه هستید؟
در شرایط فعلی خیلی نمی شود به مدل ها فکر کرد، اصولگرایان باید همگرایی را در درون خود تقویت کنند. اگر در این مساله به نقطه خوبی برسیم، می شود در بقیه حوزه ها هم موفق بود.
امروز مشکل اصولگرایان بیشتر در همگرایی است. اگر همگرایی تحقق پیدا کند، بقیه امور راحت است. نباید خیلی در بند مدل ها بود.
در مورد اینکه آیا دیگران هم باید وارد عرصه شود، این سخن خوبی است، اما جامعه مدرسین و جامعه روحانیت همه می شناسند و نهادهای ریشه داری هستند که با انقلاب بوده و چهره ها وشخصیت های حاضر در آن بسیار باسابقه هستند و این گونه نیست که یک جریان دیگری بخواهد در کنار این دو نهاد قرار بگیرد.
تا امروز هم این دو نهاد در اصولگرایان محور بودند . جناح های اصولگرا هم اکثرا این جریان را قبول داشتند. بنابراین ما در حوزه اصولگرایی از همه استقبال می کنیم.
به تعبیری شما جامعتین را محور وحدت می دانید و بقیه دسته بندی ها را ذیل آنها تعریف می کنید؟
نه! ما این تعابیر که دیگران زیر مجموعه جامعتین هستند را درست نمی دانیم. حرف بنده این است که جامعتین می خواهند هماهنگ کننده باشند. می خواهند اصولگراها را به یک وفاق برسانند و اینکه فلان گروه بالا دست است و فلان دسته زیر مجموعه و... اصطلاحاتی درست نیست.
شما این ادبیات را درست نمی دانید؟
قطعا؛ در گذشته هم این طور بوده است. وقتی اصولگرایان اختلافی پیدا می کنند در کجا باید آن را برطرف کنند؟ جامعتین کمیته ای را تشکیل می داد و مسائل را بررسی می کرد.این کمیته به عنوان مرجع همه نیروهای اصولگرا همیشه حضور داشته است و در گذشته هم مگر جامعه مدرسین در انتخابات مجلس لیست داشته است. مگر جامعه روحانیت در کشور لیست داشته است. بنابراین نقش جامعتین همان نقش گره زدن و رفع اختلاف و وفاق ایجاد کردن است تا اینکه خودش بخواهد رقیب گروه های اصولگرا شود.
این رفتار نه شان جامعه مدرسین است و نه جامعه روحانیت. جامعتین هیچ گاه در ردیف جریان های اصولگرا نبوده است که برخی خیال کنند اینها رقیب اصولگرایی هستند. نه! این طور نیست. جامعتین همیشه اصولگرایان را از نگاه وسیع تر و جامع تری می بیند و برای همگرایی و تفاهم عمومی تلاش می کرده است. الان هم نقش اش همین است.
بنابراین با این تعریف، شما این اصطلاح که «دوران ریش سفیدی در اصولگرایی تمام شده» را قبول ندارید
این ریش سفیدی را همه دارند. اصلاح طلبان وقتی اختلاف دارند چه می کنند؟ نمی روند پیش شخصیت های مورد قبولشان تا آنها اختلاف ها را حل کنند؟ مگر در همین انتخابات ریاست جمهوری سال 92 این اتفاق نیفتاد؟ مگر آقایان واسطه نشدند که برخی از عرصه کنار بروند؟
اینکه دوران ریش سفیدی تمام شده، اصطلاحات غلطی است که رایج شده است. وقتی یک اختلافی وجود داشته باشد یک مجمعی باید پادرمیانی کند و این اختلاف نظر را حل کند. این ربطی به ریش سفیدی و ریش سیاهی ندارد.
در گذشته این طور بوده است که گروه های اصولگرا بهترین مجمع برای حل اختلاف های خود را جامعتین می دانستند. خود کسانی که از پایان دوران ریش سفیدی حرف می زنند اگر اختلافی بین شان به وجود بیاید چه می کنند؟ می روند پیش رهبر گروه و آن را حل می کنند. قرار نیست که با زندان و شلاق، اختلاف سیاسی را حل کرد. این اختلاف باید به صورت پدرانه و دوستانه در درون حل شود.
کدام جریان را داریم که اگر اختلافی داشت سراغ چهره های شاخص آن جریان نروند تا مشکل را حل کند؟ بنابراین می خواهم عرض کنم این حرفها مبنای دقیقی ندارد.
شما چند ماه قبل در کرمان در سخنرانی گفته بودید که آیت الله مهدوی کنی از برخی از اصولگرایان گلایه مند بودند. الان که اصولگرایان انتخابات را واگذار کردند فکر می کنید این عقلانیت در اصولگرایان شکل گرفته است که همه آنها به ضرورت وحدت رسیده باشند؟
امیدوارم هوشیار شده باشند و نتیجه انتخابات به آنها هشدار داده باشد.
نشانه هایش را هم می بینید؟
گرایشی که به اصولگرایی و وحدت به وجود آمده، امیدوار کننده است. آن اختلاف ها هم در مواقعی خاص رخ می دهد؛ هنوز به آنجا نرسیدیم. ما باید روی خودمان کار کنیم به لحاظ فکری و اخلاقی که بگوییم «همه با هم نه همه با من!» اگر به اینجا رسیدیم، آن وقت به نتیجه می رسیم. این مسائل در شرایط خاص نفسانیات، خود شیفتگی ها، منیت ها جلوه می کند و نمی گذارد وحدت محقق شود. باید به این سمت برویم که به لحاظ فکری به اینجا برسیم که مسائل کل را بر مسائل فرد و جمع را بر فرد مقدم بداریم.
