تاریخ انتشار: دوشنبه 1393/11/27 - 08:19
کد خبر: 158139

دانشجوی فوق لیسانس دنبال جای خواب+ عکس

خبرنامه دانشجویان ایران: دانشجوی فوق‌لیسانس، بسیار فعال، مجرد، دارای پنج سال سابقه کار سرایداری، آشنایی کامل با نظافت، نگهبانی، باغبانی، تاسیسات موتورخانه، تصفیه‌خانه، استخر، چشم پاک، دست پاک، مردم‌دار و ... . از خواندن این جملات متصل به هم و نوشته شده بر کاغذ آگهی نفس خواننده بند می‌آید، اما یک نفر دل بسته به این کلمات.

موبایل ایرانسلی اش را می گیرم و سلام و علیکمان می پیچد لابه لای صدای زوزه خودروها در یکی ازخیابان های پرهیاهوی تهران.

گوشم بسختی صدای دانشجوی فوق لیسانس جامعه شناسی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران را می شنود.

فکر می کند آگهی اش را دیده ام و دنبال سرایدار می گردم که می گویم خبرنگارم و آب سردی می شوم به رویش، یاد جمله آخر آگهی اش می افتم «تمنا می کنم با این شماره تماس بگیرید و بنده را خوشحال کنید.»

می پرسم چرا سرایداری، می گوید جای خواب می خواهم، می پرسم نوشته ای دانشجوی فوق لیسانسی تا دل مردم را نرم کنی، می گوید نیاز به پول دارم نه ترحم.

می گوید اهل مفت خوری نیست، بچه کارگری است که عادت کرده دست روی زانوهایش بگذارد و بلند شود. یاد دانشجوهایی که تا به حال دیده ام می افتم و حرف هایشان که ای بابا دولت برای ما تحصیلکرده ها کاری نمی کند.

از حال و هوای این روزهایش می پرسم که می رسم به جوانی سرکارگر یک ساختمان ِ در حال ساخت و البته رو به اتمام.

شب ها همان جا می خوابد، یک میلیون تومان هم دستمزد می گیرد، ولی ساختمان که تمام شود بی سرپناهی او نیز آغاز می شود، آگهی درخواست سرایداری اش هم از ترس همین بی سرپناهی است.

می گوید به ماهی 700، 800 هزار تومان راضی است که هم شهریه یک میلیون و 800 هزار تومانی دانشگاهش درمی آید و هم بقیه مخارجش.

آدم قانعی باید باشد، از آنها که گِرد می خوابند و کم می خورند تا محتاج کسی نباشند.

مکالمه ام را تمام می کنم البته با لحنی تقریبا ملتمسانه برای کشاندن او به دفتر روزنامه و چاپ حرف هایش ولی او نپذیرفت، به رسانه ای شدن پشت کرد و سوژه ای شد همچو مرغی پریده از قفس.

اما او با این که رفت، یک نقش ماندگار از خود به جا گذاشت و شد یک خاطره از یک جوان که جامعه شناسی، علم شناخت دردهای جامعه را می خواند و خود گرفتار معضلی اجتماعی است؛ بیکاری.

یاد هزاران جوان بیکار این سرزمین می افتم که خزیده اند کنج خانه یا شده اند ماشین های نق زنی به روزگار و پدر و مادر که چرا دست به دهانند و فقیر.

دوست دارم این جوان برای همه الگو باشد، نه برای توجیه معضل بیکاری نسل جوان و ماستمالی مشکلات، که برای یادآوری این که بر بیکاری هم می شود غلبه کرد، هر کس به نوعی و با روشی.

جام جم

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
وعده صادق ابرقدرت
بعضی القاب، صفات انحصاری صهیونیست‌هاست
لیبرمن: در مسیر پیروزی نیستیم
واکنش امیرعبداللهیان به پاسخ ایران به حمله اسرائیل در اصفهان
دیده شدن یک قلاده پلنگ ایرانی در رودبار +فیلم
واکنش اتحادیه اروپا به حادثه اصفهان
اتحادیه اروپا دو نهاد و چهار صهیونیست را تحریم کرد
تماس مهم و فوری وزیر خارجه اردن با همتای ایرانی در نیویورک
انگیزه مهاجم کنسولگری ایران در پاریس چه بود؟
بیش از ۵۰درصد بارش سال آبی این استان در ۳ روز اتفاق افتاد
آخرین خبرها از سیل جنوب
این مار باستانی اندازه اتوبوس بوده است !
واکنش اردوغان به حادثه اصفهان
واکنش ایران به وتوی قطعنامه عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل متحد
موشک های اسرائیلی قبل از رسیدن به ایران توسط پدافند هوایی ایران در این نقطه از عراق منهدم شدند
علم الهدی: آیا بی حجابی به عنوان یک فسق آشکار از یک تخلف راهنمایی و رانندگی نازل تر است؟
ورود سامانه بارشی جدید و فراگیر به کشور
آخرین وضعیت تردد در جاده های کشور
بسته‌های غذایی برای مادران دارای فرزند شیرخوار؛ اعتبار تامین شد
رسانه های ضد ایرانی از رسانه های اسرائیلی جلو زدند!
هشدار به شکارچیان؛ از این منطقه خارج شوید
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top