جریان لیبرال(تجدیدنظرطلبان) و جریان تحجر(تشیع انگلیسی) دو روی یک سکه هستند. این دو جریان به ظاهر متضاد یکدیگر مینمایانند اما نگاهی به ریشه این دو نشان میدهد که هر دو از یک آبشخور مشترک تغذیه میشوند. جریان تحجر از جدایی دین از سیاست سخن میگوید. معتقد است که شان اسلام بالاتر از آن است که بخواهد در عرصههای سیاسی و اجتماعی نقشآفرینی کند. از نظر آنها اسلام فقط مباحث شخصی و فردی است. امر به معروف و نهی از منکر در تفکر این جریان جایی ندارد.
خبرنامه دانشجویان ایران: جریان لیبرال(تجدیدنظرطلبان) و جریان تحجر(تشیع انگلیسی) دو روی یک سکه هستند. این دو جریان به ظاهر متضاد یکدیگر مینمایانند اما نگاهی به ریشه این دو نشان میدهد که هر دو از یک آبشخور مشترک تغذیه میشوند. جریان تحجر از جدایی دین از سیاست سخن میگوید. معتقد است که شان اسلام بالاتر از آن است که بخواهد در عرصههای سیاسی و اجتماعی نقشآفرینی کند. از نظر آنها اسلام فقط مباحث شخصی و فردی است. امر به معروف و نهی از منکر در تفکر این جریان جایی ندارد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، علی اکبر عباسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
جریان لیبرال(تجدیدنظرطلبان) و جریان تحجر(تشیع انگلیسی) دو روی یک سکه هستند. این دو جریان به ظاهر متضاد یکدیگر مینمایانند اما نگاهی به ریشه این دو نشان میدهد که هر دو از یک آبشخور مشترک تغذیه میشوند. جریان تحجر از جدایی دین از سیاست سخن میگوید. معتقد است که شان اسلام بالاتر از آن است که بخواهد در عرصههای سیاسی و اجتماعی نقشآفرینی کند. از نظر آنها اسلام فقط مباحث شخصی و فردی است. امر به معروف و نهی از منکر در تفکر این جریان جایی ندارد.
در واقع کنه حرف این جریان همان جدایی دین از سیاست و بیتفاوتی دین نسبت به مباحث اجتماعی و دنیوی است. اصلیترین دغدغهشان دامن زدن به اختلافها و تفاوتهای شیعه و سنی است. دشمن اصلی آنها نه استکبار و آمریکا و اسرائیل، که برادران مسلمانشان است. این جریان هیچ گاه آمریکا و اسرائیل را به عنوان دشمن نمیبینند کاری هم با آنها ندارند، حتی مورد حمایت آنها هم قرار میگیرند. دشمن اصلی از منظر این جریان برادران مسلمانی هستند که دارای مذهبی متفاوت با آنها باشند. اگر همهی مواضع و رویکردها و سخنان و رسانههای این جریان را جست وجو کنید هیچ مخالفتی از اینها نسبت به آمریکا و استکبار مشاهده نمیشود.
جریان لیبرال اما ادعا میکند که حامی اسلام سیاسی است. در حالی که بیشتر اهل سیاسیکاری است تا اسلام سیاسی. جربان لیبرال نسبت به مسائل سیاسی بیتفاوت نیست، بلکه اتفاقا خیلی هم در عرصههای سیاسی ماهر و متبحر است. اما این جریان هم اعتقادی به درهم تنیدگی اسلام و سیاست ندارد. این جریان هم قائل به جدایی دین از سیاست است. ممکن است در همهی لایههایش خیلی هم علنی این سخن خود را به زبان نیاورد. هرچند بعضا از آشکارا سخن گفتن از این اعتقاد خود هم ابایی ندارد. این جریان اعتقادی به ایستادگی در مقابل استکبار و آمریکا ندارد.
ویژگی مشترک هر دو جریان این است که عملا هر دو قائل به سکولاریسم هستند. منتها یکی معتقد است اصلا نباید به مباحث سیاسی کاری داشت و اسلام را چه به سیاست! اما دیگری اتفاقا خیلی هم اهل سیاسیکاری است ولی میگوید سیاست را چه به اسلام! هر دو جریان مسائل فرعی را اصلی و مسائل اصلی را فرعی جلوه میدهند. هر دو تلاش میکنند دشمن اصلی اسلام را با دشمن فرعی جابجا کنند. هر دو جریان نسبت به آمریکا و استکبار خوشبین هستند.
راحتطلبی و تنزهطلبی خصیصهی مشترک هر دو تفکر است. یکی با زدودن صبغههای اجتماعی و سیاسی اسلام و تمسک صرفا به مباحث فردی اسلام و بیتفاوتی نسبت به بسیاری از اتفاقات پیرامون و سرخم کردن در قبال انواع جنایتهای سلطهگران در دنیا، خود را از هر گونه زحمتی راحت کرده است. دیگری نیز با تمسک به مباحث سیاسی با رویکرد پراگماتیستی و نادیده گرفتن دیدگاههای اسلام در این قبال، خویشتن را از هر گونه استقامت در راه حق و مقابله با زورگوییهای زیادهخواهان مبرا داشته است. این جریان چارچوبهایی را که اسلام به واسطهی آنها پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی به هر قیمتی را قدغن کرده، کنار زده است تا به راحتی به سیاسیکاریهای خود بپردازد. در دیدگاه این جریان هدف وسیله را توجیه میکند.
این دو جریان به ظاهر با هم متفاوت و حتی متضاد مینمایانند اما در عمل دو روی یک سکه هستند. لیبرالها در حالی که خود را انقلابی معرفی میکنند و ادعای ضدیت با گروههای انحرافیای دارند که قائل به اسلام سیاسی نیستند، اما در عمل هیچگونه مخالفتی نسبت به این گروهها و در واقع مشخصا نسبت به گروه و تفکری که در کشور این جریان را نمانیدگی میکند ندارند. در رسانههای پرتعداد جریان لیبرال هر چقدر هم کنکاش کنید کمترین انتقاد و مخالفتی نسبت به این گروه دیده نمیشود. جریان تحجر هم در حالی که دم از جدایی دین از سیاست میزند اما هدف خودش را هیچگاه لیبرالها قرار نداده است، حتی شده است که در برهههایی مانند فتنه سال 88 حمایتهایی هم از این جریان بکند. تلاش برای تضعیف و مقابله با جمهوریاسلامی، نقطهی مشترک هر دو جریان است و هر دو از حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم غرب بهرهمند هستند.