از سال 2005 نیز جمهوری اسلامی ایران، هند، پاکستان و مغولستان به عنوان عضو ناظر به این سازمان اضافه شدند و از همان زمان تلاش خود را برای عضویت دائم آغاز کردند. سرانجام چندی پیش دو کشور هند و پاکستان علی رغم اختلافات شدیدی که با یکدیگر داشتند و این امر میتوانست وحدت سازمان را با مشکل مواجه کند موفق به عضویت دائم در این سازمان شدند اما عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران به دلایل مختلفی مسکوت باقی ماند.
به طور کلی عدم پذیرش عضویت دائم ایران در این سازمان به دو دسته عوامل بیرونی و درونی مربوط میشود. در زمینهی عوامل درونی رویکرد حاکم بر دستگاه سیاست خارجی کشور مبنی بر عدم اولویت دهی به منطقهی آسیای مرکزی قابل ذکر است.
این امر که به ویژه در چند سال اخیر به دلیل اولویت دهی دستگاه دیپلماسی کشور به همکاری با کشورهای توسعه یافتهی غربی و غفلت از همسایگانی که عمدتا به حوزه ی فرهنگی و تمدنی ایران مربوط میشوند تشدید شده است موجبات کمرنگ شدن حضور ایران در این منطقه و استفادهی رقبای منطقهای و فرامنطقهای از این غفلت را فراهم کرده است.
در مورد عوامل بیرونی که تا کنون بر سر راه عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای ایجاد مانع کرده است دو عامل نقش عمده تری داشته اند.
1- دلیل اولی که در سالهای گذشته برای عدم پذیرش ایران به عنوان عضو دائم در این سازمان توسط اعضای سازمان به آن استناد میشد این مساله بود که از آن جا که جمهوری اسلامی ایران تحت تحریمهای بین المللی شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دارد عضویت دائم آن برخلاف مقررات سازمان است.
در حالی که به نظر میرسید این امر پس از توافق هستهای و تعلیق تحریمهای شورای امنیت دیگر موضوعیت ندارد اما همچنان عضویت دائم ایران مورد پذیرش واقع نشد تا مشخص شود دلایل دیگری نیز برای این عدم عضویت وجود دارد.
اما مانع بعدی که به عنوان دومین عامل بیرونی عدم عضویت دائم ایران میتوان از آن یاد کرد رویکر دولت تاجیکستان به عنوان یکی از اعضای دائم سازمان نسبت به عضویت جمهوری اسلامی ایران است. هرچند که تاجیکستان در کنار قدرتهایی مانند روسیه،چین و هند عملا نقش حاشیهای در سازمان ایفا میکند اما باید توجه داشت که رویهی سازمان همکاری شانگهای برای پذیرش عضو جدید دائم مبتنی بر موافقت تمامی اعضا و اجماع کامل است.
دولت تاجیکستان مخالفتهای خود را واکنش به سیاستهای حمایتی ایران از گروههای اسلام گرای این کشور به ویژه حزب نهضت اسلامی میداند. در این زمینه دولت تاجیکستان به ویژه به اجلاس پیشین بیداری اسلامی در تهران و حضور محی الدین کبیری رهبر نهضت اسلامی در ایران معترض است این در حالی است که محی الدین کبیری به عنوان یکی از چهره های اندیشمند جهان اسلام(ونه رهبر مخالفان تاجیک) معاونت این اجلاس را بر عهده داشت و اتفاقا مفتی حکومتی تاجیکستان نیز در آن اجلاس حاضر شده بود!
باید توجه داشت که سازمان همکاری شانگهای با توجه به رویکرد ضد هژمونیک خود و با حضور قدرت هایی که از فناوری نظامی و هسته ای بالایی برخوردار هستند مانند چین، روسیه، هند و پاکستان میتواند نقش مفید و موثری را در سیاستهای امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران ایفا کند.
به طور کلی به نظر میرسد عامل عمده در عدم عضویت دائم ایران در این سازمان در مقطع فعلی نه دولت تاجیکستان که فضای انفعال گونهی دستگاه سیاست خارجی کشور نسبت به منطقه و این سازمان است؛ چرا که به طور قطع در صورت وجود ارادهی سیاسی جمهوری اسلامی ایران از ابزارهای کافی برای فشار به دولت تاجیکستان در این زمینه برخوردار است.
* گزارش از محمدکاظم عبدالحمیدی