اما حاشیه سازان این اتفاق روی چه چیزی حساب کرده اند؟ احتمالا اطراف خود افرادی را دیدهاید که همزمان دو پدیده متناقض را قبول میکنند، مثلا افرادی هستند که با علم به اینکه آمریکا و پهلوی علیه مصدق کودتا کردند و دولتش را به زیرکشیدند هم مصدق را قبول دارند و هم آمریکا.
خبرنامه دانشجویان ایران: محمد زعیم زاده// سخنرانی روز دوشنبه رهبر انقلاب یکی از در «مرز واقعیت ترین» سخنرانیهای مسئولان جمهوری اسلامی در چند سال اخیر بود، صحبتهایی که در آن هم به وضوح و با دقت و بدون سانسور از آلام مردم گفته شد و هم راهحلهای دقیق برای حل آنها پیشنهاد و پیگیری شد، هم امیدبخش بود و هم انذار دهنده، نه سیاه بود و نه سفید مطلق، هم از عدالت اجتماعی و ملزومات آن صحبت شد و هم از مردمسالاری و صیانت از رای و نظر مردم، هم با رویکرد انتقادی نسبت به برخی مسئولان صحبت شد و هم حمایت از مسئولان در آن دیده شد، اما شاید یک اتفاق سبب شد این منظومهی منظم که نام آن را «مانیفست واقعگرایی» میگذاریم تا حدودی تحت تاثیر قرار گیرد.سخنرانی روز دوشنبه رهبران خاطرم هست جواد لاریجانی میگفت وقتی در مجموعه «IPM» برای اولین بار از اینترنت استفاده کردیم، مطبوعات در ایران با 15 املای مختلف آن را نوشتند، یک جستجو ی ساده نشان می دهد،تکثر روایتهای این ماجرا شبیه حکایت بخش «محذوف» سخنرانی دوشنبه رهبرانقلاب است که در شبکههای اجتماعی مختلف چندین و چند مدل از آن روایت شده است.
چرا حذف شد؟
اینکه چرا این بخش از سخنان رهبر انقلاب توسط سایت ایشان حذف شده است لابد دلایلی دارد ممکن است این نکته مدنظر تنظیمکنندگان خبر قرار داشته که مثالی که رهبری زدهاند مختص آن جلسه بوده و حذف آن آسیبی به کلیت مقصود ایشان نمیزند اما باید به این نکته هم توجه میشد که در عصر رسانههای تعاملی و دورهای که هر فرد با یک گوشی تلفن همراه میتواند یک رسانه پرقدرت باشد آیا حذف بخشی از متن آن هم در جلسه ای که چند هزار نفر حاضر بوده اند شدنی است؟ یا این اقدام بیشتر سبب افزایش حاشیه و شایعات می شود؟ حداقل تجربه فعلی نشان میدهد دومی محتملتر است.
چه کسانی باید از اشتباه خودشان حرف بزنند
به لحاظ تاریخی احتمالا ماجرا برمیگردد به اولین دیدار محمد جواد ظریف با جان کری و به نظر می رسد با اصرار مقامات ارشد اجرایی کشور مجوز این دیدار از سوی رهبری داده شده است حالا رهبر انقلاب در روایتی که از خسارتهای برجام دارند به این بحث اشاره می کنند.
از سوی دیگر توجه به این روایت تاریخی نشان می دهد، «کلان تحلیل» رهبر انقلاب در خصوص مذاکره با غربیها و خصوصا ایالات متحده آمریکا که مبتنی بر بدبینی نسبت به آنها بود صحیح بوده و این پذیرش اشتباه در واقع موید آن تحلیل عمیق است، اصل ماجرا این است که در واقع رهبرانقلاب در آغاز به کار دولت روحانی در راستای کمک به ایده دولت و برای پاسداشت رای مردم و البته کسب تجربهای مردمی مجوزهایی به دولت دادهاند که حالا غلط بودن مسیر و ایدهی پیشنهادی دولت ثابت شده است، شاید این را باید به حساب معرفت آقای خامنهای گذاشت که برای این موضوع و به جای دولت اشتباه را می پذیرند.
بعد از اینکه روایتهای تایید نشده ازجلسه رهبری با مردم بیرون آمد، انتشار گسترده برخی جملات مخدوش به رهبرانقلاب با طراحی برخی رسانههای خارجی تفسیر به تایید اشتباه جمهوری اسلامی شد، در حالی که تک تک بندهای استدلال آیت الله خامنهای در اوج صداقت، شفافیت و شجاعت نفر اول نظام سیاسی ایران تایید مجدد راهبرد اساسی جمهوری اسلامی در نفی اعتماد به امریکا بود. برخی تحلیلهای مغرضانه در غیاب روشنگری جریان انقلاب میخواستند جای قوت و ضعف را در این تجربه خوانی تاریخی تغییر دهند، یعنی اظهارات شجاعانه رهبری که در واقع حفظ و حراست تمام قد ایشان از اصول نظام اسلامی بود به جای قوت نظام ضعف آن تحلیل شود، و از سوی دیگر کسانی که با تحلیل اشتباه مسیر کشور را در اعتماد به امریکا سوق دادند را از موضع ضعف در نتیجه فعلی خارج کنند.
سیره امام خمینی(ره) در پذیرش اشتباه
نکته بعد این است که پذیرش اشتباه در سیره امام خمینی(ره) هم مصادیق متعددی دارد حضرت امام در نامه مشهور عزل مرحوم منتظری اشارات صریحی در این خصوص دارند و خیلی صریح نظر مخالف خود را در خصوص به منصب رسیدن منتظری، بازرگان و بنی صدر اعلام میکنند: «من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. والله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. والله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»
در سیرهی امام و رهبری برخلاف بسیاری از مسئولان مصادیقی از این دست در پذیرش اشتباهات دیده شده، نصب بازرگان با پذیرش مشورت برخی یاران انقلاب یا سکوت در مقابل قائم مقامی مرحوم منتظری که بنا به اسناد با مهندسی مرحوم هاشمی رخ داد از سوی امام و ماجرای اشتباه در سیاستگذاری جمعیتی در دوره سازندگی بخشی از این موارد است این مسئولیت پذیری و صداقت در پذیرش تبعات تصمیم متاسفانه در مسئولان دیگر کمتر دیده می شود.
یک بام و دو هوای حاشیه سازان
اما حاشیه سازان این اتفاق روی چه چیزی حساب کرده اند؟ احتمالا اطراف خود افرادی را دیدهاید که همزمان دو پدیده متناقض را قبول میکنند، مثلا افرادی هستند که با علم به اینکه آمریکا و پهلوی علیه مصدق کودتا کردند و دولتش را به زیرکشیدند هم مصدق را قبول دارند و هم آمریکا. علاوه بر اینها افرادی هم هستند که در مواجهه با دو پدیده یکسان یکی را قبول میکنند و به دیگری حمله، مثلا عذر خواهی و پذیرش اشتباه مسئولان کشور های دیگر مانند ژاپن و کره را به حساب حکومت داری حرفه ای می گذارند اما اگر در بالاترین سطح حکومت در ایران این اتفاق بیفتد تعبیر دیگری میکنند.
«در قضیهی برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم که وزیر خارجهی ما با آنها صحبت کند، ضرر کردیم.»