به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ غلامعلی حدادعادل امروز در اولین نمایشگاه دستاوردهای مدارس و مراکز غیرانتفاعی با اشاره به خدمات مدارس غیر دولتی و البته نقش بارز ایشان در به ثمر نشستن این مدارس، گریزی به گزارش یک روزنامه که پنج ماه پیش چاپ شده بود زد و گفت: «شهریور ماه امسال روزنامهای وابسته به جایی که خودش تعداد زیادی مدرسه غیردولتی دارد، آنچه توانستند لجن پراکنی و دروغ و تهمت تحت عنوان عدالت آموزشی گفتند و بعداً هم به اعتراضات و توضیحات اعتنا نکرد و این راه غلطی است. ممکن است درصد کمی از مدارس غیردولتی پول گزاف بگیرند و اجحاف کنند اما واقعا همه به خاطر منافع اقتصادی آمدند؟ اگر ملک و ساختمان را در جای دیگر هزینه کنند به صرفهتر است مثلا بخاری در زاهدان کج شده و افتاده و اتفاق تلخی هم افتاده است و متأسفیم اما ببینید چه غوغا ایجاد می شود؛ مسؤلیت سنگین است اگر این افراد در کار دیگر بروند دردسر کمتر است.»
منظور حداد از لجن پراکنی چیست؟
احتمالا منظور حدادعادل از «روزنامه ای» که خود وابسته به جایی است که مدارس غیر انتفاعی دارد، روزنامه فرهیختگان باشد. فرهیختگان در 3 مهرماه امسال با گزارش به عنوان «جریان شناسی گران ترین مدارس تهران» به بررسی مدارس غیرانتفاعی که سیاسیون در آن نقش مدیریتی دارند پرداخت، که البته واکنش های متفاوتی را در برداشت، عده ای از این مدارس حمایت کردند، برخی نیز با نگاهی عدالت محورانه به انتقاد از این نوع مدارس پرداختند.
بیشتر بخوانید// ردپای جریانات سیاسی در مدارس لوکس تهران؛ ۳۷ میلیون ناقابل +اسامی
حدادعادل با این پرسش که«واقعا همه به خاطر منافع اقتصادی(برای تاسیس مدارس غیر انتفاعی) آمدند؟اگر ملک و ساختمان را در جای دیگر هزینه کنند به صرفهتر است» از کمک به دولت در این مورد صحبت می کند. موضوعی که نیز از دید ناشران این گزارش پنهان نمانده بود و از نیت های سالم برای ورود به این موضوع نیز گفته شده بود. برای مثال مسعود فروغی، سردبیر روزنامه فرهیختگان در نوشته ای به این موضوع اشاره کرده و می نویسد:« حتی این موضوع نیز قابل انکار نیست که تعدادی از شخصیتهای مندرج در لیست با انگیزهها و نیات مثبت این مدارس را تاسیس کردهاند و قصد مالاندوزی از آن نداشتهاند، با این حال به عقیده ما تبدیلشدن این مدارس به «روند اصلی و پرقدرت» در جریان آموزش و پرورش و «به حاشیه رفتن آموزش و پرورش برابر و همگانی» به اصل اساسی عدالت ضربه میزند.»
بیشتر بخوانید// درباره گزارش جریانشناسی گرانترین مدارس تهران
سوال هایی که بعد از 5 ماه فحش شنیدند
هر چند حدادعادل سعی کرد تا با اشاره به مدارس سما دانشگاه آزاد، به نوعی روزنامه فرهیختگان که رسانه ارگانی این دانشگاه است را نیز در این چالش وارد کند اما تغییری در اصل این ماجرا به وجود نیاورد. گرچه همین موضوع حداد عادل نیز باید پس از انتشار این گزارش برای تشکل های دانشجویی و جامعه خارج از نام انتشار دهندگان این لیست آنچه اهمیت پیدا کرد عدالت و رفع تبعیض آموزشی بود که سوالهای فراوانی را از مسئولان به وجود آورد. تا کنون که 5 ماه از انتشار این گزارش می گذرد حداد عادل اولین فردی است که شخصا نسبت به انتشار این گزارش در فضای عمومی واکنش نشان می دهد اما این واکنش نه در جواب به سوالهای پیش آمده و درخواست شفافیت بلکه برای جواب دادن به روزنامه فرهیختگان بود.
محمد امین سلیمی، دبیر وقت شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور در یادداشتی با بیان این سوال که مسئولان در رفع تبعیض های آموزشی تا کنون چه کرده اند، گفت: «مشکل ما خیلی با مقوله مالکیت خصوصی نیست، تنها سوالمان این است که سهم جریانات انقلابی در تحقق اصول قانون اساسی و رفع تبعیض آموزشی در کشور چقدر است و اینکه حضور پررنگ برادران در این جریان انحصارطلب و گران قیمت مثلا نخبه پروری چه توجیهی دارد و یا اینکه سهم نظام و مجموعه مدیریتی کشور به چه میزان است که البته بحث مهم تری است.»
چندی پس از انتشار این گزارش پیام مرادی، دبیر اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل گفت: «کسانی که پشت تریبون ها از عمل به قانون اساسی، تلاش برای تحقق عدالت و مردم مداری سخن می گویند اما به جای تلاش برای گسترش آموزش رایگان و با کیفیت که توصیه ی رهبران انقلاب و متن قانون اساسی است. مدارس گرانقیمت راه اندازی می کنند در حالی که عدالت آموزشی آرمان مهم انقلاب بوده است. تا وقتی میان حرف و عمل سیاسیون و مسئولین فاصله هست هم در سیستم آموزشی و هم دربقیه حوزه ها حل مسائل ممکن نیست.»
پیام مرادی مشکل را در عدم رعایت عدالت خواند و گفت: «مشکل عدم رعایت عدالت آموزشی برای همه مردم است، اینکه اگر یک بچه کارگر مستعد بخواهد در این مملکت به دانشگاه برود و نتواند از پس مخارج آقایان بربیاید، نظام برای او چه فکری کرده است و بحث دوم آنجاست که چرا برخی جریانات انقلابی و حاکمیتی قدمی برای اصلاح این امور برنمیدارند که هیچ، خودشان از عوامل زاد و ولد مافیای آموزشی هستند.»
هر چند روزنامه فرهیختگان به عنوان جریان شناسی مدارس به این موضوع نگاه کرده بود اما وضعیت مدارس تنها در غالب جریان شناسی سیاسی باقی نماند و سوال هایی از قبیل عدالت آموزشی، تحقق مسئولان برای رفع تبعیض های اموزشی و ... را به وجود آورد که تا کنون بی جواب مانده است.
دانیال یادگاری، عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز با اشاره به این موضوع که افراد مسئول خود به دنبال طرح هایی مانند خصوصی سازی مدارس هستند گفت: «چگونه میتوانند خودشان را خارج از حکومت اسلامی بدانند و مدارسی غیرانتفاعی با عناوینی چون مدارس اسلامی، مدارس ویژهی توسعه و پیشرفت آیندهی انقلاب اسلامی تاسیس کنند، برعکس باید کارنامهی این افراد بررسی شود که چه میزان از اندیشههایی را که درموردش صحبت میکنند توانستهاند در حوزهی مدارس دولتی اجرا نمایند. مشغلهی افراد مسئول در حالی است که اکنون عملا مدارس دولتی رها شدهاند و ما حتی در حوزهی معلمها نیز دچار مشکل هستیم و آموزش و پرورش و افراد مسئول به جای تقویت معلمان و مدارس به دنبال طرحهایی هستند که میتوان آن را همان دنباله ی خصوصی سازی دانست.»
هر چند از این سوال ها نیز 5 ماه گذشته است اما هنوز بحث ها پیرامون منافع اقتصادی این مدارس می چرخد، چنانکه در جواب حدادعادل نیز تنها به مسئله سود مالی این موسسات اشاره شده و گفته شده این موسسات هم سود چندانی را برای مسئولان خود به بار نیاورده اند اما مابقی سوال ها چه زمانی پاسخ داده خواهد شد؟