به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از تسنیم - بحرین که نزدیک به 10 سال است درگیر یک بحران اجتماعی ، هویتی و سیاسی است در پرتو سکوت جامعه جهانی وحمایت آمریکا ، عربستان سعودی ولابی صهیونیستی شدیدترین فجایع انسانی را علیه شهروندان ناراضی بحرینی مرتکب شد.
بحرین با جمعیتی کمتر از یک میلیون نفر در طول یک دهه گذشته به دلیل خیزش مردمی و اعتراض نسبت به فساد رژیم آل خلیفه با یک بحران نفس‌گیر داخلی مواجه است.
حاکمیت آل خلیفه به جای تعامل شفاف و صادقانه با ملت و پاسخگوئی به مطالبات مردمی شیوه‌های سرکوب را در پیش گرفته بگونه‌ای که تاکنون بیش از 5 هزار نفر از نخبگان ناراضی را شهید ، 8 هزار نفر را زندانی و تابعیت بیش از 6 هزار شهروند را سلب کرد.
در طول این مدت عربستان که رگه‌های ارتباطی عقیدتی با حکام آل خلیفه دارد طی سالهای اخیر با اعزام دو گردان کماندوئی به بحرین شدیدترین کشتارها را در حق ملت بحرین مرتکب شد.
لذا این کشور کوچک و کم حجم برای برون رفت از بحران داخلی و هویتی مسیر اشتباهی را طی کرد و با عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی در تقابل با آرمان ملت فلسطین قرار گرفت و همچون امارات چشم بر واقعیت جاری درباره وضعیت محور مقاومت بست. آنها در حالی این روش را در پیش گرفته‌اند که همین مقاومت ملت عراق دربرابر اشغالگری آمریکا، این کشور را وادار کرده تا برای حفظ ظاهر هم که شده اعلام کند که نیروهایش را در این کشور خارج و کاهش می‌دهد و با وجود انتقادی که از زمان بندی این خروج وجود دارد اما این امر خود گامی در راه رسیدن به مطالبه ملت عراق است.
آنها این شنا در جهت خلاف جریان آب را در زمانی برمی‌دارند که انصارالله یمن با وجود گذشت 5 سال از حملات غیرانسانی ائتلاف سعودی به مردم این کشور دست برتر را در میدان مبارزه با شاهکارهای نظامی خود در داخل خاک یمن و خاک عربستان به دست آورده و به زودی با پیروزهای بیشتر بخصوص در استان مأرب بسیاری از معادلات نظامی را به نفع خود تغییر خواهد داد.
از سوی دیگر چشم این دو کشور بر روی این واقعیت بسته است که عربستان سعودی و دیگر کشورهای اقمار آمریکا در منطقه از نظر اقتصادی و اجتماعی در وضعیت نابسامانی هستند و مشکلات ناشی از بیماری کرونا بر این وضعیت بغرنج آنها افزوده است و چسبیدن به آمریکا و اسرائیل که به آنها به چشم گاوهای شیرده می‌نگرند توفیقی در حل مشکلات آنها ایجاد نخواهد کرد. در کنار اینها نظرسنجی‌ها درباره افکار عمومی همین کشورها نیز نشان از مخالفت اغلب مردم با این حرکت عادی‌سازی دارد و جایگاه متزلزل حاکمان آن را لرزان تر از قبل کرده است.
این نابسامانی‌ها در حالی است که این کشورهای متکی به آمریکا و صهیونیسم در درون نظام سلطنتی خود با رقابت مواجه هستند ضمن این که رقابتی پنهان و برخی اوقات آشکار در دربارهای عربی درباره نوع بازیگری در منطقه وجود دارد و هر کدام در تلاش هستند که با صرف هزینه‌های بسیار از جیب ملت خود سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا و صهیونیست‌ها را پیاده کنند.
اگر چه رابطه میان دو کشور کم حجم و بی تاثیری مانند امارات و بحرین در شطرنج سیاسی منطقه وفلسطین تغییر چندانی ایجاد نخواهد کرد اما این رابطه ، خیانت آشکاری به مبارزات ملت فلسطین و مقاومت اسلامی منطقه تلقی شود. بویژه اینکه اکنون رژیم صهیونیستی همچنان به سرکوب ملت فلسطین ادامه می‌دهد و بیت المقدس را به عنوان پایتخت ابدی این رژیم اعلام کرده است.
از سوی دیگر و با نگاه دقیق به وضعیت رژیمی که آنها برای عادی‌سازی رابطه با آن دست و پا می‌زنند، نشان می‌دهد که آنها در زمان و مکان نامناسب اقدام به این حرکت انتحاری زده‌اند.
امارات وبحرین در شرایطی با رژیم صهیونیستی رابطه بر قرار کرده‌اند که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم با یک بحران داخلی و نارضایتی یهودیان وابسته به طایفه سفاردی مواجه است.
سفاردی‌ها که به یهودیان مهاجر از آسیای میانه و آفریقا گفته می‌شود در طول 6 دهه گذشته به یک مجموعه تحقیر شده و حاشیه نشین تبدیل شده‌اند و اکنون علیه این رژیم دست به تظاهرات زده‌اند.
این تظاهرات که بیش از 3 ماه است ادامه دارد با خشونت ارتش رژیم صهیونیستی ودستگاه‌های امنیتی این رژیم مواجه هستند وطی آن صدها تن بر اثر در گیری با پلیس نژاد پرست اسرائیل مجروح و یا دستگیر وزندانی شده‌اند.
این وضعیت نامناسب و متزلزل برای ترامپ و دولت وی با نزدیک شدن به انتخابات 3 نوامبر ریاست جمهوری آمریکا نیز صدق می‌کند. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به دلیل ناکامی‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و همچنین ناتوانی در عملیاتی کردن طرح‌های خود مانند طرح معامله قرن در شرایط سیاسی نامطلوبی در ایالات متحده قرار دارد ، از دو کشور کوچک امارات و بحرین به عنوان "پروپاگاندای " انتخاباتی استفاده کرد.
تصور ترامپ این است که با عادی سازی رابطه بین کشورهای بی هویت و میکروسکوپی حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی حمایت لابی صهیونیستی ایالات متحده را جلب خواهد کرد.
اما رابطه امارات وبحرین با اسرائیل غاصب با واکنش ملتهای اسلامی وعربی مواجه شده وبسیاری از این ملتها این رابطه را خیانت آشکار و غیر قابل قبولی به آرمان ملت فلسطین تلقی کرده‌اند.
می‌‌توان با اطمینان گفت که امارات و بحرین از دایره عربی و اسلامی خارج شده و در کنار رژیم صهیونیستی و علیه ملت فلسطین و محور مقاومت قرار گرفته و در آینده هزینه‌های سیاسی و امنیتی سنگینی پرداخت خواهند کرد.
امارات و بحرین از ساختار قدرتمندی برای مقابله با رخدادهای احتمالی بر خوردار نیستند و از این رو، زیر چتر حمایت شکننده آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته‌اند واین همان ضرب المثل عربی است که « پریدن در آتش به دلیل ترس از گرما » است.
