به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها فارغ از دعواهای سیاسی بین جریانها و گروههای مختلف و کشمکشهای رسانهای در خصوص تحریف بودن سخنان رئیس جمهور در مورد صلح حضرت امام حسن (ع) یا بیان واقعیت، شایسته است که بررسی شود که صلح حضرت مجتبی (ع) در چه محیطی رخ داد و به شباهتها و مفارقتهای آن نیز توجه کرد.
شرایطی که منجر به صلح امام حسن (ع) شد در چه فضا و بستری اتفاق افتاد؟ و هدف از صلح نیازمند بازخوانی و بررسی است، چرا خلیفهای که پس از امیرالمومنین علی علیه السلام که با بیعت مردم به خلافت رسید، مجبور به صلح با معاویه شد؟
حضرت مجتبی در بیان خود فرمودند: «إنّی رأیتُ هوی عُظْمِ النّاسِ فی الصُّلح، وکرِهوا الحربَ، فلم أُحِبَّ أنْ أَحمِلَهم علی ما یَکرَهونَ، فصالحتُ بُقْیاً علی شیعتنا خاصّةً من القتلِ، دفعَ هذه الحروب إلی یومٍ مّا، فإن اللهَ کلّ یومٍ هو فی شأنٍ»
یعنی: «تمایل اکثر مردم را در صلح دیدم و اینکه از جنگ گریزانند، من نخواستم آنان را به چیزی وادار کنم از آن چیزی که از آن دوری میکنند و روی برگردانند و آن جنگ و خون ریزی بود، لذا صلح کردم برای ابقاء و حفظ پیروان و شیعیان راستین، من چنین نتیجه گیری نمودم که جنگ را موکول به زمان دیگری کنم، پس جنگ را به روز دیگری واگذار کردم. تکلیف انسان بر اساس اوامر الهی هر روز به گونهای است که باید آن را مناسب انجام دهد.»
جامعهی اسلامی در زمان خلافت امام حسن (ع)
با نگاهی اجمالی به فضای جامعهی اسلامی در آن زمان و مقایسهی دو طرف منازعه ابتدا مشخص میشود که این نزاع نزاعی برای حکومت و خلافت نبود بلکه فراتر یک نزاع ایدئولوژیک و فکری بود که از زمان رسالت پیامبر با پدر همین معاویه، یعنى ابوسفیان آغاز شده بود؛ یعنی مبارزهى بین حقّ و باطل بود و در این زمان در قامت خلافت خود را نشان میدهد، در وهلهی بعدی فضای یک دست و متحد و تحت فرمان در منطقه تحت حاکمیت معاویه که از زمان خلیفهی دوم بر مسند آن جای خشک کرده بود و یک فضای کاملا متشتت و مملو از نفاق در منطقهی تحت حکومت امام حسن (ع) را شاهد هستیم که دلایلی، چون سهم خواهیها از حکومت، ترکیب ناهمگونی هم جواری عرب و عجم و ... نیز بر این اختلافات میافزود.
علاوه بر این مطالب خیانت خواص و سران سپاه و قوات نظامی لشگر کوفه و اطرافیان حضرت که به وسیلهی تطمیع معاویه انجام میشد نیز بر این مشکلات میافزود، علاوه بر آن بزرگترین دلیلی که به اعتقاد نگارنده برای این صلح با این شرایط میتوانست وجود داشته باشد اینست که امام مجتبی (ع) با این صلح زمینه و بستر لازم برای آگاهی بخشی و معرفت دهی لازم بجهت شناخت معاویه از جانب مردم امت را فراهم آوردند، زیرا معاویه به اصطلاح ظواهر دین را رعایت میکرد و در اذهان و السنه مردم آن زمان، دارای وجاهتی بود، لذا زمانی که حضرت دیدند که مردم قادر به تمییز حق از باطل نیستند این بستر و زمینه را فراهم کردند و صلح اصلیترین دلیل آن شناساندن چهرهی پر فریب و نیرنگ خاندان ابوسفیان به جامعهی اسلامی بود که هرگز با جنگ این شناخت پدید نمیآمد و هرگز نامی از اسلام باقی نمیماند تا بعدها از انحراف آن جلوگیری شود پس علاوه بر آگاهی دهی یک زمان خریدن برای تجهیز قوای فکری نیز بود، زیرا این صلح موقت بود و دائمی نیز نبود و شرایطی داشت که بعدا توسط معاویه رعایت نشد و از آن تخطی صورت پذیرفت.
صلح در شرایط کنونی
اما در باب صلح ایران و آمریکا و شباهت سنجی این دو اگر بخواهیم قیاسی صورت بدهیم باید گفت که به هیچ عنوان شرایط حال حاضر نظام اسلامی و جامعه فعلی ما با آن زمان قابل قیاس و برابر نیست، زیرا جمهوری اسلامی دارای یک کیان و استقراری است که بیش از چهار دهه برای آن زمان صرف شده و هزاران شهید جان خود را به جهت تقویت آرمانهای آن فدا کرده اند لذا جامعهی مملو از نفاق و چند دستگی آن زمان با جامعهی امروز ایران اسلامی قابل قیاس نیست.
مسئلهی مهم بعد اینست که امروز چهرهی واقعی آمریکا به عنوان کشور طرف مقابل ایران برای مذاکره و دستیابی به صلح نه تنها برای مردم ایران که برای هم پیمانان خود آمریکا نیز مشخص و عیان است، کشوری که به تعهدات خود پایبند نیست و ضمانتی نیز برای تعهدات خود نمیپردازد و برجام نیز چهرهی واقعی آنها را برای همه به وضوح شخص کرد، پس نه تنها صلح در اینجا معنایی ندارد بلکه بیان آن نیز عاقلانه بنظر نمیرسد اینبار دیگر برخلاف برجام بحث زمان خریدن یا کم کردن فاصلهی اختلافات تا رسیدن به یک درک کلی برای طرفین به جهت رفع همهی مشکلات به هیچ عنوان مطرح نیست بلکه صلح به معنای دست کشیدن از آرمان خواهی، استقلال سیاسی و ملی و ادغام در برنامهی طراحی شدهی آمریکا در خاورمیانه به جهت پیشبرد اهداف خود و برهم زدن توازن قوا و فضای رقابت در غرب آسیا نفع خود و همپیمانان خود است، و نابودی کامل محور مقاومت و ستون آن یعنی جمهوری اسلامی است.
آیا حل مشکلات اقتصادی ایران فقط و فقط در به توافق صلح با آمریکا گره خورده است؟ به هیچ عنوان بیان این مطلب که همهی مشکلات ما ناشی از نحوهی تعامل با آمریکا است، صحیح نیست، آمریکا را میتوان بخشی از مشکلات خود دانست، اما عمدهی مشکلات را میتوان با در اولویت قرار دادن نگاه به داخل، علاوه بر آن در بحث تعامل بهتر با همسایگان و تقویت پیمانهای منطقهای حل کرد.
بسیار شایسته است که دولت، در جهت رفع تحریمها و مشکلات اقتصادی آن از تمامی ابزار و ظرفیتهای خود استفاده کنند، اما راه پیموده و طی شدهای را که یک بار بن بست رسیده است را باز تکرار کردن عاقلانه نیست.
گزارش از مبین عبدی-دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا