به گزارش سرویس اقتصادی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در روزهای اخیر همه به دنبال کف بازار بورس هستند تا در کف قیمت ها خرید کنند و با اتمام اصلاح وارد سود شوند حال ما در این گزارش بررسی می کنیم که آیا پیدا کردن کف اصلاح بازار مهم است یا خیر؟
برای این کار اول یک گذر خواهیم داشت به اصلاح سال 97 که خیلی از نکات را در آن بررسی کنیم. سال 97 همانطور که در شکل زیر می بینید شاهد یک اصلاح چند ماهه بودیم که حدود 21 درصد بازار بورس وارد اصلاح شد و طبق همان صحبت معروف که در کف قیمتی بخرید و در سقف بفروشید خیلی از سرمایه گذارها وارد ضرر شده و ضررهای زیادی را متحمل شدند.
حال با بررسی روند می خواهیم از تاریخ درس عبرت بگیریم. برای مثال باتوجه به روند سال 97 مشاهده می کنیم که همانند شکل زیر بعد از یک توقف رفت و برگشتی موقت در شماره 1 سرمایه گذارها بنا را بر این گذاشتند که دیگر اصلاح بازار به پایان رسیده و شروع به خرید کردند اما این خوشحالی چند روز بیشتر طول نکشید که دوباره شاخص با ریزش رو به رو شد.
بعد از یک ریزش موقت، مجددا در شماره 2 با یک رشد همراه بود و سرمایه گذاران احساسی با فکر پایان اصلاح شروع به خرید کردند اما شاخص کل باز هم با یک رشد موقت دوباره وارد ریزش شده و سرمایه داران بورس را دچار ضرر کرد.
سپس در مرحله بعد سرمایه گذاران وقتی مشاهده کردند که روند شاخص کل همانند شکل بالا به یک حمایت قوی برخورد کرده که قبلا هم در شماره 1 با همین حمایت روند برگشت و رشد کرد بنا را بر این گذاشتند که حتی اگر کف بازار نباشد اما میتوان انتظار داشت که با یک رشد حداکثر پنج کندلی رو به رو خواند شد پس مجدد شروع به خرید کردند اما این دلخوشی بیش از دو روز معاملاتی طول نکشید که دوباره با یک ریزش رو به رو شدند به نحوی که در یک روز حتی بیشتر از رشد قبلی را پس گرفت و ریزش کرد.
این روند ریزشی بعد از چند روز مجدد در شماره 4 حمایت شده و وارد یک روند صعودی شد که این روند بعد از چند روز سرمایه گذاران را ناامید کرده و دوباره به ریزش خود در یک روند نزولی ادامه برگشت.
روند شاخص کل بعد از ریزش مجدد پایین تر از تغییر روند شماره 4 متوقف شد و باز هم به بازار ضرر اعمال کرد. در توقفگاه شماره 5 امام کمی متفاوت تر بود و طبق پیشینی سرمایه گذاران بالاخره توانستند کف بازار را پیدا کرده و شروع به کم کردن میانگین و قیمت سر به سر خود کنند تا بتوانند هرچه زودتر ضررهای گذشته را جبران کرده و زودتر وارد سود شوند.
سهام داران حال خوشحال از اینکه کف بازار را پیدا کردند و دیگر نوبت به سود رسیده منتظر یک روند صعودی شارپی بودند اما روند کند پیش می رفت و آن انتظاری که سهامداران داشتند را نتوانست برآورده کند.
مطابق شکل بالا مشاهده می کنیم که بعد از یک رشد تقریبا 8 درصدی مجدد وارد یک شیب ریزشی ملایم شده و در شماره 6 تقریبا به همان رنج قبلی در شماره 5 بازگشت.
باتوجه به این شکل مشاهده می کنیم که حتی پیدا کردن کف بازار هم چندان کارساز نیست و نمیتواند سهامداران را فوری وارد سود شارپی کرده و در یک مدت زمان کوتاه بعد از اتمام اصلاح و پیدا کردن کف بازار به سود زیادی رسید. در این رنج که 60 روز معاملاتی طول کشید باید گفت که بورس جای سهامدار عجول نیست و آدم صبوری را می طلبد تا بعد از گذشت دوماه از رسیدن اصلاح به کف بازار، مجدد فرصت این را پیدا کند تا دوباره یک روند صعودی پرقدرتی را در پیش بگیرد.
حال با مقایسه و درس هایی که از تاریخ گرفتیم با روند امروزی شاخص کل بررسی خواهیم کرد که آیا در اصلاح چند ماه گذشته بورس ما می توانیم انتظار یک روند پرقدرت و شارپی را داشته باشیم یا خیر؟
عموما ما آدم ها تمایل به پس انداز پول خود و یا سرمایه گذاری مطمئن را داریم برای مثال در چند ماه گذشته بخاطر وضعبت مناسب بازارها ما تمایل زیادی به سرمایه گذاری را داشتیم و پول خود را از پس انداز به سرمایه گذاری تبدیل کردیم.
در مقابل طبیعی است اگر زمانی که از بازار بخاظر دلایل مختلف مانند ترس از بازار، عدم ثبات سیاسی و اقتصادی و... اطمینان کافی را نداریم پس از ورود به سرمایه گذاری ترسیده و در نتیجه بیشتر تمایل به پس انداز داشته باشیم. پس باید توجه داشت هنگامی که تمایل ما برای پس انداز کردن بیشتر شود با کاهش تقاضا در بازار رو به رو خواهیم بود و این یک تعریف ساده از رکود در بازار است.
اما در ادامه بررسی اگر روند شاخص کل را که در شکل زیر آمده است درنظر بگیریم متوجه خواهیم شد که درروزهای اخیر همانند تجربه گذشته در اصلاح 97 خیلی از افراد و سرمایه گذارها در نوبت های مختلف مانند شماره های 1، 2 و 3 دست به خرید زدند تا با خیال میانگین کم کردن زودتر به سود برسند اما بعد از یک رشد موقت مجددا وارد یک ضرر دیگر شدند.
حال باید توجه داشت همین افراد در زمان برگشت بازار و رشد صعودی آن به سمت بالا، در همان نوبت های قبلی که دست به خرید زده بودند حال شروع به فروش می کنند تا ضرری که ناشی از ریزش شاخص متحمل شدند و حال جبران شده را برداشت کنند.
حال اگر این دلیل را با کاهش تقاضا در بازار را جمع کنیم متوجه خواهیم شد که نباید چندان انتظار این را داشت که بازار بتواند به صورت شارپی برگشته و یک صعود کوتاه مدت را به سمت بالا شاهد باشیم بلکه روند برگشت و صعودی اگر بخواهد به صورت یکپارچه باشد در هر نوبت به خط های مقاومت که برخورد کرد با فروش سهام داران، برای مدتی در آن جا نوسان خواهد داد و سپس به روند خود ادامه می دهد. باید به این نکته هم توجه داشت که احتمال این رشد شارپی درصورت اتفاقات خاصی که بیشتر میتواند جنبه سیاسی داشته باشند می تواند رخ دهد اما در کل دور از انتظار است و احتمال کمتری را به خود اختصاص می دهد.
اما حال بررسی می کنیم که در چه محدوده هایی احتمال فشار فروش سهامداران بیشتر خواهد بود و ما باید انتظار داشته باشیم که کجا بازار بیشتر دچار نوسان و مقاومت شود. اگر به شکل زیر نگاه کنید متوجه خواهید شد که بین دو حمایت 1 میلیون 600 هزار و ی1 میلیون و 480 هزار خیلی از سهامداران فکر می کردند که اصلاح دیگر تمام شده و کف بازار را پیدا و اقدام به خرید کردند.
پس ما باید انتظار داشته باشیم که ما بین این دو حمایت هنگامی که شاخص به این محدوده برسد فشار فروش زیاد شود چون خیلی از سهامداران در این محدوده به قیمت های سر به سر خود رسیده و اقدام به فروش برای جبران ضرر خواهند کرد.
پس در پایان باید نتیجه بگیریم که سهامداران اگر بخواهند با ریسک کمتری خرید کنند باید منتظر باشند تا روند صعودی از این محدوده نوسانی عبور کرده و 1 میلیون و 600 هزار به صورت کامل شکسته شود و در برگشت موقت به این حمایت اقدام به خرید کنند. از این نکته نباید گذشت که محدوده 1 میلیون و 480 هزار تا 1 میلیون و 600 هزار محدوده مناسبی برای نوسان گیری است.
برای خواندن گزارش قبلی (اینجا) کلیک کنید.
گزارش از مسلم خلخال