به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در چند روز اخیر با انتشار عکسی از سفرای روسیه و انگلیس و حضور یک صندلی خالی در این عکس حواشی زیادی را در کشور ایجاد کرد که واکنش شخصیت های مختلفی کشورمان را به همراه داشت.
واکنش ها به این عکس زیاد بود و بسیاری سفرای انگلیس و روسیه را خطاب قرار دادند اما در این عکس یک صندلی خالی وجود داشت که شاید کمتر کسی به آن توجه کرده یا پرداخته باشد. صندلی خالی که روزی رئیس جمهور آمریکا روی آن نشسته بود.
در این صندلی خالی تاریخ بسیاری نهفته است و تنها چیزی که این روزها می توان به سرگذشت آن تعمیم داد این است که به همان اندازه که این روزها کسی به آن صندلی خالی نپرداخت و به انزوا رفت کسی که صاحب و منتسب به آن صندلی است در منطقه و در دنیا نیز به انزوا رفت.
آن زمان کمتر کسی باورش می شد آمریکایی که بدون اجازه شخص اول مملکت رفت آمد می کرد هر شخصی یا لشکری که دلش میخواست در کشور جابجا می کرد اما امروز تنها یک صندلی خالی از آن جا مانده باشد. صندلی که روز به روز در سایر کشورهای دیگر منطقه تکرار و تبدیل به یک نماد خواهد شد.
مجموعه شکست های پی در پی آمریکا در خاورمیانه که واشنگتن را به عقب نشینی نظامی از برخی از کشورهای این منطقه ناچار کرده، شکست اقتصادی در برابر چین، خروج ناموفق از بیش از ۱۰توافقنامه بین المللی و ناکامی در برابر ایران، چهره بین المللی آمریکا را به عنوان ابرقدرت جهانی، به شدت خدشه دار کرده است و آن را رو به انزوا در دنیا بیش از پیش سوق می دهد.
در ادامه میخوایم به چند نکته که باعث انزوای آمریکا شده انزوایی که روزی با اخراج از ایران توسط جمهوری اسلامی شروع و به فرار از افغانستان تبدیل شده است.
شکست پدرخوانده داعش در عراق و سوریه!
امروز کمتر کسی است که عامل به وجود آمدن داعش در منطقه را آمریکا نداند. تاجایی که کلینتون، وزیرخارجه سابق آمریکا در کتاب خود با عنوان "گزینههای دشوار" اذعان کرده است که داعش در واقع ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه بود.
کلینتون در بخش دیگری از این کتاب مینویسد؛ من به 112 کشور جهان سفر کرده بودم و با برخی از دوستان این توافق حاصل شد تا به محض اعلام تاسیس داعش این گروه به رسمیت شناخته شود اما ناگهان همه چیز فروپاشید. توافق شده بود تا دولت اسلامی(داعش) در روز 5 / 7 / 2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تاسیس آن بودیم تا ما و اروپا هرچه سریعتر آن را به رسمیت بشناسیم.
این صحبت های وزیرخارجه آمریکا درباره رویای آمریکا در خاورمیانه اما امروز با نابودی داعش آن هم توسط نیروهای مقاومت و حزب اللهی در عراق و سوریه امروز شاهد عراق و سوریه ای واحد هستیم وهمان کسانی که تمام تلاش خود را برای سرنگونی بشاراسد در سوریه به کار گرفتند امروز شاهد تشکیل کابینه جدید سوریه و روابط آن با کشورهای منطقه هستند و خودشان روز به روز در منطقه منفعل تر می شوند.
آمریکا در حالی باوجود فشارهای زیاد از سوی مقامات عراقی برای خروج از عراق هنوز پافشاری بر ماندن کرده است که دیگر آن قدرت عرض اندام در این کشور را ندارد و با کوچکترین خطایی هیچ یک از پایگاه های نظامی اش امنیت ندارند و همواره شاهد حمله های گروهای حشدالشعبی عراق به این پایگاه ها هستند.
جنگ نافرجام یمن
در سال های اخیر عربستان سعودی تبدیل به دست نشانده راهبردی ایالات متحده در منطقه شده بود. دست نشانده ای که در زمین بازی با هرسازی که آمریکا میزد، میرقصید. از در اختیار گذاشتن چاههای نفت خود تا با حمایت آمریکا تجاوز و حمله به یمن تا ایجاد عادی سازی روابط با اسرائیل همه و همه بازی در زمین آمریکا بود. تا جایی که آمریکایی ها از آن بعنوان یک گاو شیرده یاد می کنند گاوی که تا شیردارد دوشیده می شود و وقتی که شیرش خشک شده غذای سگ هایشان می شود.
اما رفته رفته تجاوزعربستان سعودی به ملت بی دفاع یمن که با هماهنگی و حمایت آمریکاییها انجام شده بود تبدیل به باتلاقی شد که روز به روز آل سعود را به درون خود می کشید و حالا که استعمارگران آمریکایی با خفت تمام، در حال خارج شدن از کشورهای منطقه هستند، عربستان سعودی وحامیان آن در منطقه نیز تنهاتر از دیروز شده اند.
عربستان سعودی شاید باورش نمیشد که روزی در جنگ با انصارالله یمن پهبادها و موشک های آن ها تا قلب ریاض بیایند و شاید در خوشبینانه ترین احتمالاتشان این بود اگر هم بیاید از سپر دفاعی که میلیاردها دلار خرج آن کردند عبور نخواهند کرد.
اما امروز عربستان سعودی با عقب نشینی های متعدد شریک راهبردی خود در منطقه دست به دامن سایر کشورها شده تا با ایران برای اتمام جنگ یمن و سایر روابط مذاکره کرده و خود را قبل از غرق شدن از باتلاق یمن بیرون بکشد.
از امنیت اسرائیل تا کودتا در ترکیه!
آمریکا اما یک شریک راهبردی همیشگی در منطقه به اسم اسرائیل دارد که همواره شعار همه کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تضمین امنیت رژیم صهیونیستی است. رژِیمی که حضور آمریکا در منطقه، ایجاد گروهک های مختلف تروریسی در خاورمیانه، تقسیم کشورهای منطقه و ... همه و همه یکی از دلایل اصلی آن ایجاد امنیت بیشتر برای اسرائیل بود. امنیتی که به قیمت جنگ های متعدد و ریختن خود مردم سایر کشورهای منطقه تامین میشود.
اولین شکست شریک راهبردی آمریکا در منطقه در برابر حزب الله لبنان بود و پس از جنگ 33 روزه، زنجیره شکستهای این رژیم در مصاف با حریفان به مراتب ضعیفتر از حزبالله لبنان نیز ادامه یافت. اندکی بعد از این جنگ، صهیونیستها به غزه حمله کردند که به شکست دیگری برای آنها این بار در جنگی 22 روزه از مبارزان فلسطینی ختم شد. آنها چند بار دیگر هم به غزه حمله کردند ولی بهرغم دست بالای صهیونیستها در تجهیزات، این فلسطینیها بودند که از میدان جنگهای ۸ روزه، 50 روزه و ۲ روزه، فاتح بیرون آمدند. آخرین نبرد آنها در ماههای گذشته هم جنگ 12 روزه موسوم به «شمشیر قدس» بود که اسرائیل را با یک سونامی موشکی از سوی غزه مواجه کرد.
نیروهای فلسطینی برای نخستینبار شهرهای بزرگی نظیر تلآویو را زیر آتش موشکهای خود بردند و از زمین و هوا راکت و موشک بر سر اشغالگران ریختند .امروز صهیونیستها در موضع ضعف قرار دارند و در حالی که بزرگترین دشمن خود را جمهوری اسلامی ایران میدانند، ولی در برابر متحدان ایران در لبنان و نوار غزه ناتوان هستند.
امروزه شاهد آن هستیم که با به انزوا کشیدن آمریکا در منطقه این رژِم اشغالگر نیز دچار بحران های زیادی شده و حتی گنبد آهنین آن توان مقابله با موشک های مقاومت فلسطین را هم ندارد که به دنبال این شکست های پی در پی باعث سرنگونی نخست وزیر سابق آن و تغییر در سیاست داخلی آن شد.
آمریکا اما تنها با جنگ و دخالت نظامی مستقیم در کشورهای منطقه دخالت نمی کند تا جایی که قصد داشت با ایجاد کودتایی نظامی در ترکیه دولت رجب طیب اردوغان را کنار بزند و دولتی تماما آمریکایی را سرکار بیاورد که با تلاش یک شب تا صبح نظامیان ترکیه برای کودتا اما سرانجام موفق به تکمیل آن نشدند. این اقدام آنها همانند سایر اقداماتشان با شکست سنگینی همراه شد و چیزی جز رسوایی و انزوای بیشتر ایالات متحده را در ترکیه به همراه نداشت.
فرار از افغانستان بعد از 20سال!
آمریکا که با هدف ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان از طریق ساختارسازی و ایجاد نیروی امنیتی نظاممند به افغانستان لشکر کشی کرد اما امروزه شاهد آن هستیم که با فرار آمریکا از افغانستان نیروهای طالبان شهر به شهر در حال پیشروی هستند.
رسانههای غربی و اکانتهای فضای مجازی طالبان از وضعیت افغانستان و پیشروی نیروهای طالبان در ولسوالیها و استانهای مختلف این کشور، به دنبال خروج نیروهای آمریکایی میگویند و اوضاع را تهدیدآمیز نشان میدهند. به این فرض اینکه بپذیریم خلأ امنیتی به وجودآمده ناشی از خروج نیروهای آمریکایی است اما نباید بدقولی آمریکا و عدم تمایلش به ساختارسازی و عدم ایجاد نیروی امنیتی نظاممند بیتوجه بود. بیتوجهی آمریکاییها به فرهنگ افغانها، ظرفیتهای امنیتیشان و نگاهشان به دین، در بروز اتفاقات بیتأثیر نبوده است. این همان میراثی است که آمریکا در عراق و سوریه نیز بر جای گذاشت.
بسیاری از تحلیلگران نظامی معتقدند بلایی که آمریکا بر سر ارتش افغانستان آورد همان بلایی است که بر سر عراق و سوریه آورد و طالبان در افغانستان همانند ماه های ابتدایی داعش در عراق پیشروی می کند با این تفاوت که در عراق نیرویی به نام حشدالشعبی اجازه پیشروی بیشتر به داعش را نداد و جلوی آن را گرفت.
رسانه های غربی سعی دارند دلیل ناامنی افغانستان را خروج آمریکا از این کشور نشان دهند در حالی که آمریکا خود عامل ایجاد طالبان در افغانستان بودند و این گروه با هدف مبارزه با نیروهای اشغالگر آمریکا به وجود آمد و امروز با استفاده از خلاء زیادی که آمریکا در نیروهای امنیتی و ارتش افغانستان ایجاد کرد پیشروی می کند.
کار آمریکا در افغانستان به جایی رسیده که از طرفی قادر به حفاظت از نیروها و دیپلمات های خود نیست و از طرفی دیگر ترس آن را دارد که با سقوط کابل اطلاعات سفارت آن ها به دست طالبان بیفتد.
این سرگذشت سیاست های آمریکا در خاورمیانه است که هرروز از کشورهای منطقه یا رانده می شود یا فرار می کند و از آن اثری جز صندلی خالی که تبدیل به نمادی در کشورهای خاورمیانه خواهد شد نخواهد ماند.
گزارش از مسلم خلخال