به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پس از آن که داود فیرحی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و احمد گلمحمدی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی قربانی ویروس منحوس کرونا شدند، اینبار نیز جامعه دانشگاهی درچار ضایعه تلخی دیگر شد. شب گذشته ۲۹ شهریور، ابومحمد عسگرخانی استاد برجسته رشته روابط بین الملل دانشگاه تهران درپی ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.
مرحوم عسگرخانی از منتقدان جدی وزارت خارجه دولت اصلاحات و قرارداد برجامی دولت اعتدال بود که حواشی زیادی را دربرگرفت، در ادامه این گزارش به آن اشاره خواهیم کرد؛
ماجرای عصبانیت سخنگوی وزارت خارجه دولت خاتمی و اخراج عسگرخانی از مرکز تحقیقات استراتژیک
هادی خسروشاهین، خبرنگار سابق ایسنا و دانشجوی سابق ایشان در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:
«یک رئالیست تمام عیار بود؛ از همانها که به صور مادی قدرت اهمیت میدهند و از طرفداران دوآتشه بازدارندگی هسته ای.
در دولت دوم محمد خاتمی معاون آمریکا و اروپای مرکز تحقیقات استراژیک بود؛ اما بخاطر یک مصاحبه جنجالی از مرکز اخراج شد. مصاحبه اش را سال ٨١من از او گرفتم؛ وقتی خبرنگار تازه کاری بودم و در ایسنا مشغول فعالیت.
آن موقعها ابوالفضل فاتح مدیرعامل ایسنا بود و آقای نادعلی زاده سردبیر گروه سیاسی. قرار شد به یک مناسبتی همه خبرنگاران گزارش یا گفتگوهایی در نقد حوزه خودشان تهیه کنند؛ در آن زمان سرویس سیاست خارجی ایسنا تازه شروع به کار کرده بود و من نماینده خبرگزاری در وزارت خارجه. میدانستم برای نقد وزارت خارجه به سراغ چه کسی باید بروم: ابومحمد عسگرخانی.
هم شاگردش در دانشگاه بودم و هم پای درد و دلش نشسته بودم. دل پری از وزارت خارجه کمال خرازی داشت. بلافاصله پس از جلسه با آقای نادعلی زاده به او زنگ زدم؛ بی درنگ جواب داد؛ سوژه را شنید، م کثی کرد و گفت نیم ساعت دیگر بهم زنگ بزن. ساعت حدود ٤بعد از ظهر بود، تلفنم را برداشتم و ان طرف خط دکتر عسگرخانی. ریکوردر را روشن کردم و مصاحبه اغاز شد.
تیتر مصاحبه باند نیویورکیها در وزارت خارجه شد. همان روز مصاحبه روی تلکس رفت و مصاحبه انقدر جنجالی بود که هم اصولگرایان و هم طیف اصلاح طلبان که از دولت خاتمی بیرون گذاشته شده بودند؛ آن را با تیتر درشت در صفحه اول روزنامههای خود قرار دادند.
فردا صبح جلسه هفتگی با حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه بود؛ خیلی از خبرنگارها امده بودند از قدیمیها جلال خوش چهره، روزبه بوالهری و امیرعلی ابوالفتح. از جوان ترها فقط من بودم و ثمانه اکوان.
آصفی عصبانی بود؛ باعصبانیت روزنامههای صبح را روی میزش کوبید و به ایسنا حمله کرد. من هم تلاش کردم اصفی را قانع کنم که خبرگزاری اماده چاپ جوابیه انتقادی وزارت خارجه است. فشارها بر خبرگزاری شروع شد ولی فاتح تمام قد پشت آن مصاحبه و من ایستاد.
وزارت خارجه هم ترجیح داد به جای انتقاد رسمی یادداشتهایی با نامهای مستعار در رسانههای مختلف منتشر و او را به خیانت و وطن فروشی متهم کند. به یک هفته نکشید او را از مرکز تحقیقات اخراج کردند و یک ماه بعد رییس شورای روابط خارجی موسسه ابرار معاصر تهران شد.
همیشه در تنهایی به این مساله فکر میکردم شاید اگر دانش و تحصیلات او را میدیدند و قدر و منزلت اش را بیشتر میدانستند، کار به آن انتقادهای تند و تیز نمیکشید و او به عنوان واضع باند نیویورکیها شناخته نمیشد.
او با وجود تمام نظریات جنجال برانگیز و مواضع سیاسی اش انسانی به غایت اندیشمند بود.»
ماجرای تحت پیگرد بودن عسکرخانی بهخاطر مخالفت با برجام
مرحوم عسگرخانی از منتقدان جدی توافق هستهای دولت حسن روحانی با غرب موسوم به برجام بود و پیش و پس از انعقاد این توافق انتقادات بسیاری را نسبت به آن مطرح کرده بود.
وی در گفتوگوهایی با یکی از خبرگزاریها گفته بود: تیرماه ۹۴ که قرار بود برجام امضاء شود، از روز ۱۳ اسفند سال قبل به من اخطار کردند که «با توجه به ارتباطاتی که با بیگانگان دارید به عنوان «جاسوس» تحت پیگرد هستید»!
عسگرخانی در این باره افزوده بود: در نتیجه این اخطار در بازه اسفند ۹۳ تا امضای برجام در تیر ۹۴ دیگر هیچ سخنرانی و اظهارنظر و گفتوگویی نکردم و پس از آن نیز باز تا مدتی مصاحبه نمیکردم.
این استاد روابط بین الملل همچنین گفته بود: اخطار، شفاهی بود و تحت نام نهاد خاصی از طریق تلفن به من ابلاغ شد، اما بعداً وقتی پیگیری بیشتر کردم فهمیدم که آن نهاد که با آن عنوان خود را به من معرفی کرده بودند چنین اخطاری نداده است.
وی در بخش دیگری تصریح کرده بود که به علت نقدهای بیپروایش نسبت به رویکرد مثبت بعضی دولتهای جمهوری اسلامی ایران در قبال پیوستن به رژیمهای بینالمللی، هزینهها و فشارهای فراوانی متحمل شده است.
اگر نمیتوانی قدرتت را افزایش بدهی، محکوم به جنگی
صحبتهای «ابومحمد عسگرخانی» استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در زمان شهادت سردار سلیمانی است که از منطق آمریکاییها گفت: قدرتت را افزایش بده تا نجنگی، اگر نمیتوانی قدرتت را افزایش بدهی، محکوم به جنگی! به دشمنت حمله کن، اگر فرار کرد دنبالش برو؛ اگر تلافی کرد، تو فرار کن.