به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پیش از انقلاب اسلامی، فعالیتهای مطبوعاتی، مانند آنچه که بعد از انقلاب وجود داشت، ممکن نبود. با توجه به سیاستهای حکمرانی پهلوی، فضای بستهای در دانشگاهها وجود داشت و دانشجویان اسلامگرا ابتکار عمل خاصی نداشتند. با این وجود، گروههای دانشجویی مرتبط با تعدادی از چهرههای مذهبی انقلابی از جمله دانشجویانی که در درسهای قرآنی و اخلاقی آیت الله طالقانی شرکت میکردند تحرکاتی داشتند، چه بسا که با برخوردهای سخت ساواک نیز مواجه میشدند.
به صورت کلی، دوران پیش از انقلاب نشریههای تک برگی و با محتوای بسیار اندک رایج بود که به آنها «اعلامیه» نیز میگفتند. این اعلامیهها با اینکه در شرایط بسیار سختی تهیه و توزیع میشد، اما جذابیت زیادی برای مردم و گروههای اسلامگرای دانشجویی داشتند و حکومت نیز بهشدت تلاش میکرد افرادی که در تهیه آنها دست داشتهاند را دستگیر کند.
بعد از انقلاب اما مطبوعات، ناگهان رشد وصف ناشدنی پیدا کرد. تعداد روزنامهها و نشریهها زیاد شد و جمهوری اسلامی نیز، در جایگاهی قرار گرفته بود تا تفاوتهایش را با حکومت پهلوی ملموستر کند، فضای مطبوعات را در کشور آزاد گذاشت. آن روزها هر کسی هر خبری را که میخواست، باید از مطبوعات مکتوب پیدا میکرد. به همین جهت از همان ابتدای انقلاب پدیده رسانه مکتوب در ایران مرجعیت پیدا کرد. در دانشگاه نیز به همین ترتیب بود. تکثر فکری گستردهای که در دانشگاه وجود داشت در نشریات دانشجویی ظهور و بروز پیدا کرد و گروههای انقلابی که تحت عنوان دانشجویان پیرو خط امام فعالیت میکردند نیز به خوبی از این ظرفیت استفاده کردند.
با توجه به گسترش بیماری کرونا، امروز فعالیت تشکلهای دانشجویی کمتر شده و امکان برگزاری جلسهها و بسیاری از فعالیتهای مهم از بین رفته است. وقتی ویروس کرونا باعث تعطیلی دانشگاهها شد، همه انتظار داشتند که این تعطیلی منجر به کاهش تعداد نشریات دانشجویی شود اما پس از تعطیلی دانشگاهها، بسیاری از فعالان دانشجویی که عملا خانه نشین شده بودند، به فعالیت نشریاتی رو آوردند و تعداد نشریاتی که در دانشگاه ها منتشر میشد افزایش پیدا کرد. این نشریات به صورت الکترونیکی منتشر میشدند و هرچند مخاطب آنها نسبت به نشریاتی که توزیع فیزیکی داشت، کمتر بود اما باز هم این فرایند ادامه پیدا کرد. با وجود این وزارت علوم باید فرایندی برای توزیع مناسب نشریات الکترونیکی در نظر بگیرد اما معاونت فرهنگی وزارت علوم دولت قبل، نسبت به این موضوع توجه و علاقهای نداشت نوآوری خاصی در این زمینه ایجاد کند. به همین دلیل این فرایند کج دار و مریز تا امروز طی شد و این روزها که دوباره سخن از بازگشایی دانشگاهها به میان آمده، دورههای آموزشی نشریات در دانشگاهها از سر گرفته شده است.
احتمالا در آینده فعالیت های نوینی در دانشگاهها شکل بگیرد که با ویژگیهای نسل جدید تناسب بیشتری دارد. به راستی تشکلی که به فعالیت نشریاتی توجه نداشته باشد تشکل نیست و این تشکل بعد از مدتی ویژگی تولید فکر خود را از دست میدهد و ممکن است خروجیهایی بی مهارت به جامعه تحویل دهد. زیرا که اعضای این تشکل فرصتی برای آزمون و خطای افکار خود ندارند و نمیتوانند از فرصت اثرگذاری یک نشریه دانشجویی برخوردار باشند. به ویژه در دوره کنونی که عملا تشکلهای دانشجویی تبدیل به نهادهای رسانهای شدهاند و تشکلی موفقتر است که بتواند اثرگذاری بیشتری در رسانه داشته باشد.
از ابتدای دولت یازدهم با توجه به اینکه وزارت علوم تبدیل به یک بنگاه سیاسی شد، نشریههای دانشجویی تبدیل به ساختاری جهت سازماندهی نیروهای رادیکال وابسته به جریان سیاسی حاکم در کشور شد.
سازماندهی این تشکیلات توسط معاونت فرهنگی وزارت علوم انجام میشد و آنها تلاش میکردند، فقدان یک تشکل سیاسی فعال را با سازماندهی فعالان نشریات دانشجویی جبران کنند. به همین دلیل به مرور زمان و با تغذیه مالی خوب، آنها توانستند که یک شبکه مخرب سیاسی را در دانشگاههای کشور به وجود بیاورند. به ویژه زمانی که معاون فرهنگی وقت وزارت علوم در ابتدای دولت دوازدهم، سعی داشت وزیر علوم شود و با استفاده از این شبکه، سلسله تجمعهایی در حمایت از خود در دانشگاههای کشور به راه انداخت.
با حضور تیم جدید وزارت علوم در دولت دوازدهم، این شبکه حمایتهای خود را از دست داد و با یک حرکت تشکیلاتی از طرف فعالین تشکلهای دانشجویی در سال 98 جایگاهشان را در وزارت علوم هم از دست دادند.
انتظار میرود در وزارت علوم دولت سیزدهم یک حرکت جدی برای احیای فضای نشریات صورت گیرد.
گزارش از محمدرضا محمدی