تاریخ انتشار: یکشنبه 1401/01/28 - 17:16
کد خبر: 430017

در گفتگو با نویسنده کتاب «نشان حسن» مطرح شد؛

مخاطب فکر می‌کند شخصیت‌های کتاب را می‌شناسد اما در حقیقت نمی‌شناسد

مخاطب فکر می‌کند شخصیت‌های کتاب را می‌شناسد اما در حقیقت نمی‌شناسد

+چند نقد هست که واردترینشان شروع کند داستان است. این در مولفه های داستان معاصر ضعف محسوب می شود. اما دلیل من برای اینکه ابتدا فضاسازی کنم و بعد وارد فضای قصه شوم این بود که قرار است از شخصیت هایی حرف بزنم که مخاطب فکر می کند آن ها را می شناسد اما در حقیقت نمی شناسد. اگر یکباره وارد قصه می شدم ممکن بود مخاطب قصه را پس بزند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ «نشان حسن» اولین اثر «لیلا مهدوی» است که در سال 1400 از انتشارات کتابستان معرفت منتشر  و با اقبال خوبی از سوی مخاطبین آثار تاریخی و مذهبی مواجه شد.

این کتاب به روایت قیام امام حسین و خروج ایشان از مدینه به کربلا و نیز واقعۀ کربلا می پردازد و این واقعه را با سه راوی از خانوادۀ امام حسن مجتبی بازسازی می کند.

نشان حسن یک رمان آیینی و تاریخی است که از زاویه ای نو به عاشورا پرداخته. منظری که سعی دارد چالش های درونی شخصیت های اصلی را در مسیر گذشت و فداکاری نشان دهد. راویان این کتاب نفیله همسر امام حسن، حسن مثنی و قاسم ابن الحسن هستند که به ترتیب با عناوین ماه و آینه و آفتاب در عنوان بندی فصل ها معرفی می شوند.

در ادامه به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی (علیه السلام) مصاحبه «خبرنامه دانشجویان ایران» با خانم لیلا مهدوی نویسنده کتاب «نشان حسن» را می‌خوانید:

-در ابتدا کمی از خودتان برای ما حرف بزنید. (سن، تحصیلات، محل زندگی و...)

+سلام. من لیلا مهدوی هستم. متولد 12 تیر 1362 شهر تهران و محل زندگیم هم تهران هست.. تحصیلاتم در دبیرستان رشتۀ ریاضی فیزیک بود ولی با فراز و نشیب، نهایتا با فارغ¬التحصیلی در رشتۀ روانشناسی و روانشناسی شناختی از دانشگاه علامه طبابایی پایان گرفت.

-چه‌شد که به طور جدی وارد عرصه‌ی نویسندگی شدید؟

+ به نظر من آدمیزاد همیشه به لحاظ روانی یک حاشیۀ امنیتی برای خود دارد تحت این عنوان که وقت هست. از یک جایی به بعد متوجه میشوی که نه! هنوز به آنچه که در زندگی می خواسته نرسیده. نمی خواهم بگویم که من واجد این شرایط هستم ولی نوشتن یک جوشش قلمی می خواهد یک ذوقی می خواهد یک دوست داشتی می¬خواهد. من در مورد جوشش قلم ادعایی ندارم اما در مورد دوست داشتن چرا. وقتی که فرزند سومم به دنیا آمد به خودم آمدم و گفتم از اینجا به بعد کاری که دوست دارم را انجام می دهم. به لحاظ تحصیلی و شغلی و حرفه ای من کارهایی را که می خواستم، کرده ام. دورۀ معلمی ام را گذرانده ام، درسم را هم خوانده ام اما هیچ کدامش آنقدری روح مرا به بازی نگرفته که آن کاری که همیشه دور می دیدمش و به آن علاقه داشتم.

می خواهم بگویم مادر بودن این جسارت را به من داد که یک نقطه سرخطی  برای خودم تعریف کنم که عاشقانه دوستش داشتم. همیشه رمان می خواندم اما  نوشتن در حد دل نوشته ها بوده و یا شعرهایی که در دفتری ثبت می¬کردم. هیچوقت در حد حرفه ای نبوده. و زمانی که حرفه¬ای وارد این کار شدم وقتی بود که انتشارات کتاب نیستان آکادمی داستان تاسیس کرد. دیدن بنر این آکادمی در اینستاگرام حسی به من القا کرد که چرا من نه؟!

نیستان هم انتشاراتی بود که من کتاب هایش را خیلی دوست داشتم. قلم استاد شجاعی را خیلی دوست داشتم و دنبال می کردم و جرقه از آنجا خورد و جذب نیستان شدم. و بعد هم مسیر باز شد و در مسیر افتادم و این مسیر هم پایانی ندارد.

- نشان حسن چطور متولد شد؟

+زمانی که پیشنهاد نشان حسن از سمت ویراستار داستانی کتابستان معرفت مطرح شد( البته سوژۀ اولیه خاندان امام حسن نبودند.) بعد از دریافت پیشنهاد همکاری، گفتم که من دوست دارم در مورد این شخصیت حاضر در عاشورا بنویسم. ولی واقعیتش این است که خودم هم خیلی در خوف و رجا بودم. ابتدای راه بودم و تازه شروع کرده بودم. درست است که از همان ابتدا باور داشتم آدم وقتی که کاری را می خواهد و هدفش نیز منطقی است می تواند به آن برسد؛ ولی بار تردیدهایی در وجودم روشن بود که آیا من از پس این کار بر می آیم یا خیر. بعد که قاعدۀ این کار تغییر کرد و سوژه عوض شد احساس کردم که از عمق وحودم می خواهم و اراده ای دارم که این کار را انجام دهم. و در واقع چون تجربه ای هم نداشتم نمی دانستم که دارم در وادی ای قدم می گذارم که وادی سختی است. می خواهم بگویم حساسیت های قصه را نمی دانستم اما در ادبیات آیینی ما اعتقادی داریم  و آن این است که اگر خودشان نخواهند و اذن ندهند اصلا قلمی در جوهر نمی¬رود. و باور شدید داریم که صاحب اصلی خودشان هستند و خودشان راه را باز می کنند. البته ادعای توفیق ندارم و همه-اش کرم امام حسن بود. اما راه به گونه ای باز شد که من سختی ها را ندیدم. واقعا می خواهم تشبیه اش کنم به دریایی که بخاطر موسی شکافته شد.

تولد نشان حسن عین توفیق بود و خواست خود امام حسن و غیر از این نیست.

-چطور شد که وارد حوزه‌ی ادبیات آیینی شدید؟ قصد دارید در همین مسیر ادامه دهید یا به ژانرهای دیگر نیز فکر می‌کنید؟

+ من با قلم استاد سید مهدی شجاعی و بعد استاد سید علی شجاعی با ادبیات آیینی آشنا شدم اما وقتی آثارشان را می خواندم واقعا نمی دانستم همچین مکتب و گونه ای در ادبیات ما وجود دارد و می توان ادبیات را از این گونه هم دسته بندی کرد. اطلاعاتم ناچیز بود. اما همیشه دوست داشتم از شخصیت های تاریخی بنویسم.چون پیشینۀ ذهنی من همین انتشارات نیستان و آثار استاد شجاعی بود اما انتظاری که از خودم داشتم و دارم این بود که بیشتر در ادبیات اجتماعی و رئالیسم اجتماعی انتقادی کار کنم و در مورد این که آینده چطور شود؛ فکر می کنم که اگر توفیقی شود که در ادبیات آیینی باز هم بنویسم حتما این کار را خواهم کرد.

- برای نوشتن رمان تاریخی و آیینی با چه محدودیت‌هایی مواجه بودید؟

+چهار کار سخت در ادبیات آیینی وجود دارد. دسترسی به منابع که عمدتا عربی هستند و اگر فارسی باشند قیمت بالایی دارند و در کتابخانه ها به راحتی امانت داده نمی شوند و یا کلا چاپ آن ها تمام شده است. به طور مثال خود من دنبال کتابی در مورد حضرت قاسم بودم که در کاشان چاپ شده بود اما هرچه گشتم پیدا نشد و انگار قطره شده بود و داخل زمین رفته بود. مانع دوم هم این است که چطور این منابع را بخوانیم. اعم از پیش نویسی حجم زیاد منابع و دسته بندی کردن آن ها که البته نمی خواهم بگویم مانع است اما کار خیلی سختی است و پژوهش کردن در این زمینه نیروی متخصص خود را می خواهد. یعنی نویسندۀ ادبیات آیینی حتما باید با استاد پیش برود. مانع سوم هم دوباره به لزوم داشتن استاد راهنما بر می گردد و آن این است که حالا که آمدیم و بین روایات یک روایتی را پیش نویسی کردیم و آمدیم در مرحلۀ دسته بندی و می خواهیم ببینیم به کدام استناد بکنیم. خیلی وقت ها برای خود من پیش آمده که هر دو سه منبع متقدم بودند اما در مورد یک موضع خاص آراء متفاوت داشتند و تشخیص و مسئولیت شرعی آن حتی با وجود نظر استاد راهنما به عهدۀ من نویسنده است. اینکه نویسنده چطور بتواند حریم معصوم را حفظ بکند محدودیت های زیادی برایش وجود دارد.

مانع چهارم این است که در رمان آیینی اجازه نداریم هر طور که دلمان خواست فضاسازی کنیم و شخصیت خلق کنیم. همیشه حائلی بین نویسنده و شخصیت معصومی که در موردش می نویسد وجود دارد. و این جزو کارهای خیلی سخت است. یعنی شما حتی نمی توانی در نقل قول معصوم ویرایش ادبی انجام دهی. من حداقل در نشان حسن این کار را نکردم و سعی کردم حفظ فاصله کنم تا مرز حرمت معصوم را رد نکنم.

-برای نوشتن نشان حسن از چه منابعی استفاده کردید؟

+برای نشان حسن از دو دسته منبع استفاده کردم. منابع متقدم یعنی منابع قبل از قرن پنج و شش هجری مثل ارشاد شیخ مفید، تاریخ طبری، مقاتل الطالبین، مقتل ابومحنف و لوهوف، منتهی الآمال و یکسری هم منابع دست سوم یعنی منابعی که بر اساس منابع متقدم در اثر معاصر نوشته شده اند. مهم ترین آن ها دانشنامۀ امام حسین مرحوم ری شهری بود و آثار آقای دکتر رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام حسن ابراهیم حسن، کارهای خانم دکتر مرضیه محمدزاده و در مجموع بالغ بر چهل عنوان بود که هرکدام باید به صورت جدا فیش نویسی و دسته بندی می شد.

-کمی در مورد پیشینه‌ی شخصیتی و تاریخی و زیستی روایان نشان حسن برای ما حرف بزنید.

+هر سه راوی در طول داستان با چالشی مواجه می شوند که باید از خود عبور کنند. یعنی باید از نقطۀ صفر خود به نقطۀ متعالی شدن برسند. این سه راوی را بر اساس چالش هایی که هرکدام در مسیر ادب الهی با آن مواجه می شوند انتخاب کردم. مادر حضرت قاسم نفیله، همانطور که در داستان آمده کنیزی بودند که آزاد می شوند و بعد می شوند ام ولد، نفیله توانسته به مرتبه ای برسد که از کنیزی به همسری امام برسد. و بعد همسری شهید. از این پس ما در رمان با نفیله ای رو به رو می شویم که باید با دست خود فرزند خود را به میدان بفرستد. و این کمال یک مادر را نشان می دهد و فرزندانش را فدای فرزند پیامبر می کند. این در مورد شخصیت اول که عنوانش ماه است.

شخصیت دوم نیز یک شخصیت دراماتیک است. حسن مثنی در تاریخ شیعه نقش پررنگی داشته و برادری است که بزرگ تر است و باید در طول داستان دو بار دست به انتخاب بزند. یک بار وقتی که عموهایش از او می خواهند که در مدینه بماند و به جنگ نرود، انتخاب می کند و با امام می رود. چالش مهم ترش در مکه است که گمان جنگ دارد اما می رود. حسن مثنی در داستان شهید نمی شود و از جنباز کربلا می شوند و بعد متولی صدقات امیرالمومنین در مدینه و بعد از راویان کربلا می شوند.

شخصیت اصلی که محور داستان قرار داده شده حضرت قاسم است. منطق من برای انتخاب حضرت قاسم به عنوان محور داستان این است که چرا در بین تمام اصحاب کربلا یک شب مشخصا به حضرت قاسم اختصاص داده شده است؟ چرا مثلا از عون از جعفر از عمرو بن حسن به اندازۀ حضرت قاسم یادنشده است؟ دلیل این امر به نظر من، شخصیت خاص حضرت قاسم است. در عین حال حضرت قاسم با چرایی های مختلفی در طول داستان مواجه می شود. و انتخاب و درایتش این است که او را یک پله بالاتر می برد. کلیدی ترین نکتۀ داستان من این است که نشان دهم نسب برای حضرت قاسم توفیق نیست. حضرت قاسم ادب را به نسب ترجیح می دهد و تلاش می کند ظرفیت های وجودی اش را بالا ببرد. به همین دلیل حضرت قاسم شخصیت اصلی داستان است.

-همانطور که می دانید؛ اختلاف نظرهایی بر سر شخصیت حسن مثنی در تاریخ وجود دارد. با علم به این موضوع، در طول نوشتن طرح فکر نکردید که این شخصیت را با شخصیت دیگری جایگزین کنید؟

+ قرار است که در ادبیات آیینی و حتی رمان به تاریخ سوژه و واقعه وفادار باشیم. شخصیت زید در واقعه حضور نداشت. شخصیتی که در داستان تاثیرگذار و تاثیر پذیر است و به لحاظ داستانی کنش دارد، نمی توانستم حذف کنم. همینطور پی رنگ قصه و هم وفاداری به تاریخ این اجازه را به من نمی داد. شخصیت حسن مثنی به دلیل سرنوشت دراماتیکش قابل حذف و حتی جایگزینی نبود. نکتۀ دیگری که اینجا می گویم این است که از فرزندان دیگر امام حسن نیز در واقعۀ عاشورا یاد شده اما با پژوهش هایی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که گاها تشابه اسم است و یا به داستانی من را برای استفاده و شخصیت پردازی قانع نکردند.

-اگر مایلید به یکی از بیشترین نقدهایی که به کتاب شده از این تریبون پاسخ دهید.

+چند نقد هست که واردترینشان شروع کند داستان است. این در مولفه های داستان معاصر ضعف محسوب می شود. اما دلیل من برای اینکه ابتدا فضاسازی کنم و بعد وارد فضای قصه شوم این بود که قرار است از شخصیت هایی حرف بزنم که مخاطب فکر می کند آن ها را می شناسد اما در حقیقت نمی شناسد. اگر یکباره وارد قصه می شدم ممکن بود مخاطب قصه را پس بزند. چون مخاطب عام ما که عالم دینی نیست. پس باید فضایی را برای شناساندن شخصیت ها در نظر می گرفتیم. با اینهمه می پذیرم که داستان می توانست شروع زودتری داشته باشد.

نقد دیگری نیز هست که من آن را با استدلال رد می کنم. و این است که می گویند حضور قمر بنی هاشم و حضرت زینب و اباعبدالله در داستان کم است. خب بله. من اصلا وارد حریم نشدم. چرا که یکی از ضعف های رمان های آیینی با حضور معصوم این است که همه چیز و همۀ شخصیت ها تحت شعاع سوژۀ معاریف قرار می گیرند و داستان از پی رنگ اولیه دور می شود. من قرار بود فقط در مورد خاندان امام حسن مجتبی داستان بنویسم و اگر هم نامی از عزیزان دیگر آمده فقط جایی بوده که کنش و واکنشی بین شخصیت های اصلی با امام حسین و حضرت عباس و حضرت زینب بوده. من معتقدم این جزو نقطۀ قوت نشان حسن است که به جای استفاده از وضعیت دراماتیک عاشورا به پی رنگ اصلی وفادار مانده.

-اگر قرار باشد به سراغ یک شخصیت دینی دیگر برای رمان آیینی بروید؛ آن شخصیت کیست؟

+ خب این اتفاق افتاده و من به سراغ یکی از شخصیت های معروف تاریخ اسلام رفته ام. اما اصل بر این است که تا کار حداقل به نیمه نرسیده و ریشه نگرفته در مورد آن صحبت نکنم. بله من در حال پژوهش در مورد یکی از شخصیت ای اسلامی هستم که انشاالله قرار است این کار نیز از کتابستان معرفت منتشر شود و در کنار نشان حسن قرار بگیرد. تا هرچه خدا بخواهد.

مصاحبه از لادن عظیمی

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
قطر: بهترین راه توقف تنش منطقه، پایان دادن به جنگ غزه است
غرب و اسرائیل مواظب رفتارهایشان باشند!
جهان ۲۴۶ میلیارد دلار زیان، فقط به خاطر لجبازی های اردوغان
ایران از همیشه در منطقه قوی تر است
زمین‌لرزه شدیدی جنوب ژاپن را لرزاند
پیام شبانه سردار قاآنی به اسماعیل هنیه
انتقاد افسران صهیونیست از ناتوانی نیروی هوایی در مقابله با حملات پهپادی حزب‌الله
وزیر امور خارجه ایران عازم نیویورک شد
زمان حمله اسرائیل به ایران فاش شد
وزیر امور خارجه ایران عازم نیویورک شد
قوانین کپی رایت اینستاگرام: سفری در دنیای مالکیت معنوی
دور دوم انتخابات در حوزه انتخابیه تهران تمام الکترونیک برگزار می‌شود
بلیچینگ چیست و چگونه انجام می‌شود؟
قطار ملی ساخت ایران بزودی وارد خطوط مترو می‌شود
سیل بهاری چقدر خسارت داشته است؟
دعوت از وزاری چند کشور برای حضور در نمایشگاه کتاب
۷ پیشنهاد خرید کادو برای دانشجوی حقوق از وکیل استور
مسعود نجابتی تندیس طلای چهره هنر انقلاب را به مردم غزه تقدیم کرد
افزایش ۲۰ درصدی در حقوق فروردین ماه بازنشستگان کشوری اعمال شد
۴ نکته مهم همکاری نکردن کودک برای از پوشک گرفتن + راه‌حل‌های آن!
ارسال ۷۰۰بسته مواد غذایی به مناطق سیل زده سیستان و بلوچستان
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top