به گزارش سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اولین بار مسئله ی فساد در سینمای ایران در پاییز سال 1390 توسط مرحوم فرج الله سلحشور مطرح شد. زخمی بر پیکر آسیب دیده ی سینما که هر از چندگاهی متناسب با نیاز برخی اشخاص به ویژه هنرمندنماها، سر باز می کند و با گذر زمان به دست فراموشی سپرده می شود. پرداختن به این موضوع برای سینما تقریبا به مثابه تف سر بالا است. چرا که بخش قابل توجهی از علل شکل گیری آلودگی های اخلاقی این فضا هم از ناظران و متولیان این صنعت نشات می گیرد و هم از مجریان و اعضای خانواده ی سینما.
مسئله ی فساد در بین متولیان هنر هفتم که روحیه و عواطف جامعه را جریحهدار کرده، موضوعی ست داغ که دهان به دهان می چرخد و مورد ملامت قرار می گیرد، اما به ندرت به علل و ریشه های آن توجه می شود که چه شد در در فضایی که قرار بود از طریق ابزاری به نام سینما و هنر زمینه ی هرچه بیشتر رشد و تعالی انسان به عنوان هدف فراهم شود، چنین اخبار ناامید کننده ای به گوش می رسد و راه حل این موضوع چیست؟
برخی نیز که به علل این موضوع توجه نشان می دهند، در نهایت با ساده سازی مسئله و یا نگاه یک جانبه و قضاوت های یک طرفه سر و ته آن را به هم می آورند و یک حکم نهایی صادر می کنند که یا تقصیر بازیگر است یا تقصیر فلان نهاد و این داستان پیچیده را به پایان می رسانند. البته شایان ذکر است که وجود نواقص و مفاسد مذکور توسط بازیگران و مکشوف توسط نهادهای متولی بدین معنا نیست که تمامی اعضای صنعت سینما گرفتار چنین موضوعاتی شده اند و قابلیت تعمیم دهی کلی وجود ندارد.
مجراهای ورود به عرصه سینما و بازیگری
بررسی علل شکل گیری فساد در فضای سینمایی ایران، کلافی ست در هم پیچیده که ما را به چند رشته اصلی می رساند. یکی از مهم ترین بخش ها، بررسی مجراهای ورود به عرصه ی سینما و بازیگری است.
موسسات و مراکز دولتی و خصوصی بسیاری در جهت استعداد یابی و آموزش بازیگران وجود دارند اما راه میانبر برای عشاق مهارت جویان سینما آموزشگاه های بازیگران معروف است. میانبری گاهی به هدف خود، که معرفی چهره های جوان و با استعداد به کارگردانان و تهیه کنندگان است منتهی می شود و گاهی به انحراف می رود و فساد و زد و بند می آفریند. این در حالی ست که بسیاری از بازیگران جنجالی هنرجویان آموزشگاه هایی بوده اند که گزینش در آن ها بر مبنای سرمایه و ارتباطات بوده است و نه مهارت و استعداد.
به گفته ی برخی از بازیگران یکی از معیارهای گزینش و پذیرش آن است که شخص سرمایه و پشتوانه ای مالی داشته باشد که وی را حمایت کند و فراهم کردن سرمایه راهی ندارد جز داشتن ارتباطات گسترده، به ویژه با سرمایه داران. همچنین با توجه به نقل قول های صورت گرفته از فعالات عرصه ی تئاتر و سینما، به نظر می رسد که هنرجویان جوان برای گرفتن نقش و وارد شدن به این عرصه باید در مهمانی های تهیه کنندگان و دست اندرکاران فیلم و سریال ها شرکت کنند، چرا که گاهی توزیع نقش در این مجالس اتفاق می افتد.
باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که معمولا افراد متقاضی برای ورود به عرصه سینما و تلویزیون از لحاظ تیپ شخصیتی تهوری و هنری هستند و تمایل نسبتا زیادی به دیده شدن دارند. علاوه بر آن زندگی لاکچری بازیگران، آزادی بی حد و مرزشان برای اظهار نظر در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و ... و سایر شوآف هایشان باعث می شود شخصیت های علاقه مند به این موضوعات و بعضا سطحی نگر برای دستیابی به چنین موقعیت ها و امکاناتی به سمت سینما و بازیگری کشیده شوند.
نقش فروشی و پول های ناسالم در رگ های سینما
متاسفانه مافیای سینمایی منجر می شود که افرادی با پیش زمینه های چنین مسائلی بتوانند از موانع حضور در عرصه ی بازیگری عبور کرده و در مسیر خود باقی بمانند. این بی اخلاقی ها و مفاسد به نقش فروشی و پول های ناسالمی که در رگ های سینما تزریق می شود نیز گره خورده.
علاوه بر ساز و کارهای ناقص برای ورود افراد به حوزه ی هنرهای نمایشی، به دلیل عدم امکان خالص سازی صد درصد داوطلبین ورود به عرصه بازیگری از افراد سود جو، وجود دستگاه و نهاد نظارتی معتبر و کارآمد برای پیشگیری و پیگیری جرائم و مفاسد، جلوگیری از تشویش اذهان عمومی با ادعاهای کذب و ایجاد مسیری قاونی برای رسیدگی به قربانیان این دست وقایع، امری غیرقابل انکار است.
هرچند در حال حاضر، وظیفه رسیدگی به این موضوع بر عهده ی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که متاسفانه با بی توجهی و سهل انگاری مسئولین مربوطه مواجه شده و در نتیجه این اعترافات و شکایات در مسیر نادرست قرار گرفته و منجر به ایجاد تصویری سیاه از فضای سینما و تعمیم این فضا به جامعه ی ایران شده است. گزارشات حاکی از آن است که تا کنون نامه های متعددی از سمت برخی از بازیگران برای مسئولین مربوطه با هدف جلوگیری از گسترده شدن این مفاسد فرستاده شده که متاسفانه با بی توجهی رو به رو شده است.
وظیفه نظارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
بندهای زیر از ماده 2 بخش اول قوانین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخش کوچکی از وظیفه ی نظارتی این وزارتخانه را بیان می کند.
بند 7: تقویت روح تحقیق، تتبع و ابتکار در تمام زمینههای فرهنگی و هنر اسلامی و ایرانی از طریق تشویق و حمایت نویسندگان، شعرا، ادبا، هنرمندان و همچنین در بند 17: صدور اجازة تأسیس، توسعه یا انحلال مؤسسات آزاد آموزشهای هنری و فرهنگی و سینمایی
البته این موضوع را نیز باید در نظر داشت که برخی معتقدند صحبت های مطرح شده در ارتباط با مفاسد اخلاقی، از سمت بازیگرانی ست که مدت طولانی پیشنهاد بازی نگرفته اند و علت بیان موضوعات مرتبط با فساد، بیکاری طولانی مدت آن ها ست.
نتایج بی اخلاقی ها و بی حرمتی ها در بین سینماگران نه تنها به افشاگری های اخیر و تاثیر بر اذهان عمومی منتج می شود، بلکه افسردگی، خودکشی و بی راهه رفتن های بازیگران و فیلمسازان را هم به دنبال دارد.
هدف آن بود که هنر متعالی، زمینه ای برای رشد انسان شود و نه بستری برای فساد و عیاشی. اما به نظر می رسد با گذشت زمان وضعیت نسبت به سال های قبل نه تنها بهتر نشده که سیری نزولی و حرکت به سمت وخامت را نیز در پیش گرفته است.
گزارش از محدثه جان نثاری