به گزارش گروه بین الملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در سیاست خارجی اولویت ما باید حفظ منافع ملی باشد و برای به حداکثر رساندن این منافع ملی توسعه روابط با کشورهای مختلف یک اصل تلقی می شود. اینکه بگوئیم نگاه فقط باید به شرق یا فقط به غرب باشد در این مقطع زمانی کاربرد ندارد و کشورها در رابطه با هر کشور دیگری در هر منطقه ای که باشد اگر احساس کنند منافعی را می توانند برای کشور خود ایجاد کنند دنبال می کنند. ما نباید خود را محدود و سانسور کنیم حتی نباید خود را تحریم کنیم. با هر کشوری که احساس کنیم می توانیم منافع ملی خود را افزایش دهیم باید برنامه های راهبردی را بصورت بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت تعریف کنیم.
ایران نباید در روابط بین الملل خود را محدود کند
وقتی با قدرت های بزرگ و تاثیرگذار وارد روابط راهبردی بلندمدت می شویم در واقع هم به لحاظ سیاسی، هم به لحاظ اقتصادی، هم به لحاظ امنیتی به وزن خود اظافه می کنیم . در توسعه همکاری اقتصادی، در بخش های سرمایه گذاری، در ایجاد توازن بین المللی از لحاظ سیاسی و امنیتی نباید در داشتن روابط خارجی و داشتن شرکای استراتژی خود را محدود به برخی کشورها کنیم . هر جایی که احساس کنیم می توانیم با کشورهای موثر و قدرتمند روابط بلندمدت راهبردی تعریف کنیم که در این راهبرد منافع کشور تامین شود حتماً باید پیش قدم شویم. باید بهترین روابط با همسایگان یکی از راهبردهای اصلی ما باید باشد.
با داشتن روابط خوب، عمیق و استراتژیک با کشورهای قدرتمند می توانیم زمینه ایجاد توازن با کشورهای غربی را فراهم کنیم. جمهوری اسلامی ایران اکنون در حال تجربه سختترین و جامعترین تحریمهای تاریخ روابط بین الملل است. فشار حداکثری که «دونالد ترامپ» از سال ۲۰۱۸ تاکنون علیه کشورمان به اجرا در آورده است موجب شد تا بسیاری از ظرفیتهای اقتصادی و تجاری تهران در حوزه خارجی تحت تاثیر قرار بگیرد. محدودشدن میزان فروش نفت خام، سخت شدن دسترسی به سیستم مالی بین المللی، محدودیتهای شدید در مسیر نقل و انتقال ارز به ویژه دلار، بیتمایلی برخی شرکای سنتی تهران از سرشاخ شدن با دولت ایالات متحده باعث شده است روزنههای خیلی زیادی در تعامل اقتصادی بین ایران و کشورهای جهان باقی نماند.
تنش زدایی از روابط ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس
یکی ازتاثیرگذارترین عوامل در رفع تنش بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی، شرایط متغیر بینالمللی است. انتخابات آمریکا و برجام به طور مستقیم بر این روند تأثیر میگذارد. اساساً میتوان گفت وضعیت کنونی مذاکرات یعنی طولانی شدن و در واقع کشدار شدن آن، برگزاری این مذاکرات در دورههای مختلف در وضعیتی که یکی از طرفین ابراز خوشبینی میکنند اما به این سمت نمیروند که بخواهند در واقع مسئله را تمام شده بدانند ناشی از عواملی متغیری است که در آینده نزدیک رخ خواهند داد و میتوانند در واقع صحنه بازی را تغییر بدهند و در نتیجه سیاستهای کشورهای عربی نیز در واکنش به این تحولات تغییر خواهد کرد.
برای مثال در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با توجه به شرایط کنونی دولت بایدن از قبیل وجود تورم و وضعیت شکننده دموکراتها در کنگره، احتمال آن وجود دارد که شاهد شکست بایدن باشیم و اگر ترامپ در انتخابات آینده پیروز شود، آنگاه معادلات به طور کلی تغییر خواهد کرد؛ چرا که ترامپ درعینحال که از کشورهای عربی دفاع نمی کند، بلکه سعی خواهد کرد از این کشورها به عنوان یک ابزار توسعه اقتصادی برای آمریکا استفاده بکند. ولی در عین حال ترامپ به این کشورها فشار خواهد آورد تا از ایران فاصله بگیرند .
پیامدهای تنش زدایی بین ایران و عربستان و تاثیر آن بر نظم منطقه ای
با توجه به قدرت ایران و عربستان در سطح نظام منطقهای و خاورمیانه، تنشزدایی آنها چه به صورت تاکتیکی و یا به صورت راهبردی، حاوی پیامدهای مهمی در سطح نظم منطقهای و همچنین کانونهای بینالمللی دخیل در این بحران است اگرچه تنشزدایی در وضعیت کنونی حاصل تحولاتی است که در بحرانهای منطقه بودهایم. تحولات صورت گرفته در بحران سوریه و یمن نیز منجر به تنشزدایی میشود .
به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و عربستان حداقل در سطح احیای روابط دوجانبه یکی از پیامدهای مثبت این تنشزدایی این است که الگوی تخاصم میان بازیگران منطقه جای خود را به جلوههایی از همکاری و رقابت متعارفی بدهد که ما حداقل در روابط ایران و عربستان و سعودی در سالهای گذشته شاهد آن بودهایم .
یکی دیگر از پیامدهای مثبت تنشزدایی بحث احیای روابط دوجانبه است، این روابط برای ما نیز مهم است به عنوان مثال در برگزاری حج و روابط اقتصادی ازسرگیری روابط میتواند بسیار مفید باشد. سطح مبادلات تجاری میان دو کشور بنا به پیشبینیها میتواند تا دو میلیارد دلار نیز ارتقا پیدا کند. با توجه به مبادلات ۸۵۰ میلیون دلاری بین دو کشور در سال ۱۳۸۹ این امر دور از انتظار نیست .
تاثیر حضور آمریکا بر مشکلات موجود در منطقه
یکی از عوامل تفاوت نگاه ایران و عربستان در سطح منطقهای این است که جمهوری اسلامی معتقد است نظم منطقه باید نظمی مبتنی بر همکاری بازیگران منطقه باشد، اگرچه طبیعتاً خروجی این نگاه بیشتر در سطح شعار باقی مانده، اگر الگوهای نظم در دیگر مناطق جهان را دنبال کنیم، تشکیل این نظمها از زمانی آغاز میشود که درک متقابلی در قدرتهای موجود مبنی بر این امر صورت بگیرد که در زمانی باید از هزینههایی که بر سیاست خارجی کشور تحمیل میشود، دست برداشت و آن را به الگوی همکاری تبدیل کرد. روند شکلگیری اتحادیه اروپا یا نظمی که در آسیای جنوب شرقی شکل گرفت در ابتدا، مبتنی بر حلوفصل مسائل امنیتی بود و سپس این حل به مسائل اقتصادی نیز بسط یافته است.
لذا نمیتوان انتظار داشت نخست مسائل اقتصادی حل شود و سپس مسائل امنیتی و سیاسی حل شود؛ بنابراین می توان به این نتیجه رسید که تأثیر حضور آمریکا در منطقه بر تنشهای موجود، درست است، اما در این میان تفاوتی میان نگاه کشورهای مختلف منطقه درباره نظم منطقهای وجود دارد. نگاهی مبتنی بر اینکه نظم منطقهای باید تابع نظم جهانی باشد و نگاه دیگری که نظم منطقهای باید حاصل همکاری مشترک کشورهای منطقه باشد که در سطح عملیاتی متأسفانه از سطح شعار فراتر نرفته است .
بهبود معیشت مردم، پشتیبان محکم سیاست خارجی
هر چقدر روابط منطقهای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه به سمت یک تنش فزاینده پیش برود احتمال تقویت جبهه عرب - عبری بیشتر خواهد شد .در این میان ایران باید متوجه باشد که آشوبها و اعتراضات در داخل مستقیماً سیاست خارجی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. برای حفظ استحکام داخلی و تقویت سیاست خارجی، با یک سیاست راهگشا و منطقی و ریلگذاری در گشایش برجامی و یا هر نوع فرصت تقویت رشد و توسعه اقتصادی در راستای رفاه اجتماعی و بهبود وضعیت معیشتی مردم، میتواند شرایط داخلی ایران را تقویت و اعتراضات را قبل از ایجاد بحران کنترل کند و همچنین پشتیبان محکمی برای سیاست خارجی باشد .
گزارش از حامد ملکی ولوکشی