تاریخ انتشار: سه شنبه 1401/08/24 - 09:16
کد خبر: 450529

گفت‌وگوی اختصاصی با کارشناس فرهنگی حوزه کتاب؛

روح متفکر انسان زنده نمی‌ماند اگر هرشب کتاب نخواند/ کتاب تنها هنری است که به انزوا مربوط است

روح متفکر انسان زنده نمی‌ماند اگر هرشب کتاب نخواند/ کتاب تنها هنری است که به انزوا مربوط است

دعوای اصلی ما باید با آمریکا باشد، چرا دانشجو این کار را نمی کند چون آمریکا را نمی شناسند. عمیق ترین بچه های ما نهایت محصولات هالیوود را بشناسند. دانشجو باید عمیق باشد چون ریشه را در عمیق بودن می فهمیم و تو اگر آمریکا را بشناسی دیگر توقعی جز کشتار، تجاوز و جنایت از آن نداری و ما باید ماهیت آن را بشناسیم.

به گزارش سرویس کتابخانه «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ 24  آبان سال 1372 به عنوان روز کتاب و کتاب‌خوانی تعیین شد. این روز، یکی از روزهای هفته کتاب نیز هست. از این رو به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی در گفتگویی اختصاصی با عبدالله نظری، مستندساز و کارشناس فرهنگی حوزه کتاب به مسائل و موضوعات مختلف درخصوص کتاب و اینکه چرا نسل جوان و دانشجویان امروزی اهمیت چندانی به مطالعه و تعمق در کتاب نمی دهند پرداختیم. در ادامه مشروحی از این گفتگوی جذاب و مفصل را مطالعه می‌کنید:

سوال: در ابتدا تشکر میکنیم که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید و به عنوان اولین سوال می خواهم بدانم درد بشری در زمانه امروزی به خصوص در جامعه ایرانی و در بین جوانان و دانشجویان چیست و این عدم فهم دقیق ریشه در کجا دارد؟

ما یک پیامبر داریم در همه تاریخ ادیان که معجزه اش کتاب بود و در آن کتاب به دفعات تکرار شده است که آیا فکر نمی کنید؟ در ختم چندین آیه این مطلب بیان شده است که آیا نمی اندیشید؟ بنده هیچوقت ندیده ام بگوید که آیا حس نمی کنید؟ چون ما با حس کاری نداریم. حواس باید وارد به ضمیر انسان شود تا به درک برسیم و اینها دریچه های درک هستند اما خود درک نیستند. این کار، کار عقل است و به نظر می رسد مسئله روشن باشد برای آن کسی که می گوید اگر فکر کنید به آن می رسید. یکبار در کتابفروشی با همکاران مشغول به کار بودیم کسی آمد و پرسید قاب موبایل دارید، ما به او گفتیم خودت چه فکری میکنی و این قضیه بسیار روشن است و اینجا کتابفروشی است و همه چیز ندارد.

پیامبر درونی همه انسان ها عقل است و بنظر می‌رسد ایراد اساسی اینجاست که به جای اینکه عقل خودمان را بر فهم عموم درگیر کنیم متاسفانه حواسمان را دخیل می کنیم و حواس برای ما تصمیم گیر هستند در صورتی که صرفا دیدن یک ماجرا برای ما کفایت نمی کند.

یک مثالی از دوستان درباره‌ی ماجراهای اخیر در اینستاگرام خواندم که جالب بود، راوی در آن مطلب نوشته بود که من ایستاده بودم که دیدم یک مردی با ظاهر مذهبی در حال صحبت کردن با تلفن همراه بود، دختری آمد موبایل آن مرد را گرفت و مرد به دنبال آن دختر رفت و دختر را گرفت و کشان کشان او را به کیوسک نیروی انتظامی می آورد و در این حین دختر به دست پا زدن و سر و صدا کردن روی آورد و مردمی جمع شده بودند و می گفتند یک فرد مذهبی یک دختری را گرفته است در ادامه همه شروع به فریاد زدن کردند اما در واقع آن مرد می خواست موبایلش را بگیرد، در این صحنه ما آن قسمت اول را ندیدیم و آیا دیدن بخش دوم برای قضاوت و تصمیم‌گیری ما کافی است؟ باید بدانیم هر مقدار که مشاهده میکنیم برای قضاوت ما کفایت نمی کند، این دیدن و شنیدن برای ما کفایت نمی کند و قضاوت نمی تواند بر مبنای دیدن باشد.

چرا ما انسان ها به صرف دیدن قضاوت می کنیم. چرا نمی پرسیم که چه اتفاقی افتاده است. باید تمام حواس جمع شود و اطلاعات به مغز داده شود تا به تحلیل برسیم. ما در عصری هستیم که همه چیز سرعت گرفته است و حوصله نداریم درباره‌ی همه چیز فکر کنیم. ما نیاز داریم نسبت به همه چیز عمیق شویم و تنها قبل و بعد ماجرا را نبینیم و بنظر می رسد همه جای دنیا این اتفاق در حال رخداد است.

کسی مثل چامسکی در تمام این سالها از دهه ۷۰ که دچار تحریم‌های هسته‌ای شده ایم آیا صحبتی درباره تحریم ها و فشارهایی که بر مردم وارد شده است کرده است که حالا دارد درباره این مسائل اخیر صحبت می‌کند؟ باید بگوییم که آقای چامسکی تا به حال کجا بودید در این چند سال. ما چندین بیمار پروانه ای داریم ولی در حال حاضر توان ساخت داروی این بیماران را نداریم، شما یک سری از ابزارهای پانسمان اینها را کشف کرده‌اید خب آقای چامسکی شما که حرف از مردم ایران می‌زنید چرا تلاش نکرده‌اید این وسایل و لوازم درمانی به بیماران ایرانی  برسد، شما در نفی خشونت کتاب نوشته اید، در آن نئولیبرالیسم را نقد می کنید که شکل جدید خشونت را بدون استفاده از سلاح اعمال می کنند خب سوال ما این است چرا دارو باید ممنوع باشد؟ مسئولین که بیماری ای بی ندارند و این مردم هستند که درگیر این بیماری هستند و شما باید این را در اختیار مردم ایران قرار دهید.

بنظر می رسد ما در عصر سرعت گرفتن همه چیز هستیم، شما وقتی با دانشجوی ایرانی صحبت می کنید متوجه می شوید که همین اتفاق برای او افتاده است. وقتی با فیلمساز ایرانی صحبت می کنید باید فکر کند تا به یاد بیاورد آخرین بار چه زمانی کتاب خوانده است، او حتی کتابی که در حوزه تخصص خودش است را هم به یاد ندارد.

استاد در دانشگاه منابع را معرفی می کند و می گوید بر مبنای این کتاب این درس را جلو خواهیم برد منتهی دانشگاه مهد کودک و مدرسه نیست که بگویند الا و لا غیر این کتاب را باید برای این درس بخوانید و حق مطالعه کتاب دیگری را ندارید در صورتی که باید درباره کتاب‌های دیگر هم پرسش کرد. در واقع دانشجو به معنای واقعی یعنی همین و متاسفانه بنده دانشجوی اینگونه ندیده‌ام که بگردد و درباره کتابی جستجو داشته باشد.

جهان مجازی، انفجار اطلاعات همه ما را به دانشمندانی بی نیاز تبدیل کرده است که سریع درباره همه مطالب گوگل کرده ایم و فکر می کنیم آنچه که در فلان خبرگزاری ها میخوانیم ما را به فردی تبدیل می کند که اطلاعات جامعی دارد اما باید بدانید تا زمانی که این مسیر را طی می کنیم به گرد جامع بودن هم نمی‌رسیم و صاحب تحلیل نمی شویم.

سوال: کتاب چه چیزی را ارائه می‌دهد که فضای مجازی و خبرگزاری ها ارائه نمی‌دهد؟

خبر به ما چیزی را ارائه نمی دهد خبر یک اتفاق است باید دید که خبر چه زمانی ارزش دارد، روزنامه هفته گذشته دیگر امروز ارزشی ندارد خبر را باید در لحظه مطلع شد زیرا جنس خبر آنی است. اخبار آب و هوا به جزء در لحظه دیگر هیچ ارزشی ندارد. خبر روزانه استفاده می شود و علمی به تو نمی دهد.

کتاب به ما می گوید صبر کن تا من جوانب امر را برای تو بررسی کنم به طور مثال ما می‌خواهیم درباره مدل‌های حکومتی مطالعه داشته باشیم، کتاب همه اطلاعات را جمع می کند و به تو ارائه می دهد منتهی تو باید صبر کنی زیرا تفاوت کتاب در این است، موسیقی را می شود با همدیگر گوش داد، فیلم را می‌شود در کنار همدیگر تماشا کرد اما کتاب تنها رسانه و تنها هنری است که به انزوا مربوط است و تو باید در خلوت کتاب بخوانی اینجا همانجایی است که تو به فکر کردن و تحلیل داشتن دعوت می شوی زیرا تو باید انسان صاحب تحلیل شوی در غیر اینصورت هر کسی که از راه رسید حرفی می زند و تو را تحت تاثیر خودش قرار می دهد. آن چیزی که باید راه بیفتد جایی بزرگتر از اینهاست، کتاب تو را دعوت می کند تا عقل را به کار بیاندازی.

اگر ما بخواهیم حرفه ای بشویم باید به سراغ کتاب برویم تا بر مخاطب اثر داشته باشیم به طور مثال ما اگر بخواهیم یک صدابردار حرفه‌ای بشویم دیگر کار ما با یک رکوردر معمولی انجام نمی شود، باید دوره های صدابرداری را طی کنیم، آموزش ببینیم تا بتوانیم صدایی را متناسب با سلیقه و ذائقه مخاطب تهیه کنیم. این مسیر دقیقا همان کاری است که کتاب برای ما انجام می دهد، کتاب برآمده از تجربه است و راهی را که تابحال کشف نشده در اختیار ما می گذارد. من باید این تجربه ها را بخوانم. در یک کلمه کتاب به ما عمق می دهد.

سوال: با توجه به اتفاقات و مسائل روز؛ دانشجو و قشر جوان ما چه کتابی را باید بخوانند و یا چه سیر مطالعاتی را پیگیری کنند تا به یک نظام فکری منسجم در مسیر تحلیل درست برسند؟

بنده با خیلی از دانشجویان صحبت کرده ام. زمانی که از آنها می پرسم در این تجمع های امروزی چه میخواهید تنها می گویند این ها بروند و دلایلی را می آورند، بعد از دانشجویان می پرسم فرض کنید جمهوری اسلامی تمام شد و این‌ها رفتند بعد از آن چه می شود و دانشجویان هیچ پاسخی برای این سوال ندارند. خوب دقت کنید ما باید برای یک انقلاب از مرحله فعلی به یک پله بالاتر سفر کنیم وقتی دانشجویان تنها می‌گویند این ها بروند تا همین جای صحبت معلوم می شود که ما درباره عقل حرف نمی زنیم و درباره حس صحبت می کنیم.

ببینید در جریان مهسا امینی اتفاقی افتاد، یک عده درباره آن غرض دارند و یک عده دیگر پر از پرسش و ابهام هستند. عیبی ندارند که در این‌باره سوال کنیم، سوال پرسیدن ایرادی ندارد این قضاوت کردن بر مبنای یک کلیپ بدون مطالعه مستندات است که ایراد دارد.

ما باید برای سوال‌هایمان به سراغ کتاب برویم و مطالعه کنیم. آیا می شود سوال پرسید؟ بله اما آیا می شود قضاوت کرد و رای داد؟ خیر. با داده ها و اطلاعات کم نمی شود تصمیم گرفت.

به طور مثال می گویند که فلان فرد کشته شد آیا شما تحقیق کرده اید و همه جوانب را بررسی کرده اید؟ خوب دقت کنید ما همیشه به سرعت در حال تصمیم گیری هستیم. مدام به زود تصمیم گرفتن دعوت می شویم و به دنبال علاج آن نیستیم، علاج آن خواندن کتاب است برای اینکه ما در حال حاضر در سطح حرکت می کنیم، سطحی ترین مکان همینجاست که ببینیم دختری سرپا به دفتر پلیس رفته و روی تخت بیمارستان از آنجا خارج شده!! در این زمان شما با سطحی ترین اطلاعات در حال تصمیم گیری و صادر کردن حکم هستید.

اصل قضیه این است که ما به عمیق شدن دعوت نمی شویم و مدام به سطحی بودن دعوت می شویم البته تمام سلایق و جهت ها این بلا را بر سر ما آورده است، حتی مسئولین ما هم چنین تحلیل های سطحی دارند و ما را به سطحی بودن دعوت می کنند، کسی ما را به عمیق بودن دعوت نکرده است که اگر این کار انجام شده بود دیگر چنین مشکلاتی را به همراه نداشتیم. به ما نگفته اند که به مطالعه دقیق حکومت پهلوی بپردازیم و سعی شده است که با نظریات سطحی به آن پرداخته شود اما این سوال پرسیده نشده است که آیا پهلوی حکومت عادلانه داشته است؟ این را باید دانست که اصلا پهلوی نمی‌تواند حکومت عادلانه و آزادانه برای ما بسازد. درباره آمریکا اوضاع خیلی بدتر است، ما به اخبار روزانه اکتفا کرده ایم و مردم را در این باره در سطح کم عمقی نگه داشته ایم. اگر سوسیالیست ها را در ایران پیدا کنید می گویند دشمن درجه یک جهان آمریکا است چون آن ها آمریکا را به خوبی مطالعه کرده اند اما ما مردم را به مطالعه آمریکا دعوت نکرده ایم.

به طور مثال کتابی داریم با نام تاریخ مستطاب آمریکا که در این حوزه جزء سطحی ترین کتاب ها است یعنی تاریخ آمریکا را هم که بررسی کرده اند مطالب را در سطح توضیح داده اند. در مقابل کتابی داریم با عنوان تاریخ آمریکا هاوارد زین نشر اختران که سوسیالیست است و اطلاعات دقیقی را ارائه می دهد.

ما حتی در پویش های ملّی کتابخوانی هم دچار خطا و اشتباه شده ایم. کسی که در این پویش ها شرکت می‌کند در ادامه به کتاب و کتابخوانی روی نمی‌آورد در ادامه مجاب نمی شود که کتاب دیگری را خریداری کند یا ارگان و نهادی کتاب خریداری می کنند تا در بین کارکنان خود توزیع کند. بنظر شما آیا این کار درست است؟ آیا سازمان‌ها و ارگان‌ها هر شب نان می گیرند تا به درب خانه ها ارسال کنند، باید بدانیم که کتاب به مثابه نان است و روح متفکر انسانی زنده نمی ماند اگر هرشب کتاب نخواند، بعد ما تلاش می کنیم از طریق برگزاری پویش ها مردم را کتابخوان کنیم. این را باید بدانیم که رهبر انقلاب با این حجم از کار و مشغله می‌گویند تا قبل از 20 سالگی تمام کتاب های رُمان منتشر شده در ایران را مطالعه کرده اند اما امروزه مشاهده می کنیم که حزب اللهی‌ها اصلا سمت مطالعه رُمان نمی روند.

به طور مثال کتاب اسدالله علم که بارها رهبر انقلاب به آن ارجاع داده اند و گفته اند که این کتاب را بخوانید. مدیران فرهنگی باید مورج این کتاب باشند اما چون مدیر ما قدش در کف زمین است تلاش می کند تو را در همان سطح نگه دارد. مدیری که مسئول ترویج کتاب و کتابخوانی است در حد همین پویش ها اقداماتی را انجام می دهد. اگر مسئول ما فرهنگ کتابخوانی ندارد خودش نمی تواند مروج کتاب و کتابخوانی باشد. ما از اینجا ضربه می خوریم زیرا مسائل فرهنگی را احصا نکرده و به دنبال حل آن هستیم.

وقتی ما مردم را به عمیق شدن دعوت نکردیم و نگفتی که پهلوی چه کسی است و ندانستیم که او شاهی بود که قرار بود آب و خاک را حفظ کند و نتوانسته پدرش را به ایران بیاورد و دلیلش چه بوده است -البته که جواب آن روشن است- زمانی که این را به مردم ارائه ندهیم بعد از آن نباید توقع عمیق شدن داشته باشیم. ما درباره تاریخ سوال نپرسیدیم، زمانی که پهلوی از ایران رفت پسرش شاه بوده است اما نتوانسته پدر خود را برگرداند. ما اگر پاسخ همین سوالات را بدانیم دیگر شعار درود بر رضا شاه سر نمی دهیم. بر فرض جمهوری اسلامی بد است اما با حکومتی آن را مقایسه کنید که ارزش داشته باشد. به طور مثال مرزهای ایران قبل از پهلوی در چه موقعیتی بود و بعد از پهلوی چه بلایی بر سر آن آمد؟ چه شد که استان بحرین به کشور بحرین تبدیل شد؟ از این دست سوالات، آن‌چیزی که ما را به گذشته بر می‌گرداند تاریخ است که ما را به آن پیوند می دهد و کمک می کند که دیگر اشتباهات را تکرار نکنیم.

به طور مثال رضاخان کسی بود که خط آهن را کشید اما اگر باج به آلمان ها نداده بود این اتفاق صورت نمی‌گرفت زیرا آلمان ها در مسیر جنگ خودشان به خط راه آهن نیاز داشتند اگر آلمان ها در جنگ پیروز شده بودند و برای آنها صرفه مالی داشت راه آهن را جمع می کردند، این در تاریخ و در کتاب اسدالله علم ثبت شده است اما ما مطالعه نمی کنیم و متاسفانه ما را از تاریخ جدا کرده اند.

یکی دیگر از مشکلات این بود که در زمان یکی از دولت ها سوبسید کاغذ برداشته شد و به جای آن بُن خرید کتاب ارائه می شد. بعد از دو سال آنقدر بُن کتاب بی ارزش شد که دیگر همین هم فایده ای نداشت چرا که باید کاغذ را به گونه ای دیگر به دست ناشران می رساندند که دست دلال ها و واسطه ها از این بین بریده شود البته این را هم بگویم در حال حاضر هزینه خرید کتاب سرسام آور است.

در جمع بندی تمام صحبت هایم بگویم که زمانی امید جوان ایرانی برای رهایی آمریکا است و تمام آمال و آروزهای خود را در رابطه با آمریکا تعریف می‌کند، کافیست همین دانشجو و همین جوان درباره آمریکا اطلاعات کافی داشته باشد آنوقت اگر آزاده باشی و روح تو به درد آمده باشد نمی توانی حلال مشکلات را آمریکا بدانی و ما را با آمریکا خلاص کنی چون آمریکا زندانی بزرگتر را برای بشر درست کرده است، چرا باید دلار آمریکا برای ما تصمیم بگیرد؟ چرا باید قیمت ها را بالا و پایین کرده و تولیدات داخلی را گران کند.

باید گفت ای جوان و ای دانشجو تو ما را با آمریکا نجات نده زیرا پول ملی آمریکا دارد با زندگی ما بازی می کند. جهان یک زندان بزرگی است که دلار و آمریکا برای ما درست کرده است، تو باید جمهوری اسلامی را بر سر خط جنگ با دلار و آمریکا بیاوری چون هر حکومتی بیاید و برود مبارزه اصلی با آمریکا است. اگر روح الله خمینی(ره) روزی پرچم مبارزه با پهلوی را بلند کرد بخاطر این بود که می‌گفت پهلوی آدم آمریکاست، امام خمینی(ره) یک عالم روشن ضمیر بود که نه به آمریکا گفت. جنگی که امام آغاز کرد جنگ استقلال بود یعنی همان چیزی که امروزه چین و روسیه به دنبال آن است، ما باید همان خط امام را ادامه دهیم. دعوای اصلی ما باید با آمریکا باشد، چرا دانشجو این کار را نمی کند چون آمریکا را نمی شناسند. عمیق ترین بچه های ما نهایت محصولات هالیوود را بشناسند. دانشجو باید عمیق باشد چون ریشه را در عمیق بودن می فهمیم و تو اگر آمریکا را بشناسی دیگر توقعی جز کشتار، تجاوز و جنایت از آن نداری و ما باید ماهیت آن را بشناسیم.

مصاحبه از سجاد باقری

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
یک تاکسی پر از گلهای تازه
تقدیر از رزمندگان عملیات حمله به اسرائیل
به اسرائیل کمک می‌کنیم تا با حملات ایران مقابله کند
عملیاتی که صهیونیست‌ها را مضحکه تمام جهان کرده است
بارندگی‌های فراگیر اردیبهشتی تا کی ادامه دارد؟
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
ایران دفعه بعد، ۳ هزار موشک و پهپاد به اسرائیل می‌زند، یا ۳۰ هزار؟
استعفای ناگهانی فرمانده یگان «اشباح» ارتش اسرائیل
بحران‌زده ترین قاره جهان از نظر بلایای طبیعی کجاست؟
دعوای کارشناسان ضدایرانی روی آنتن زنده!
حمله یمن به ناوشکن آمریکایی و کشتی اسرائیلی +جزئیات
پیام مهم سفر رئیسی به پاکستان و سریلانکا در این مقطع
امام جمعه سابق دار فانی را وداع گفت
کارگر رکن جهش تولید/ حال خوب کارگر، حال خوب کشور
غوغای طوفان فلسطین در دانشگاه‌‍‌های آمریکا؛ چرا واشنگتن نگران حمایت از فلسطین هستند؟
حضور ایران در میدان رقابت قدرت های جهان در شبه‌ قاره
عملیات وعده صادق قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی را نمایان کرد
مستشاران ایرانی از سوریه خارج شدند؟
اولین تصاویر از امضای توافقنامه امنیتی بین ایران و روسیه
دلار ریخت
ازبکستان حریف ایران شد
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top