به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در فاصلهای کوتاه، دو جنایت علیه زنان در ایران رسانهها و افکار عمومی را درگیر خود کرد:
-
قتل زهرا میرزایی توسط پسرخالهاش
-
قتل الهه حسیننژاد توسط راننده تاکسی
با اینکه هر دو قربانی زن و جوان بودند، چهارچوب رسانهای، ارزش خبری و برجستهسازی متفاوت باعث شد تا پوشش گستردهتری به قتل الهه اختصاص یابد. این گزارش با تمرکز بر این تفاوتها و اصول رسانهای، پاسخی تحلیلی و بیطرفانه به این پرسش ارائه میدهد.
شرح پروندهها
• قتل زهرا میرزایی
زهرا میرزایی دکترای حقوق، مجری شبکه افق در خانه توسط پسرخالهاش به قتل رسید. انگیزه نهایی قاتل سرقت طلا گزارش شده. قاتل در فاصله کمی پس از حادثه بازداشت شد.
• قتل الهه حسیننژاد
الهه، ناخنکار ۲۴ ساله، روز 4 خرداد ناپدید شد و پس از حدود ۱۱ روز جسدش در بیابانهای اطراف تهران پیدا شد. قاتل، راننده تاکسی، انگیزهاش تلفن همراه مقتوله بوده. جزئیات پرونده همراه با اعترافات متهم منتشر شد.
برجستهسازی (Agenda‑Setting)
رسانهها نقشی محوری در اولویتبندی افکار عمومی ایفا میکنند:
-
در قتل الهه حسیننژاد، ناپدید شدن چندمرحلهای و قتل توسط غریبه باعث شد تا این جنایت فراتر از یک رویداد خبری ساده قرار گیرد و به نمادی از ناامنی در فضاهای عمومی بدل شود
-
ولی قتل زهرا میرزایی در فضای خانوادگی و با انگیزه خصوصی مالی رخ داد. پلیس سریعاً عمل کرد و پایان پروندهای که هیچگاه فرصت درگیر کردن دغدغه عمومی را نداشت .
نکته: رسانهها معمولاً پروندههایی را که پیامد آنها «احساس ناامن بودن در خیابان و تاکسی» را تقویت میکنند، برجستهتر میکنند. جنایات خانوادگی اغلب در پایین این فهرست قرار میگیرند.
چارچوبسازی (Framing)
• الهه حسیننژاد
-
قربانی جوان و بیگناه: استفاده تصاویر شفاف از چهره و زندگی روزمرهاش (ناخنکار، زن تنها در تاکسی) همدلی مخاطب را برانگیخت.
-
قاتل غریبه: عامل خشونت بهعنوان نماد تهدید عمومی، نه تجربه خصوصی و خانوادگی.
• زهرا میرزایی
-
روایت خانوادگی: قتل در فضای خانه، با انگیزه طلا، توسط عضوی از خانواده؛ در نتیجه «امور خصوصی» تلقی شد.
-
هویت حرفهای: تحلیلهایی اذعان کردند که احتمالاً رسانههایی با گرایش سیاسی یا فرهنگی خاص توجه کمتری به چنین پروندهای داشتهاند.
ارزش خبری (News Value)
-
الهه حسیننژاد: ناپدید شدن نامعلوم، کشف جسد پس از ۱۱ روز، درگیری با حرفه روزمره و تمرکز بر امنیت زنان، همگی ساخته مطمئنی برای ارزش خبری بالا بودند.
-
زهرا میرزایی: جنایت خانوادگی، انگیزه روشن مالی و بازداشت سریع قاتل، همگی باعث شدند تا ارزش خبری آن محدود و گذرا باشد.
نقش منابع رسمی و غیردولتی در تحلیل رسانهای
برخی کارشناسان رسانهای تأکید داشتند که تحلیل حوادث نباید صرفاً احساسات را برانگیزد و در پی لایههای عمیق اجتماعی باشد.
همچنین پژوهشها نشان دادهاند رسانههایی مانند صداوسیما در واکنش به بسیاری از موضوعات تاخیر و ضعف دارند که خود موجب کاهش حساسیت عمومی میشود.
بازتاب عمومی: فضای واقعی، مجازی و رسانهها
-
الهه حسیننژاد: هشتگها و کمپینهای اجتماعی همچون #الهه، واکنشهای مجازی مردمی، تحلیلگران اجتماعی و مسئولان تیتر اخبار رسانهها شدند. این فشار مجازی باعث شد رسانههای رسمی نیز انگیزه بیشتری برای پوشش داشته باشند .
-
زهرا میرزایی: بازتاب بیشتر در میان نخبهها، واکنش محدود اجتماعی، و تمرکز در پروندههای قضایی است. ظرفیت رسانهای به حرکتهای کوچک و کوتاهمدت محدود شد.
تحلیل روانی-اجتماعی رسانهها
-
امنیت زنان و تعلق اجتماعی: قتل الهه باعث شد جامعه نسبت به امنیت روزمره زنان احساس نگرانی کند؛ عاملی که رسانهها سعی در آن برجستهسازی بهعنوان موضوع ملی داشتند.
-
جنایات خانوادگی: با اینکه خشونت درونخانوادگی بهمراتب رایجتر است، اغلب در رسانهها بهعنوان «مسائلی خصوصی» و نه اجتماعی و قابل پیگیری تلقی میشوند.
چشمانداز و توصیهها
الف) برای رسانهها
-
استقرار دستورالعمل پوشش متعادل: پوشش خبری باید بدون جهتگیری سیاسی-فرهنگی و مستقل از هویت قربانی باشد.
-
توسعه پوشش عمیق حوادث خانوادگی: رسانهها باید ظرفیت تحلیل ساختاری فراهم کنند، نه تنها گزارش لحظهای.
-
تمرکز بر سواد رسانهای عمومی: آموزش سواد رسانهای باعث میشود جوامع تحلیل انتقادی نسبت به پوشش اخبار داشته باشند .
ب) برای نهادهای رسمی
-
گزارشگیری فراگیر از حوادث: شوراهای نظارتی باید ارزیابی کنند که رسانهها تا چه حد به مقولههای خشونت خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی توجه دارند .
-
همراهی رسانهای در مسیر عدالت قضایی: پوشش رسانهای در موارد پیچیده و جنایی باید مستقل و گزارشمحور باشد.
در نگاه نهایی، قتل الهه حسیننژاد نمادی از امنیت در خطر زنان در اماکن عمومی شد و رسانهها آن را در صدر اخبار قرار دادند. قتل زهرا میرزایی گرچه سنگین و آسیبرسان بود، ولی فضای خانوادگی و محرمانه آن مانع تبدیل شدنش به سوژه عمومی شد. تعادل مطلوب پوشش رسانهای باید در حمایت از قربانیان بیتوجیه به هویت و شرایط اجتماعی-فرهنگی نباشد؛ بلکه باید در هر جنس از خشونت، ابراهیمی از عدالت، روایتگری و تحلیل قوی باشد.
گزارش از امیر صفره