به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نیمه نخست سال ۲۰۲۵ با چنان شدت و غافلگیریای برای بازار انرژی آغاز شد که بسیاری از تحلیلگران آن را «آغاز دورهای نوین» در معادلات انرژی جهان توصیف کردهاند. ترکیبی از بحرانهای ژئوپلیتیکی، تصمیمگیریهای غیرمنتظره بازیگران بزرگ، تغییرات در رفتار مصرفکنندگان و تنشهای ساختاری بین عرضه و تقاضا، باعث شده چشمانداز سنتی بازار انرژی، دیگر پاسخگوی پرسشهای امروز نباشد. اگر تا دیروز دغدغه اصلی تحلیلگران، «گذار به انرژیهای پاک» یا «افزایش ظرفیت تولید» بود، امروز سؤال اصلی این است: آیا بازار انرژی توانایی تابآوری در برابر شوکهای پیدرپی را دارد؟
تقاطع سیاست و انرژی: وقتی دیپلماسی دیگر کافی نیست
جنگ دوازدهروزه میان ایران و رژیم صهیونیستی که با ورود مستقیم ایالات متحده و حمله به تأسیسات هستهای ایران همراه شد، نهتنها یکی از بزرگترین بحرانهای نظامی منطقه در سالهای اخیر بود، بلکه مهمترین مؤلفه برهمزننده تعادل در بازار جهانی انرژی در سال ۲۰۲۵ محسوب میشود. این جنگ، بیش از آنکه صرفاً یک منازعه نظامی باشد، یک زلزله ژئوپلیتیکی بود که تأثیرات آن تا قارههای دور نیز احساس شد.
در شرایطی که اقتصاد جهانی در حال بازیابی تدریجی از رکود ناشی از بحران انرژی در پی جنگ اوکراین بود و کشورهای اروپایی هنوز نتوانسته بودند به امنیت پایدار انرژی دست یابند، این درگیری ناگهانی بازار را با موجی از نگرانی، پیشبینیناپذیری و رفتارهای هیجانی روبهرو کرد. افزایش قیمتها، رقابت شدید برای تأمین گاز طبیعی مایع (LNG)، و رشد بیسابقه هزینههای بیمه کشتیرانی در خلیج فارس، تنها بخشی از تبعات فوری این بحران بود.
جنگ و سایه آن بر تنگه هرمز: گلوگاهی برای ۲۰ درصد نفت جهان
تنگه هرمز، بهعنوان مهمترین گلوگاه انرژی جهان، در کانون تحولات ژئوپلیتیکی اخیر قرار گرفت. با تهدیدهای متقابل ایران نسبت به احتمال بستن تنگه در صورت تداوم حملات، بازار بلافاصله واکنش نشان داد. قیمت نفت برنت در کمتر از ۷۲ ساعت، نزدیک به ۱۰ درصد افزایش یافت و به مرز ۹۰ دلار رسید. کشتیهای حامل LNG قطر و امارات مجبور به تغییر مسیر یا توقف موقت شدند و شرکتهای کشتیرانی بینالمللی، بیمهنامههای خود را با چند برابر قیمت تمدید کردند.
در همان بازه زمانی، قیمت گاز طبیعی در اروپا، طبق آمار موسسه ICE لندن، به ۵۰۹ دلار در هر هزار مترمکعب رسید که بالاترین سطح در ۱۸ ماه گذشته بود. اگرچه پس از فروکشکردن نسبی بحران، قیمتها کمی تعدیل شد، اما این شوک یک واقعیت را روشن کرد: بازار جهانی انرژی هنوز از لحاظ ساختاری بهشدت آسیبپذیر است و وابستگی شدید به منابع خاص، میتواند امنیت انرژی جهانی را تهدید کند.
اروپا در تنگنای زمان و منابع؛ ذخایر محدود، تابستان داغ
اروپا که پس از تحریم انرژی روسیه تلاش کرده بود با واردات LNG از آمریکا، قطر و آفریقا، نیاز خود را برطرف کند، در نیمه نخست ۲۰۲۵ با چالش مضاعفی مواجه شد. زمستان ۲۰۲۴ سردتر از حد معمول بود و ذخایر گازی اتحادیه اروپا بهشدت کاهش یافت. در حالی که روند بازسازی این ذخایر در بهار آغاز شد، وقوع بحران در خاورمیانه موجب افزایش ناگهانی تقاضا برای LNG و رقابت شدید میان اروپا و آسیا شد.
تحلیلگران GECF هشدار دادهاند که کشورهای اروپایی ممکن است تا پیش از آغاز فصل سرما نتوانند سطح ذخایر خود را به حد مطلوب برسانند. این در حالی است که قیمت گاز همچنان در سطوح بالایی باقی مانده و فشار زیادی بر مصرفکنندگان صنعتی وارد کرده است. آلمان، فرانسه و ایتالیا ناچار شدهاند برای تضمین واردات، قراردادهای میانمدت با قیمتهای بالاتر امضا کنند؛ تصمیمی که آثار آن تا چند سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.
تصمیم دشوار اوپکپلاس
در واکنش به تحولات اخیر، ائتلاف اوپکپلاس بار دیگر وارد میدان شد. در نشست ۱۵ تیر، کشورهای عضو تصمیم گرفتند بخشی از کاهش داوطلبانه قبلی را به بازار بازگردانند. هشت کشور از جمله عربستان، امارات و عراق، مجموعاً ۴۱۱ هزار بشکه در روز افزایش عرضه را آغاز کردند؛ حرکتی که هدف آن کنترل قیمتها و کاهش فشار بر بازارهای مصرفکننده عنوان شد.
عربستان سعودی بهطور خاص نقش کلیدی ایفا کرده است. صادرات نفت این کشور در ماه ژوئن ۴۵۰ هزار بشکه افزایش یافت و به ۶.۳۳ میلیون بشکه رسید. برخی گزارشها حاکی از آن است که این رقم در ماه ژوئیه ممکن است حتی از ۷.۵ میلیون بشکه در روز فراتر رود. با این حال، بازگرداندن این حجم نفت به بازار، نگرانیهایی در خصوص اشباع و سقوط ناگهانی قیمتها در نیمه دوم سال ایجاد کرده است.
ریسکها، دادهها و روانشناسی قیمتها
بازار انرژی در ۲۰۲۵ بیش از آنکه تابع دادههای اقتصادی باشد، تحت تأثیر روانشناسی بازار و انتظارات غیرخطی عمل میکند. انتشار هفتگی دادههای ذخایر نفتی آمریکا، گزارشهای اشتغال، تصمیمات بانکهای مرکزی در قبال نرخ بهره، و حتی توییتهای مقامات سیاسی، همه بهعنوان عوامل محرک نوسانات قیمتی شناخته میشوند.
برای مثال، کاهش ذخایر نفت خام آمریکا به میزان ۶۸۰ هزار بشکه در هفته گذشته، در کنار انتظارات برای کاهش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو، موجب شد قیمت نفت با وجود افزایش عرضه، مسیر صعودی خود را حفظ کند. بهطور مشابه، انتشار گزارشهای منفی درباره وضعیت اقتصادی چین، تنها ظرف چند ساعت باعث سقوط قیمت گاز در بازار آسیا شد.
امنیت انرژی در عصر بیثباتی
با مرور تحولات ششماهه نخست ۲۰۲۵، این نتیجه بهروشنی نمایان میشود که امنیت انرژی دیگر صرفاً بهمعنای «دسترسی پایدار به منابع» نیست. در جهانی که بحرانهای ژئوپلیتیکی با اقتصاد درهمتنیدهاند، امنیت انرژی باید مفهومی چندوجهی و پویا داشته باشد. سیاستگذاران باید از سطح تولید و ذخایر فراتر روند و به مقولاتی چون تنوع مبادی واردات، زیرساختهای مقاوم، تابآوری زنجیره تأمین، ظرفیت دیپلماتیک در شرایط بحران و حتی توان سایبری برای مقابله با حملات در حوزه انرژی توجه کنند.
چشمانداز نیمه دوم ۲۰۲۵؛ بیم و امید
در نیمه دوم سال، بازار انرژی احتمالاً شاهد یک نبرد تمامعیار میان عوامل کاهنده و افزاینده قیمت خواهد بود. از یکسو، افزایش عرضه اوپکپلاس، رشد تولید آمریکا و احتمال بازگشت بخشی از تولید ایران به بازار میتواند فشار نزولی بر قیمتها وارد کند. از سوی دیگر، ادامه تنشها در خاورمیانه، شرایط آبوهوایی نامشخص، نرخهای بهره و ریسک رکود اقتصادی، میتوانند تعادل شکننده فعلی را برهم زنند.
جهان به سوی بازطراحی نظم انرژی
تحولات نیمه نخست ۲۰۲۵، همانطور که یک بحران محسوب میشوند، فرصتی نیز برای بازنگری در ساختارهای فعلی بازار انرژی فراهم کردهاند. از شرکتهای خصوصی تا نهادهای بینالمللی، از دولتهای مصرفکننده تا صادرکنندگان بزرگ، همگی باید این واقعیت را بپذیرند که دوران ثبات نسبی در بازار انرژی به پایان رسیده است.
جهان نیازمند نوعی «بازطراحی نظم انرژی» است؛ نظمی که بر مبنای تابآوری، تنوع، همبستگی بینالمللی و فناوریهای نوین بنا شود. در غیر این صورت، همانطور که جنگ در یک نقطه میتواند شعلههای بیثباتی را در سراسر جهان برافروزد، هر بحران کوچک میتواند تهدیدی برای رشد اقتصادی، رفاه اجتماعی و ثبات سیاسی کشورها باشد.
گزارش از امیر صفره