تاریخ : 1393,چهارشنبه 30 مهر13:20
کد خبر : 145546 - سرویس خبری : پیشخوان ادبی

لطفی که دارد تربت تو، زر ندارد

خبرنامه دانشجویان ایران:

ما را به نام هیچ کس قنبر نگردان

یعنی غلام خانه ی دیگر نگردان

من از غلامان سیاه کربلایم

وقتی به تو رو می زنم رو بر نگردان

لطفی که دارد تربت تو، زر ندارد

این خاک پایی را که دادی زر نگردان

حر پشیمانیم و با تو حرف داریم

آقا به جان زینب از ما سر نگردان

حیفت نمی آید ز ما گریه نگیری

وضع بد ما را از این بدتر نگردان

ما آمدیم این بار پیش تو بمیریم

پس لطف کن ما را به خانه برنگردان

من با فرات کربلایت قهر هستم

جان رباب آقا لبم را تر نگردان

من قول دادم از تو انگشتر نگیرم

اصلا مرا مشغول انگشتر نگردان

پاشو ببین دور و بر زینب شلوغ است

یک لحظه هم از خواهر خود رو برنگردان


کد خبرنگار : 22