تاریخ : 1393,شنبه 29 آذر13:35
کد خبر : 151313 - سرویس خبری : پیشخوان ادبی

شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من/ آب گردید چو شمعی همه ی پیکر من

خبرنامه دانشجویان ایران:  

 

شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من
آب گردید چو شمعی همه ی پیکر من

این نه اشک است که بسته ره دیدار به من
دل من سوخته ریزد ز دو چشم تر من

شیون ناله بلند است به غم خانه ما
یا حسن گوید و بر سر بزند خواهر من

یک طرف قاسم و عباس به خود می پیچند
یک طرف نیز حسین اشک فشان در بر من

جگرم در دل تشت است و همه می بینند
که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من

کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید
بست در کوچه غم راه من و مادر من

مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک
از همان لحظه شکسته همه بال و پر من

شاعر:: سید محمد جوادی


کد خبرنگار : 25