تاریخ : 1393,چهارشنبه 17 دي18:43
کد خبر : 153539 - سرویس خبری : پیشخوان ادبی

تو کیستی؟ که بی کمک از بال جبرئیل/ تا خلوت خدا، تک و تنها پریده‌ای

خبرنامه دانشجویان ایران: شعری از قاسم صرافان در مدح رسول گرامی اسلام(ص)

در سعی‌ها صفای دلت را دویده‌ای
در کوه انعکاس خودت را شنیده‌ای
افسانه بود قبل تو رویای عاشقان
تو پای عشق را به حقیقت کشیده‌ای
رویت سپیده‌ایست که شب‌های مکه را ... خالت پرنده‌ایست رها در سپیده‌ای
اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد
با چشمکی ستاره و ماه آفریده‌ای
باران گیسوان تو بر شانه‌ات که ریخت
هر حلقه یک غزل شد و هر چین قصیده‌ای
راهب نگاه کرد و آرام یک ترنج
افتاد از شگفتی دست بریده‌ای
مستند آیه‌ها، عرق «عقلِ اول‌»ند
یا از درخت معرفت انگور چیده‌ای
آه ای نگار من! که به مکتب نرفته‌ای
ای جوهر یقین! که مُرکّب ندیده‌ای
تو کیستی؟ که بی کمک از بال جبرئیل
تا خلوت خدا، تک و تنها پریده‌ای
دستت به دست ساقی و جایی ندیده‌ام
توحید را چنین که تو در خُم چشیده‌ای
بر شانه‌ی تو رفت و کجا می‌توان کِشد
عالم، چنین که بار امانت کشیده‌ای
دریای رحمتی و از امواج غصه‌ها
سهم تمام اهل زمین را خریده‌ای
حتی کنار این غزلت هم نشسته‌ای
خط روی واژه‌های خطایم کشیده‌ای
گاهی هزار بیتِ نگفته، نهفته است
ای مهربان! در اشک به دفتر چکیده‌ای
گفتند از جمال تو اما خودت بگو
از ‌آن محمدی که در آیینه دیده‌ای


کد خبرنگار : 22