تاریخ : 1394,یکشنبه 18 بهمن19:58
کد خبر : 192457 - سرویس خبری : یادداشت

اسماعیل فضلی زاده

«خانه‌ای در خیابان چهل و یکم»؛ نگاهی نو به قصاص

یکی از موضوعات پربسامد این سال های سینمای ایران و مخصوصا امسال جشنواره فیلم فجر، پرداختن به موضوع قصاص و موضوعات جنبی آن و کشمکش های افراد بر سر نوع انجام آن و بخشیدن یا نبخشیدن مجرم و قضاوت های مختلف بر سر آن است.

خبرنامه دانشجویان ایران: اسماعیل فضلی زاده// یکی از موضوعات پربسامد این سال های سینمای ایران و مخصوصا امسال جشنواره فیلم فجر، پرداختن به موضوع قصاص و موضوعات جنبی آن و کشمکش های افراد بر سر نوع انجام آن و بخشیدن یا نبخشیدن مجرم و قضاوت های مختلف بر سر آن است.

فیلم سینمایی «خانه ای در خیابان چهل و یکم» اولین ساخته حمیدرضا قربانی در بخش نگاه نو سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم قصه یک خانواده را بیان می کند که دعواى دو برادر، مشکلاتی را در آن ایجاد می کند و آن ها را با یک بحران رو به رو می کند. مادر این خانواده و دو عروسش که در سه طبقه یک خانه زندگى می کنند سعى می کنند هرکدام به تنهایى بار مشکلات پیش آمده در زندگیشان را به دوش کشند. این فیلم محصول موسسه سینمایی سیمای مهر و به تهیه کنندگی سید محمود رضوی است.

بودن نام سید محمود رضوی در کنار فیلم به عنوان تهیه کننده ای که یکی موفق ترین فیلم های اجتماعی سال های اخیر یعنی «دهلیز» را با کارگردان جوانی چون بهروز شعیبی تجربه کرده است، حس کنجکاوی مخاطب برای دیدن یک فیلم اجتماعی و دغدغه مند و اینبار از طرف کارگردان جوان دیگری را تقویت می کند. در این فیلم هم مثل «دهلیز»، رضوی در مقام تهیه کنندگی به سراغ موضوعی رفته است که در بردارنده نقد رفتارهای غلط افراد جامعه که برآمده از خشم و عصبانیت آن هاست که باعث به وجود آمدن اتفاقات ناگواری همچون قتل و از هم پاشیدن بنیان خانواده ها می شود.

کارگردان فیلم، حمیدرضا قربانی سابقه دستیار کارگردانی و برنامه ریزی در فیلم های «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «پستچی سه بار در نمی زند» و... و تدوین فیلم های «دلبری»، «دهلیز» و... را دارد. همچنین او در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر کاندید بهترین تدوین برای فیلم «دهلیز» شده است.

حال وی پس از چند سال خاک صحنه خوردن و کسب تجارب فراوان، تصمیم گرفته است به عنوان اولین تجربه کارگردانی در سینما به سراغ موضوعی اجتماعی و در قالب ملودرام برود.این فیلم نیز همچون بسیاری از آثار جشنواره امسال به سراغ موضوعی اجتماعی رفته است و سعی کرده است در بستر داستانی که تعریف می کند، به بیان معضلات اجتماعی حاصل از دعواهای خانوادگی و مشکلاتی که برای خانوادها ایجاد می شود بپردازد.

شروع فیلم خوب است و پس از نشان دادن یک اتفاق، سریع وارد داستان فیلم می شویم. داستان فیلم تقریبا به دو قسمت تقسیم می شود. تا اواسط فیلم که گره گشایی اولیه فیلم انجام می شود و مخاطب را وارد معضلات و مشکلات موضوع قصاص و نوع نگاه خانواده و اجتماع به آن می کند.یکی از موضوعات پربسامد این سال های سینمای ایران و مخصوصا امسال جشنواره فیلم فجر، پرداختن به موضوع قصاص و موضوعات جنبی آن و کشمکش های افراد بر سر نوع انجام آن و بخشیدن یا نبخشیدن مجرم و قضاوت های مختلف بر سر آن است.

موضوع قصاص به خودی خود قابلیت قصه پردازی در مورد جنبه ها و ابعاد مختلف انسانی آن و معضلات و مشکلات و آسیب های اجتماعی حاصل از آن را دارد و با یک پرداخت مناسب و به دور از تعصب و یک طرفه نگری و با پرداختی مناسب و روایتی خوب می توان آن را مطرح کرد و ذهن تماشاگر را درگیر آن کرد و در کنار آن تلنگرهای اخلاقی و انسانی را به مخاطب زد.در فیلم «خانه ای در خیابان چهل و یکم» نوع نگاه نویسنده و کارگردان همراه با انسانیت است و به گفته خودشان سعی نموده اند بر اساس یک داستان واقعی این فیلم را بسازند و به دور از تعصب و بدون اینکه قصد به چالش کشیدن احکام دین در مورد موضوع قصاص را داشته باشند داستان خود را روایت کنند و صرفا از جنبه های انسانی و اجتماعی به موضوع بپردازند.

در این فیلم با خانواده ای مواجه هستیم که در آن بر اساس دعوای دو برادر با یکدیگر، یکی از آن ها در این درگیری به صورت غیر عمد به قتل می رسد و همین امر موجب فراری شدن برادر دیگر می شود. کارگردان سعی نموده است با دستمایه قرار دادن همین موضوع و مطرح کردن آن با محوریت یک خانواده و با نشان دادن برخوردهای مختلف اعضای خانواده همچون مادر و دو عروس خانواده که یکی داغدار شوهرش شده است و دیگری با یک شوهر فراری و در آخر منتظر قصاص شدن روبروست و طرح آسیب هایی که این اتفاق برای کل خانواده و به ویژه کودکان آن دو برادر در پی داشته است، و با استفاده از درگیر کردن عواطف و احساسات مخاطب، از طرفی به نقد دعواهای خانوادگی و اتفاقات تلخی که در پی آن دامن خانواده ها را می گیرد و بنیان خانواده را از هم می پاشد و از طرف دیگر نقد قضاوت های اجتماع و افراد جامعه در مورد این موضوع بپردازد.

البته ریتم کند و آهسته فیلم و همچنین یکنواختی و نداشتن تعلیق های مناسب داستانی و گره گشایی های خوب و لکنت اثر در یک قصه پردازی مناسب، مخاطب را در لحظاتی از فیلم خسته می کند. بازی ها اکثرا خوب و قابل قبول هستند. بازی مهناز افشار هم یک بازی خوب و به دور از کلیشه های ثبت شده در ذهن مخاطب از سایر بازی های او در سال های اخیر می باشد و در مورد دو بازیگر کودک فیلم نیز کارگردان توانسته است بازی کنترل شده و باورپذیری از آن ها بگیرد. ستار اورکی هم با اجرای یک موسیقی خوب در بسیاری از سکانس ها به کمک فیلم آمده است.در پایان این یادداشت باید اشاره کرد، که با یک تحقیق ساده از مراجع قضائی و سر زدن به دادگاه ها می توان به این نکته پی برد که اتفاقاتی از این دست که دستمایه ساخت این فیلم نیز قرار گرفته اند در جامعه در حال گسترش است و نمی توان به راحتی از کنار این موضوعات عبور کرد. منتها رسالت فیلمساز این است که با یک نگاه کامل و جامع و با انجام تحقیق فراوان و دیدن ابعاد مختلف موضوع و به دور از سیاه نمایی و مطرح نمودن نقطه های صرفا تلخ قضیه، جامعه را به سمت اصلاح رفتارهای غلطی که منجر به بروز این حوادث و اتفاقات می شود رهنمون کند.


کد خبرنگار : 17