تاریخ : 1394,پنجشنبه 06 اسفند16:37
کد خبر : 193888 - سرویس خبری : خبرهای ویژه

تحلیل حجت‌الاسلام ناصر یوسفی از بخش مهمی از بیانات رهبر انقلاب؛

نفوذ بین موجهین، خطرناک‌ترین نفوذ

علی که نمی تواند چندین هزار انسان را بکشد زیرا اسلام تضعیف و در نتیجه در برابر کفار نابود می شود پس تن به شکست می دهد و ما او را می کشیم؛ مگر ندیدید عبارات بزرگ سقیفه را که گفت خانه را با اهلش می سوزانیم؟

خبرنامه دانشجویان ایران: رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم نجف‌آباد و در بخشی از بیانات خود فرمودند: "یک نکته‌ی دیگر این است که بنده از چندی پیش گفتم مراقب نفوذی‌ها باشید؛ بعضی‌ها بیخود، برآشفته شدند؛ برآشفتگی ندارد. آمریکایی‌ها برای بعد از دوران مذاکرات هسته‌ای، یک نقشه برای داخل ایران داشتند، یک نقشه برای منطقه. وقتی‌که دشمن برای داخل کشور برنامه دارد، چه‌کار میکند؟ از نفوذی استفاده میکند. معنای نفوذی این نیست که حتماً رفته باشد پول گرفته باشد برای اینکه بیاید در فلان دستگاه نفوذ کند و خودش هم بداند چه‌کار دارد میکند؛ نه، گاهی نفوذی، نفوذی است، خودش هم نمیداند! امام (رضوان‌الله‌علیه) فرمودند گاهی حرف دشمن با چند واسطه از دهان مردمان موجّه شنیده می شود."

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حجت الاسلام ناصر یوسفی در یادداشتی به تحلیل این بخش از سخنان رهبر انقلاب با اشاره به تاریخ اسلام پرداخته است:

سخن از یک تاکتیک است تاکتیکی آشنا در بین مسلمین اخیراً زیاد واژه "نفوذ" را از حضرت آقا می شنویم؛ واژه جدیدی هم نیست اما حضرت آقا نکته جالبی را فرمود بعضی ها پول می گیرند و نفوذ را اجرا می کنند اما بعضی با چهره موجه دچار بازی در تئوری نفوذ دشمن می شوند بین اینها تفاوت است.

برای مثال تئوری سقیفه در مدینه را ببینید سقیفه به دنبال حذف انصار و محبین علی(ع) از جامعه  است  اما با چه حربه ای؟ ابتدا باید تئوری کودتاگران را بشناسیم این تئوری را اینگونه چیدند باید علی(ع) با ما بیعت کند که این بهترین گزینه است؛ اگر علی(ع) بیعت نکرد بهترین گزینه جنگ است می دانید چرا؟

علی(ع) که نمی تواند چندین هزار انسان را بکشد زیرا اسلام تضعیف و در نتیجه در برابر کفار نابود می شود پس تن به شکست می دهد و ما او را می کشیم؛ مگر ندیدید عبارات بزرگ سقیفه را که گفت خانه را با اهلش می سوزانیم؟

راستی تبیین این تئوری یکی از بزرگترین علامت سوال های مدینه را پاسخ می دهد نکته این است ابوسفیانی که هیچ کس شک در نفاقش ندارد و در نفاقش همین دو نکته بس که بالای قبر حمزه سیدالشهدا آمد و با لگد بر قبرش زد و گفت حکومتی که بر سرش با هم نزاع داشتیم به دست فرزندانم افتاد (یضرب برجله قبر حمزه و یقول ان الملک الذی کنا نتنازع علیه اصبح الیوم بید صبیاننا) ابوسفیان بود که قسم خورد هیچ اعتقادی به قیامت و بهشت و جهنم ندارد (فوالذی یحلف به ابوسفیان ما من عذاب و لا جنه ولا نار و لا بعث و لا قیامه) این ابوسفیان  پس از ورود به مدینه، به خانه حضرت على ـ علیه السلام ـ و عباس رفت و هر دو را براى قیام مسلحانه دعوت کرد و گفت: من مدینه را با سواره و پیاده پر مى کنم؛ برخیزید و زمام امور را به دست گیرید! این نفوذ از نوع نفوذ اول است که حضرت آقا فرمود پول می گیرند که نفوذ کنند.

اما نفوذ دوم که با واسطه بود و از انسان موجه سر می زند این نفوذ را زبیر دچارش شد؛ زبیر اینجا از یاران به نام مولاست و حضرت در نهج البلاغه تصریح به {منا} بودنش دارد زبیر دقیقاً نقشه دشمن را اجرا کرد؛ تحریک شد و دست به قبضه شمشیر برد این نفوذ دشمن را حضرت خنثی کرد زیرا طرف مقابلشان حضرت بود.

اما تئوری سوم دشمن نفوذ بین محبین و انصار بود که متاسفانه نتیجه داد؛ سومین تئوری این بود حالا که علی(ع) نه بیعت کرد و نه وارد جنگ شد با نفوذ در بین انصار حضرت از حمایت انصار بکاهد. نفوذی که بلال حبشی دچارش شد؛ شیخ عباس قمی در «تتمه المنتهی» می نویسد: بلال با ابوبکر بیعت نکرد اما با تهدید و فشار خلیفه دوم مدینه را ترک کرد تا دشمن بتواند از حمایت بلال جلوگیری کند. برادر من، بلال را حذف کردند با نفوذ در بین انصار... لذاست که می گویم نفوذ بین انسان های موجه خطرناکترین نفوذ در مدینه بود.

تاریخ بسان قطاریست که واگن همان واگن است و این مسافرانند که عوض می شوند مراقب باشید دشمن با نفوذش مقدادها و عمارها را از دور ولی بیرون نکند.


کد خبرنگار : 16