تاریخ : 1395,دوشنبه 31 خرداد14:07
کد خبر : 202730 - سرویس خبری : یادداشت

پیمان فراهانی

معمای 96

اما در خصوص محمود احمدی‌نژاد به شرط تایید صلاحیت برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری مسئله کمی متفاوت است. روحانی در مدت 3 سال اخیر تمامی اتهامات را متوجه عملکرد دولت گذشته کرده است و پاسخگویی به این مسئله شاید جدی‌ترین انگیزه احمدی‌نژاد برای اعلام تمایل به بازگشت به قدرت بوده است.

خبرنامه دانشجویان ایران: پیمان فراهانی// مدتی است زمزمه‌هایی از فعالیت یا اعلام آمادگی برخی افراد شاخص برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 1396 می‌شنویم. تا یک ماه قبل لااقل جدی‌ترین گزینه‌های کاندیداتوری را محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی تشکیل می‌دادند، اما مطابق شنیده‌ها و گمانه‌ها، گزینه‌هایی چون محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محمدرضا عارف نیز به این لیست اضافه شده‌اند. هرچند صحبت‌هایی نیز از حضور برخی افراد غیرشاخص شنیده شده اما به جهت جدی نبودن حضور و عدم تاثیرگذاری جدی این افراد بروی پازل کلی انتخابات از نام بردن آنان خودداری می‌کنیم. 

محمود احمدی‌نژاد با سفرهای استانی اخیر خود که پس از عید آن‌ها را به صورت جدی پیگیری می‌کند علاقه خود برای بازگشت به قدرت اجرایی کشور را نشان داده است، حسن روحانی نیز به عنوان رئیس جمهور مستقر به رسم دو دوره‌ای بودن عمده ریاست‌های پیشین، طبیعی است که از تلاش برای ماندن در این مقام صرفه نظر نکند.

اما آنچه موجب شده است سه گزینه دیگر نیز در کنار دو سیاست‌مدار پیش گفته نامشان به صورت جدی در عرصه سیاست برای انتخابات 96 مطرح شود در خصوص محمدباقر قالیباف آن است که به جهت اتمام زمان رسمی ریاست وی بر شهرداری تهران در یک سال آینده و حضور حدود یک دهه‌ای‌ قالیباف در منصب شهرداری تهران، انتظار می‌رود پست ریاست شهرداری تهران به فرد دیگری واگذار شود، در این بین قالیباف به عنوان یکی از گزینه‌های جدی برای ریاست جمهوری کشور لااقل در 3 دوره اخیر احتمال بسیار زیاد تلاش مجدد و شاید آخر خود را نیز برای رسیدن به این مقام خواهد کرد، در این خصوص شنیده‌هایی نیز از سازماندهی و استقرار ستادهای انتخاباتی وی شنیده شده است.

با توجه به عملکرد دولت تدبیر و امید در 3 سال گذشته احتمالا بخشی از رای جریان اصولگرا که در سبد اعتدال ریخته شد احتمالا به سبد رای قالیباف افزوده خواهد شد. از طرف دیگر قالیباف در رقابتی که با حسن روحانی در انتخابات 92 داشت اینبار به جهت تجربه اندوخته خود شانس بیشتری برای رقابت با روحانی خواهد داشت. همچنین حضور محمود احمدی‌نژاد در این رقابت رای‌های منفی در جریان اصولگرایی ایجاد خواهد کرد که به جهت مخالفت با بازگشت احمدی‌نژاد احتمالا به سبد قالیباف ریخته خواهد شد.

در خصوص حضور سعید جلیلی نیز شنیده‌هایی مبنی بر تمایل وی برای رقابت مجدد با روحانی شنیده می‌شود. البته به جهت آرمان‌گرا بودن جلیلی و دوگانه جدی تعامل – سازشی که وی با روحانی در انتخابات 92 ایجاد کرد با توجه به ادامه‌دار شدن مسئله هسته‌ای و ناکامی دولت بر بخشی از سیاست‌های خارجی خود احتمال شکل‌گیری رقابت گفتمانی در این میان افزایش یافته است.

جریان پایداری که در 6 -7 سال اخیر تلاش‌های جدی و مستمری برای ایفای نقش در سیاست  کرده است گزینه جدی‌تر از جلیلی نخواهد داشت. هرچند حضور محمود‌ احمدی‌نژاد بسیاری از رای‌های جلیلی را کم خواهد کرد اما همان‌طور که گفته شد به جهت آرمان‌گرا بودن جلیلی و تکلیف‌گرا بودن جریان حامی وی احتمال حضور او برای شرکت در رقابت انتخاباتی 96 جدی خواهد بود.

محمدرضا عارف نیز با اصرار برای رقابت با لاریجانی در انتخابات ریاست مجلس و نپذیرفتن پست جدی ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس نشان داد عزمی راسخ برای تکیه زدن بر منصب‌های جدی در سیاست دارد. احتمال حضور عارف در انتخابات 96 پس از شکست مقابل لاریجانی جدی‌ شد.

عارف تجربه رقابت با روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 92 را در مقابل روحانی دارد و به جهت پایبندی‌های تشکیلاتی خود در لحظات آخر از این رقابت صرف نظر کرد اما تلاش خودسرانه وی برای ماندن در رقابت برای انتخابات مجلس و برداشته شدن حمایت جریان اصلاحات از وی نشان داد احتمال اینکه عارف پایبندی‌های تشکلایی خود را کنار گذاشته و اینبار به عنوان رقیبی جدی برای روحانی حاضر شود وجود دارد.

آنطور که از شواهد پیداست حکایت رقابت در انتخابات ریاست جمهوری 96، تکرار همان رقابت 92 بدون حضور غرضی، ولایتی و رضایی است با این تفاوت که کار برای روحانی بسیار سخت خواهد شد. شاید پر بیراه نباشد که گمانه‌هایی در خصوص احتمال تک دوره‌ای بودن ریاست جمهوری روحانی زده می‌شود چرا که وی در رقابت 92 با رای مرزی به منصب ریاست جمهوری رسید لذا با فرض تکرار این رقابت و تلاش جدی‌تر رقیبان وی احتمال رای نیاوردن او لااقل در دور اول بسیار بالا خواهد رفت و می‌توان گفت حتمی است.

اما رقابت چرا برای روحانی سخت خواهد شد؟ پیش‌تر در انتخابات 92 اصولگرایان تکلیف مشخصی نسبت به وضعیت خود نداشتند و با تلاش برای شکل دادن ائتلاف پیشرفت که به نتیجه نرسید بخشی از نیروی خود را هدر دادند، از طرف دیگر نیز بخشی از نیرو صرف رقابت‌های درونی اصولگرایان با یکدیگر شد که احتمالا با عدم حضور برخی افراد اصولگرای دیگر همچون حداد عادل، رضایی و ولایتی این مسئله در انتخابات 96 وجود نخواهد داشت و تنها بخش جزئی از آن میان قالیباف و جلیلی که بیشتر اختلاف بر سر مباحث فرهنگی است باقی خواهد ماند که با توجه به محوریت بودن رقابت با روحانی از میان این رقابت درون گفتمانی کاسته خواهد شد.

رقابتی که میان قالیباف و روحانی شکل می‌گیرد در این دوره احتمالا بیشتر از آنکه سیاسی باشد وجهه کارکردی پیدا خواهد کرد. روحانی که پیش از این منصب جدی اجرایی را به عهده نداشت در انتخابات 92 از این کارنامه سفید در مقابل عملکرد مدیریتی قالیباف به عنوان برگ برنده استفاده کرد. در انتخابات 92 قالیباف به پشتوانه تلاش یک دهه‌ای خود در شهرداری تهران و تلاش بسیار خود برای ارائه یک الگوی کارآمدی مدیریتی به عرصه رقابت آمده بود اما رقیب جدی او،‌ یعنی حسن روحانی رقابت را به عرصه دیگری برد و با مطرح کردن دوگانه حقوقدان – سرهنگ زمین بازی را با قالیباف عوض کرد و او را شکست داد.

اما اینبار در رقابت 96 با توجه به آنکه دیگر روحانی از آن کارنامه پاک و برگ برنده را در دست ندارد مجبور به حضور در زمین قالیباف برای رقابت خواهد شد که این مسئله کار را برای روحانی بسیار سخت خواهد کرد، به شرط آنکه مشاوران قالیباف این‌بار مشورتی درست و دقیق به او داده و با اشتباهی مجدد زمین بازی را به نفع روحانی تغییر ندهند.

قالیباف شاید تا اینجای کار احتمال بسیار زیادی برای رفتن به دور دوم انتخابات یا پیروزی داشته باشد اما با اضافه کردن و در نظر گرفتن مولفه حضور احمدی‌نژاد به عنوان رقیب جدی و سرسخت قالیباف احتمال پیروزی برای او به حداقلی‌ترین حالت ممکن خواهد رسید چرا که رقابت با 3 جناح، روحانی – احمدی‌نژاد – جلیلی برای او ناممکن خواهد شد و قالیباف تنها راهی که پیروزی خواهد داشت امید به رد صلاحیت احمدی‌نژاد در انتخابات 96 است.

سعید جلیلی نیز همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد رقابت خود را در دوگانه مقاومت – سازش پیگیری می‌کرد. جلیلی تا آن هنگام به عنوان مسئول مذاکرات هسته‌ای نتوانسته بود این مذاکرات را به نتیجه مشخصی برساند و به عنوان مسئول مستقر در این منصب در جایگاه پاسخگو قرار داشت و روحانی تنها با ایراد ایده‌ای جدید مبنی بر سازش و نقد عملکرد جلیلی به راحتی توانست او را شکست دهد اما اینبار تنها پاسخگو جلیلی نخواهد بود بلکه جلیلی‌ نیز می‌تواند به کارنامه روحانی در 3 سال اخیر نسبت به مسئله هسته‌ای انتقاد کند و حضور وی در کمیسیون برجام در مجلس شورای اسلامی و مخالفت‌های جدی و سرسختانه او و حامیانش با برجام کار را جدی خواهد کرد، البته به نظر نمی‌رسد که رقابت روحانی – جلیلی از این دوگانه فراتر رفته و به عرصه‌های دیگر کشیده شود.

جلیلی در انتخابات گذشته فرصت جدی برای تبلیغات نداشت و تجربه 92 احتمالا به او و حامیانش برای انتخابات 96 کمک خواهد کرد اما اگر حضور احمدی‌نژاد را در این میدان رقابت در نظر بگیریم همان‌طور که بنده در گذشته از تعبیری به عنوان «جلیلی، بدل احمدی‌نژاد» استفاده کرده‌ام اکنون نیز بهترین تعبیر را در دوگانه احمدی‌نژاد – جلیلی همان اصل جنس و بدل آن می‌دانم که احتمال پیروزی جلیلی را کاهش می‌دهد، هرچند او اکنون به بدنه حامی نسبتا ثابتی هرچند اندک دست پیدا کرده است.

همچنین محمدرضا عارف همان طور که اشاره شد در انتخابات گذشته به عنوان فردی دارای وجهه مثبت در نظام به عنوان گزینه اصلی جریان اصلاحات مطرح شد و امیدها کمتر به سمت رای آوری وی و پیروزی حداکثری اصلاح‌طلبان می‌رفت از این رو اصلاحات تصمیم گرفت عارف را به واسطه پایبندی‌های جریانی‌اش مجباب به کناره گیری به نفع روحانی به عنوان یارقرضی اصلاحات برای قطعی کردن پیروزی حداقلی خود کند.

در این میان اما عارف متوقع شد و انتظار حمایت جدی از وی برای انتخابات مجلس می‌رفت، این حمایت اما نه به صورت حداکثری بلکه به عنوان باز هم تنها گزینه موجود به صورت حداقلی انجام گرفت و در برهه انتخابات ریاست مجلس حتی این حمایت قطع شد اما این مسئله موجب عدم حضور و تلاش عارف نشد و علیرغم توصیه‌های صورت گرفته آن زمان که شکست عارف در مقابل لاریجانی قطعی بود و این شکست به ضرر اصلاحات تمام می‌شد، عارف به صورت شخصی تصمیم بر ادامه مسیر خود گرفت.

با توجه به این مطلب عارف 96 را نمی‌توان گزینه ائتلافی روحانی دانست بلکه باید او را نیز در کنار دیگر رقبای احتمالی روحانی، رقیبی جدی به حساب آورد با این فرض کرد که امید جریان اصلاحات با پیروزی حداکثری در انتخابات مجلس در حوزه تهران اعتماد به نفس و امید جدی را به اصلاحات داده است و احتمال حمایت اجباری از تنها گزینه موجود، یعنی عارف ممکن است جدی شود و این مسئله قطعا کار را برای روحانی دشوار خواهد کرد.

رقابت میان عارف – روحانی بیشتر از آنکه گفتمانی و کارکردی باشد معطوف به احساسات و تعلقات جناجی و حزبی است. عارف از روحانی انتقاد نخواهد کرد و این کار را برای عارف دشوار می‌کند مگر آنکه در مقابل پرسشگر و مطالبه‌گر قرار گرفته و خواسته‌های جریان حامی اصلاحات را جدی از روحانی پیگیری کند تا جایی که بتواند دیگران را قانع کند که او نسبت به این خواسته‌ها تاکنون بی‌توجه بوده و ضرورت حضور فردی که این دغدغه‌ها را داشته باشد جدی شود.

اما در خصوص محمود احمدی‌نژاد به شرط تایید صلاحیت برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری مسئله کمی متفاوت است. روحانی در مدت 3 سال اخیر تمامی اتهامات را متوجه عملکرد دولت گذشته کرده است و پاسخگویی به این مسئله شاید جدی‌ترین انگیزه احمدی‌نژاد برای اعلام تمایل به بازگشت به قدرت بوده است.

احمدی‌نژاد در 3 سال اخیر چندین مورد درخواست مناظره و تریبون برای پاسخ‌گویی به اتهامات وارده به دولت‌های نهم و دهم کرده اما هیچ پاسخی از سوی دولت دریافت نکرده است. چهره احمدی‌نژاد به واسطه عملکردش و شدت گرفتن انتقادها به او به شدت تخریب شد و در مقابل چهره هاشمی که رقیب و مخاطب اصلی احمدی‌نژاد بود بسیار تطهیر شد. این وضعیت قطعا برای احمدی‌نژاد مطلوب نیست و او حتما به دنبال تغییر این شرایط خواهد بود، از این رو جدی‌ترین و اصلی‌ترین رقیب روحانی چه پای میز مناظره و چه در صورت رد صلاحیت، پیش از انتخابات حتما محمود احمدی‌نژاد است. احمدی‌نژاد تنها کسی است که می‌تواند روحانی را در جایگاه متهم قرار دهد و با ادعای دولت معیار خود او را بازخواست کند و این مسئله پیروزی روحانیِ رای مرزی را تمام خواهد کرد.

اما بحثی دیگر و نهایی پیرامون انتخابات 96 در خصوص خلاء حضور جناحین سیاسی کشور و نمایندگان رسمی آنان در این انتخابات است. آنطور که از شواهد پیداست اینبار این جناحین سیاسی کشور نیستند که نماینده‌ای برای رقابت معین می‌کنند بلکه تنها باید از شرکت کنندگان این رقابت، حمایت و یا در حالت بسیار خاص و بعید، عدم حمایت و سکوت کنند.

مدت‌هاست که گفته می‌شود دوگانه اصولگرا – اصلاح‌طلب دیگر در کشور کارکردهای خود را از دست داده است، هر چند وجود حقیقی حامیان این دو جناح اجازه آنکه این دوگانه کنار گذاشته شود را نمی‌دهد اما در حال حاضر کشور نیازمند آرایشی جدید از جناح‌های سیاسی است که پاسخ‌گوی شرایط فعلی جامعه باشد.  این شکل‌گیری قطعا به انتخابات 96 کشیده نخواهد شد و زمانی شاید بسیار بیشتر نیاز دارد اما انتخابات 96 ضرورت رفتن به این سمت را احتمالا تقویت خواهد کرد.


کد خبرنگار : 16