تاریخ : 1348,پنجشنبه 11 دي07:00
کد خبر : 2059 - سرویس خبری : آخرین اخبار صفحه اول

دلیل«مرگ بر روسیه»سبزها

اما نکته ای که از اولین روزهای آغاز اعتراضات توجه ناظران را به خود جلب کرده بود، اعتراض حامیان نامزدهای شکست خورده انتخابات از پیام تبریک ساده ای بود که توسط رئیس جمهور روسیه برای رئیس جمهور منتخب مردم ایران فرستاده شد.


خبرنامه دانشجویان ایران:
«خبرنامه دانشجویان ایران»به نقل ازشبکه خبر دانشجو:‌ پس از پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات 22 خرداد و مشارکت بی نظیر مردم در این عرصه ملی، برنامه های دشمنان داخلی و خارجی برای خدشه دار کردن این مشارکت باشکوه آغاز شد و از اولین روز بعد از انتخابات، حرکت های رادیکال بازندگان فرایند دموکراسی در ایران، رنگ خشونت به خود گرفت تا آنجا که پس از قریب به یک ماه که کشور از حالت عادی خود خارج شده بود، این تحرکات با قربانب شدن 40 نفر از هموطنانمان فروکش کرد.

اما نکته ای که از اولین روزهای آغاز اعتراضات توجه ناظران را به خود جلب کرده بود، اعتراض حامیان نامزدهای شکست خورده انتخابات از پیام تبریک ساده ای بود که توسط رئیس جمهور روسیه برای رئیس جمهور منتخب مردم ایران فرستاده شد.

اعتراضی که در تجمعات غیر قانونی این افراد با شعار «مرگ بر روسیه» بروز و ظهور یافت و از همان روزها به یکی از مباحث ثابتی تبدیل شد که معترضان در محافل خصوصی و غیر خصوصی خود نیز به تبیین دلایل آن می پرداختند.

اما همچون دیگر مواردی که مراجعه به تاریخ، به دریافت علل پیدایش چنین رویکردهایی کمک می کند، علت خلق شعار «مرگ بر روسیه» را هم می توان در تاریخ جستجو کرد.

با مراجعه به تاریخ و بررسی چگونگی برخورد و مواجهه رژیم ستمشاهی در زمان محمدرضا پهلوی با مخالفان خود، نکته جالبی نمایان می شود.

از دید رژیم پهلوی یکی از مستدل ترین و محکم ترین دلایلی که در آن زمان برای محکوم کردن مخالفان رژیم شاه به کار برده می شد، داشتن رابطه با «حزب توده» به عنوان مهمترین بازوی بلوک شرق در ایران بود. اما صرف اثبات رابطه با حزب توده هدفی نبود که رژیم شاه آن را دنبال می کرد و مسئله ای ثانوی هدف غایی محمدرضا بشمار می رفت. هدف اصلی رژیم پهلوی در اثبات رابطه مخالفانش با حزب توده، اثبات لزوم رابطه با آمریکا بود که آن زمان دلیل قانع کننده ای برای آن رابطه وجود نداشت، آمریکایی که به عنوان دیگر قطب موجود در مقابل شوروی عرض اندام می کرد.

در بازگشت به تاریخ فعلی کشورمان بوضوح می توان دریافت که هدف اصلی طرح شعار «مرگ بر روسیه» در موقعیت کنونی و آن هم از جانب طرفداران بازندگان انتخابات، همان استفاده ای است که پیشینیان این جریان ها برده اند، یعنی معقول به نظر آمدن و حتی وجوب پناه بردن به آغوش آمریکا.

با تغیر ساختار قدرت در جهان، دیگر تلاش برای دستیابی به هژمونی فیزیکی بر دولت ها و ملت ها موضوعیت چندانی ندارد، بلکه آنچه مهمترین نقش را ایفا می‌کند مهندسی افکار عمومی است و در این میان افکار عمومی داخلی در برخی کشورها اهمیت بیشتری از افکار عمومی خارجی دارد.

دولت آمریکا در حوزه پاسخگویی به افکار عمومی داخلی خود بیش از آنچه تصور می شود دچار بحران است و باید پاسخگوی مبالغی باشد که مدعی است برای مبارزه با دشمنان آمریکا و در صدر آنها در ایران هزینه می شود.

در واقع آمریکا باید فضا را طوری آماده کند تا پس از اعترافات ضمنی به حمایت های پشت پرده از جریانات معاند و معارض داخل ایران، دلیل مناسبی را برای این حمایت ارائه داده باشد.

به همین منظور پروژه مطرح شدن شعار «مرگ بر روسیه» به عنوان شاهد مثال خارجی آمریکا در ایران برای حمایت از این جریان ها مطرح شد تا دولت آمریکا مستمسکی برای پشتیبانی از چنین جریاناتی را پیدا کرده باشد.

به بیان دیگر وقتی هیلاری کلینتون با صراحت تمام به عنوان یکی از تلاش های دولت آمرکا برای مبارزه با ایران، از پرداخت هزینه های فراوان برای جلوگیری از فیلتر شدن سایت «تویتر» خبر می دهد، باید در کنار آن دلیل روشنی هم برای چنین کاری ارائه دهد و به این منظور است که هیئت حاکمه آمریکا با عملیاتی کردن پروژه شعار «مرگ بر روسیه» قصد این را دارند تا نشان دهند در ایران طیفی حاکم هستند که طرفدار اصلی آنها رقیب دیرین آمریکا در عرصه بین الملل است، و برای اثبات این موضوع نشان می دهند که مخالفان حکومت فعلی ایران مخالف روسیه هستند و در نتیجه حمایت از آنها واجب است و باید چنین هزینه هایی از درآمد مردم آمریکا انجام شود.

فارغ از بررسی رویکرد دولت آمریکا در این ماجرا، آنچه مهم است میزان استقبال جریان معارض داخلی از شعار «مرگ بر روسیه» است.

به عنوان نمونه جریان معارض داخلی نیز با این استدلال که چون جناح حاکم از پشتیبانی کشوری چون روسیه برخوردار است ما نیز به رسانه هایی چون VOA  و BBC پناه می بریم که متعلق به رقبای روسیه در عرصه بین الملل هستند و این دقیقا همان نتیجه گیری است که دولت های غربی در تلاشند تا آن را به این جریان داخلی القا نمایند.

اما جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ مسامحه ای و با رویکردی چون امام(ره) با همه پناه برندگان به شرق و غرب برخورد می کند و در راه پایدارتر شدن استقلال کشور در مواجهه با وابستگان به شرق و غرب تفاوتی قائل نمی شود.

این نگرش همان دیدگاه مترقی است که با گذشت 30 سال از عمر انقلاب اسلامی هنوز ایران را به عنوان کشوری مستقل و در عین حال تاثیرگذار در منطقه و جهان حفظ کرده است.