تاریخ : 1395,شنبه 01 آبان12:22
کد خبر : 213560 - سرویس خبری : یادداشت

رضا حیدری

رویارویی مردم-مردم

پذیرفتن و عضویت در کنوانسیون های همانند «کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان» و یا سازمان هایی مانند fatf در راستای کنترل و مهار رفتارهای جمهوری اسلامی به صورت بلند مدت قابل تحلیل است. دوره آقای خاتمی، برخی دولت مردان به صورت محرمانه در تلاش بودند تا پروژه DDR (خلق سلاح سازی نیروهای مردمی همانند بسیج) را به اجرا بگذارند.

خبرنامه دانشجویان ایران: رضا حیدری// جمهوری اسلامی ایران همیشه برای غرب یک بحران لاینحل بوده است. از سال های ابتدایی انقلاب روش های گوناگونی از قبیل کمک به جریان های داخلی در راستای براندازی سخت کشور، اقدامات تجزیه طلبانه، راه اندازی جنگی هشت ساله و در نهایت تحریم.

همه این اقدمات به اصطلاح در راستای رفتار سرکشانه کشوری است که برزگترین انقلاب قرن را ایجاد کرده است. روش های براندازی جمهوری اسلامی متفاوت بوده است. ابتدا سخت، سپس نیمه سخت و در حال حاضر به صورت نرم.

در واقع جریان ضد انقلاب پس از فتنه 88 به این جمع بندی رسیده است که بهترین راه برای کنترل جمهوری اسلامی حضور در ساختار قدرت و پذیرفتن زمین بازی آن است، این امر شاید زمان بر باشد اما در بلند مدت می تواند نتیجه اصلی که همان «تغییر و کنترل رفتار سرکشانه» جمهوری اسلامی است را بدست آورد.

ضد انقلاب برای این کار دو پروژه را آغاز کرده است. پروژه اول تغییر و ایجاد اشتباه محاسباتی در میان نخبگان و مدیران جمهوری اسلامی است و پروژه دوم تغییر ذائقه اجتماعی و فرهنگی مردم ایران. به این منظور که با محور قرار دادن تئوری«هزینه-فایده» برای مدیران و نخبگان رفتارهای انقلابی را هزینه زا و در مجموع با سود کم و هزینه بالا تعریف می کند. مبنای هزینه و فایده نیز منافع ملی است.

از این رو از مدیران خواسته می شود که برای رعایت منافع ملی اجرای آن را به بعد موکول کنند. هم راستا با این اقدام در سطح نخبگان، تغییر ذائقه فرهنگی و اجتماعی (مانند ظلم ستری و نپذیرفتن ناحق) در میان مردم شروع شده است که در آن محور دغدغه های فرهنگی-اجتماعی مردم ارزش های هویتی داخل نیست بلکه مولد این دغدغه خارج از کشور است. مانند حمایت حقوق حیوانات، جنبش های محیط زیستی و... که اساسا نوع خنثی سازمان های مردم نهاد هستند. این تغییر ذائقه مانند حمایت از حقوق حیوانات را امروز در شبکه های اجتماعی شاهد هستیم. در تلاش برای یکپارچه سازی و همسان سازی ذائقه های مردم که می توان آن را یک پروژه جهانی دید، با هم افزایی این دو پروژه نه مسئولین شعارها را پی گیرند و نه مردم آن را مطالبه می کنند، چرا که عقل محاسبه گر مادی گرا از آن پشتیبانی می کند. لذا محور قرار گرفتن تئوری مدیریتی هزینه-فایده و تئوریزه شدن آن در میان مسئولین بلندپایه قطعا کشور را با چالش های مختلفی مواجهه خواهد ساخت.

رفتاری که امروز در میان دولت یازدهم مشاهده می شود. این تغییر منجر به فروپاشی نخواهد بود، بلکه در بلند مدت موجبات رفرم رفتاری را ایجاد می کند، این تغییر رفتار هم در داخل و هم در عرصه بین الملل پی گیری می شود. در واقع ساختارهای انقلابی حفظ اما عملکرد ها در یک سری چهارچوب ها پذیرفته شده بین المللی کنترل می شود.

کنترل رفتار جمهوری اسلامی در عرصه بین الملل؛ از DDR  تا FATF
ضد انقلاب داخل به دنبال آن است که با درگیر کردن کشور در معاهدات و قوانین بلند مدت و بین المللی در سازمان های به اصطلاح غیر سیاسی رفتار سیاسی جمهوری اسلامی ایران را در حوزه سیاست خارجی کنترل و مهار کند. پذیرفتن و عضویت در کنوانسیون های همانند «کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان» و یا سازمان هایی مانند fatf در راستای کنترل و مهار رفتارهای جمهوری اسلامی به صورت بلند مدت قابل تحلیل است. دوره آقای خاتمی، برخی دولت مردان به صورت محرمانه در تلاش بودند تا پروژه DDR (خلق سلاح سازی نیروهای مردمی همانند بسیج) را به اجرا بگذارند. از این رو این روند قطع نشده و تنها برنامه های آن تغییر کرده است. پذیرفتن پروتکل رفتاری حاکم بر این سازمان ها که بر اساس حقوق بشر غربی تعریف شده است یقینا کشور را در دام های حقوقی بسیار وارد کرده و رهایی از آن را سخت، زمان بر و در عین ها هزینه بر میکند

رفاه و بهبود وضع موجود برنامه ضد انقلاب برای قشر متوسط و محروم جامعه
ضد انقلاب به دنبال آن است که به هر صورت بتواند تئوری هزینه-فایده مبنای تصمیم نخبگان کشور قرار بگیرد. در صورت تئوریزه شدن، اساس تصمیم گیری زمینی و مادی می شود. از این رو دیگر نیروگاه هسته ای برای کشور هزینه بر شده و حتی در این تفکر تولید برخی محصولات کشاورزی نیز هزینه بر تلقی می شود.

لذا ضد انقلاب در صدد است که علاوه بر تغییر ذائقه فرهنگی-اجتماعی، معیشت و اقتصاد را مبنای تصمیم گیری سیاسی مردم ایران قرار دهد. از رو در صدد است که با گره زدن رفتارهای سیاسی جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی به اقتصاد، می کوشد که شرط بهبود وضعیت موجود (برای قشر محروم) و ایجاد رفاه و آسایش (برای طبقه متوسط جدید) را منوط به آن نموده تا بتواند رفتارهای سیاسی ایران را چه در داخل و چه در خارج کنترل کنند.

با محور قرار گرفتن اقتصاد به عنوان مسئله اصلی کنش سیاسی، در میان مدت شاهد افزایش مطالبات اقتصادی و معیشتی خواهیم بود که به دلیل اینکه ساختار نخواهد توانست به همه آنها پاسخ دهد موجبات نا امیدی و سرخوردگی (به ویژه در قشر محروم جامعه) را به وجود خواهد آورد و زمینه را برای شکاف های اجتماعی، ناپایداری سیستم در نهایت فروپاشی سیستم را شکل خواهد داد.

تفرقه و انفعال برنامه ضدانقلاب برای قشر ارزشی و حزب الله
جریان ضد انقلاب در مقابل جریان حزب الله نیز در صدد است که ابتدا «تورم مسائل» ایجاد کند؛ این مسئله موجب خواهد شد که دستگاه محاسباتی نیروهای ارزشی دچار کندی و سرگیجگی شده و نتوانند به صورت مطلوب و به موقع به آن ها پاسخ دهد. دامنه ایجاد این موضوعات بسیار زیاد است، از موضوعات سیاسی-امنتی گرفته تا مسائل فرهنگی و اجتماعی.

با توجه به آگاهی ضدانقلاب از اینکه مسائل سیاسی-امنیتی برای تمامی اقشار مهم بوده و هر رفتار سیاسی که تنش ایجاد کند به سرعت با برخورد سلبی و قضایی نهادها زی ربط مواجه می شود در صدد است که چالش اصلی را در حوزه مسائل فرهنگی-اجتماعی ایجاد و تعمیق کند. مسائل از از این دست موجب رویایی مردم با مردم می شود و همین امر باعث ایجاد تنش های اجتماعی می گردد.

مسائل فرهنگی همانند کنسرت ها و لغو آنها در همین راستا تحلیل می شوند. که موجب موضع گیری نیروهای حزب اللهی در مقابل سایر نیروهای اجتماعی به خصوص طبقه متوسط جدید می شود. این مسئله علاوه بر ایجاد تفرقه در میان نیروهای حزب اللهی، به دلیل قرائت های مختلف در مسائل فرهنگی-اجتماعی موجب رویارویی مردم-مردم می شود که بسیار خطرناک است.

با توجه به حمایت های رسانه ای و فرهنگی ضد انقلاب داخل و خارج از مسائل هم راستا با سیاست های فرهنگی بین الملل در نهایت این نیروهای ارزشی هستند که دچار انفعال شده و قدرت اغنا و بسیج کنندگی خود را از دست خواهند داد.

از این رو می توان گفت راهبرد اصلی جریان ضد انقلاب برای تاثیر گذاری بر کنش سیاسی جامعه ایران مسائل فرهنگی-اجتماعی است، چرا ذات این مسائل پلورالیستی بوده و تعدد قرائت ها و نگرش های را می پذیرد و نمی توان به آن برخورد سلبی کرد و به راحتی نیز قابل کنترل نیست.  از این رو باید چشم اندازی سیاسی و امنیتی نیروهای ضد انقلاب را مسائل اجتماعی و فرهنگی دانست. و بیشتر برنامه های های این جریان بیش از آنکه به سمت «بی ثبات سازی سخت» پیش برود، برنامه ای خود کنترلی خواهد بود که در نهایت به تغییر رفتار ایران توسط خود مردم منجر خواهد شد.


کد خبرنگار : 16